کل نماهای صفحه

۱۳۹۴ مهر ۷, سه‌شنبه

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

آخوند روحاني نمايندة مردم ايران نيست. او و رژيمش، قاتل مردم ايران و عامل اصلي بحران در منطقه هستند.  
اين رژيم، غاصب حق حاكميت مردم ايران است و هيچيك از نمايندگانش، مشروعيت ندارند و بايد از مجامع بين‌المللي اخراج شوند

هموطنان،
ياران مقاومت!
از راه دور به همة شما كه عليه حضور رئيس جمهور رژيم نامشروع و ضدبشري ولايت فقيه در آمريكا و در سازمان ملل به اعتراض برخاسته‌ايد، سلام مي‌كنم.
در اين لحظه، دهها ميليون هموطن ما در داخل ايران، در خروش شما، صداي حبس شده در سينه‌ها و فريادهاي در گلو شكستة خود را مي‌شنوند و زبان حالشان تقدير و تحسين شماست كه با بلندترين صدا اعلام مي‌كنيد كه:
 اين رژيم، غاصب حق حاكميت مردم ايران است و هيچيك از نمايندگانش، مشروعيت ندارند و بايد از مجامع بين‌المللي اخراج شوند.
فرستادة ولايت فقيه به ملل متحد، بخشي از رژيمي است كه حياتش فقط با اعد‌امهاي روزانه، شكنجة زندانيان، سركوب زنان، غارت دارايي جامعه و تروريسم و ويرانگري در منطقه تأمين مي‌شود. او بر سر سهم خود از قدرت با جناح ديگر رقابت مي‌كند، اما بر سر اعدام جوانان ايران كه آمارش در نيمه اول امسال به 700 مورد رسيده و بر سر صدور تروريسم، با خامنه‌اي همراه است.
در دوران آخوند روحاني كه مدعي ميانه‌روي است، بيلان‌ نقض حقوق بشر در همة زمينه‌ها بيشتر شده است. تظاهرات معلمان و كارگران، با دستگيري و اخراج، پاسخ داده مي‌شود، وكلا، مدافعان حقوق بشر، وبلاگ‌نويسها، خبرنگاران، مسلمانان اهل سنت، مسيحيان، كشيشها، يهوديان، دراويش، بهايي‌ها، كردها، بلوچها و عربها زنداني مي‌شوند و زنان و جوانان هر روز حقوق و آزاديشان پايمال مي‌شود.

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394
ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394


ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394


ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

۱۳۹۴ مهر ۱, چهارشنبه

ایران-پيام ویدئويی مريم رجوي بمناسبت آغازسال تحصيلي 95-94

مريم رجوي به مناسبت آغاز سال تحصيلي جديد طي پيامي خطاب به دانش‌آموزان و دانشجویان، معلمان، استادان، فرهنگیان و دانشگاهیان گفت: به مناسبت آغاز سال تحصیلی به شما سازندگان آینده درود می‌فرستم. امیدوارم که سالی پربار با پیشروی در مسیر آزادی و رهایی مردم و میهن در پیش داشته باشید.
باشد كه در اين سال تحصيلي هم مثل سال گذشته، تظاهرات سراسري معلمان آزاده بالا و بالاتر بگيرد و همة هموطنان معترض و به‌جان‌آمده به ويژه دانش‌آموزان و دانشجويان و كارگران و پرستاران، دست در دست آنان به پاخيزند.















۱۳۹۴ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

پیام مریم رجوی به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۹۵-۹۴
















روزگار حاكميت اجبار و جهل و ارتجاع مغلوب آزادي و حقيقت خواهدشد


فرزندان آگاه و پرشور ایران،
دانش‌آموزان و دانشجویان عزیز،
معلمان، استادان، فرهنگیان و دانشگاهیان شریف!
به مناسبت آغاز سال تحصیلی به شما سازندگان آینده درود می‌فرستم. امیدوارم که سالی پربار با پیشروی در مسیر آزادی و رهایی مردم و میهنتان در پیش داشته باشید.
باشد كه در اين سال تحصيلي هم مثل سال گذشته، تظاهرات سراسري معلمان آزاده بالا و بالاتر بگيرد و همة هموطنان معترض و به‌جان‌آمده به ويژه دانش‌آموزان و دانشجويان و كارگران و پرستاران، دست در دست آنان به پاخيزند.
فعالیت مدارس و دانشگاهها امسال، در حالی آغاز می‌شود که عقب‌نشینی رژیم از برنامة ساخت بمب اتمی، تمامیت نظام حاکم را دچار ضعف و تنش کرده، شکستهای سیاسی و اقتصادی آخوندهاي حاكم و ناتوانی آنها در مهار بحران، همه جا آشكار شده و  اعتراضهای حق‌طلبانة مردم گسترش يافته است.

رژیمی که سالهای سال، همه‌چیز را تحت‌الشعاع ساختن بمب هسته‌یی و دخالت و تروریسم در منطقه قرار داده و عمدة ثروت و درآمدی را که باید صرف توسعة حقیقی ایران می‌شد، در تنور سیاستهای ولایت‌فقیه به هدر داده است، اكنون با اعتراض و ايستادگي مردم ايران و به خصوص اعتراضهاي گستردة معلمان مواجه شده است.
بله، اعتراض به خفقان حاكم بر مدرسه و دانشگاه،
اعتراض به عقب‌ماندگي و انحطاط آموزش و پرورش و آموزش عالي،
و اعتراض به تحقير و تبعيض و سركوب معلمان و استادان.

هموطنان عزيز،
در شرایطی که پی‌درپی دزدیهای چندمیلیاردی آخوندهای حاکم برملا می‌شود. کلاس درس کودکان ما در مناطق محروم یا چادر و کپر است یا اتاقهای مخروبه. و بچه‌ها به‌جای صندلی و نیمکت روی حلبی می‌نشینند.
بچه‌های آبادان در گرمای طاقت‌فرسا در کانتینرهای آهنی درس می‌خوانند.
در سقز در منطقه‌یی با هفتاد روستا، حتی یک مدرسه وجود ندارد. و دختربچه‌ها آرزویشان این است که مشق بنویسند.
در سیستان و بلوچستان، 100 هزار دانش‌آموز، معلم ندارند.
در تهران، بسیاری از کلا‌سها آن‌قدر فشرده و متراکم است که نفس کشیدن را مشکل کرده است.
بسیاری از مدارس آن‌قدر فرسوده‌اند که هرروز می‌تواند بلایی مثل شین‌آباد پیرانشهر بر سر بچه‌ها بیاورد.
در آذربایجان غربی کلاسهای صدها مدرسه در کانکسها برگزار می‌شود.
در خراسان شمالی هزاران دختر و پسر دانش‌آموز در آستانة ترک تحصیلند.
در چهارمحال و بختیاری در برخی مناطق به خاطر نبودن معلمان زن، دختران امکان درس خواندن را ازدست‌داده‌اند.
در حومه‌های فقرزده شهرهای بزرگ که 18 میلیون جمعیت را در خود جا داده، کم نیستند شهرکهایی حتی یک دبستان و دبیرستان هم ندارند.
هرسال دست‌کم یک‌چهارم دانش‌آموزان ایران ناچار به ترک تحصیل می‌شوند و عده‌یی از آنها به کودکان کار اضافه می‌شوند که جمعیتشان امروز بین ۲ تا ۵ میلیون نفر است.
در سالهای اخیر آخوند روحانی بسیاری مدارس روستایی را برچیده است تا در بودجه صرفه‌جویی کند.
بودجة آموزش و پرورش در سال جاری نزدیک به 26 هزار میلیارد تومان است. در مقابل بودجه نظامی، امنیتی و صدور تروریسم در همین سال بیش از 70 هزار میلیارد تومان است.
خصوصی‌سازی آموزش در ایران، که دولت آخوند روحانی در پی گسترش آن است، آموزش را وسیلة تجارت کرده است. این سیاست مثل خصوصی‌سازی بنگاههای اقتصادی فقط نابسامانی و پسرفت هر چه بیشتر به بار آورده است. عمدة هزینه مدرسه‌ها را به دوش خانواده‌های فقیر انداخته‌اند، هشتاد درصد دانشجویان کشور ناچار شده‌اند در دوره‌های شهریه‌یی تحصیل کنند. کیفیت آموزش آشکارا تنزل کرده و سطح زندگی معلمان و استادان سقوط کرده است.
بدتر‌شدن وضعیت آموزش‌وپرورش نتیجة سیاست آگاهانه‌یی است که به دستور خامنه‌اي تحت عنوان تحول آموزش‌وپرورش از سال 90 به اجرا درآمده است. این تحول یک سیاست عمیقاً ارتجاعی و فاشیستی است که هم‌اکنون توسط دولت روحانی پیگیری می‌شود و نتیجة آن سلطة حوزة قم بر محیطهای آموزشی از طریق فرستادن چند هزار آخوند به مدارس، هم‌چنین تلاش برای تزریق ایدئولوژی زن‌ستیزی به مدارس و نیز تجاری کردن هر چه بیشتر آموزش‌وپرورش است. اما جامعة فرهنگيان به ويژه معلمان شريف در برابر اين سياست به مقاومت برخاسته‌اند.

دانشجويان عزيز!
امروز خواستهای جوشان شما برای آزادی و برخورداری از یک محیط آموزشی دموکراتیک با استبداد قرون‌وسطایی حاکم در تعارض قرارگرفته است.
 اختناق حاکم که دانشگاهها را از هر طرف به بند کشیده، بايد درهم‌شكسته شود.
تفتيشها، سركوبها و آزارها از سوي نهادهای امنیتی به‌خصوص حراست، و نمایندگیهای ولی‌فقیه و بسیج، حقيرتر از آن  است كه ارادة شما براي آزادي را به زنجير بكشد.
بايد آخوندهاي حاكم را به چالش كشيد كه چرا  بخش عمده‌یی از بودجه دانشگاهها، صرف سرکوب و خفقان حاکم بر آن می‌شود؟ چرا از خوابگاهها گرفته تا کارگاهها و آزمایشگاهها یا سلف‌سرویس و سایر امور رفاهی، ‌سال به سال بیشتر دچار کمبود و خرابی و عقبگرد می‌شوند؟
چرا بودجه مهمترین‌ دانشگاههای کشور شامل دانشگاه تهران، دانشگاههای شیراز، اصفهان، تبریز، و دانشگاههای شریف و امیرکبیر و علم و صنعت از بودجه‌یی که دولت روحانی به حوزه‌های آخوندی اختصاص داده، کم‌تر است؟
چرا فارغ‌التحصيلان شغلی متناسب با دانش و تخصص خود ندارند یا اصلاً شغلی پیدا نمی‌کنند؟  چرا عده‌يي از آنها به مسافرکشی یا مشاغل نظیر آن رو آورده‌اند. و آخوندها چه بلايي بر سر دانشگاهيان ايران آورده‌‌اند كه امروز برخي لیسانسیه‌های بیکار در میان کارتن‌خوابها هستند.
با اين همه،  مطمئناً روزگار حاكميت اجبار و جهل و ارتجاع دوام نخواهد آورد و مغلوب آزادي و حقيقت خواهد شد.

هموطنان عزیز،
جنبش شجاعانة معلمان که سال گذشته در بیش از ۹۰ شهر بروز یافت و پنج رشته تظاهرات بزرگ و سراسری به‌پا کرد، از یک سو ارادة تحسین برانگیز خواهران و برادران آموزگار ما برای ایستادگی در برابر استبداد و فقر و نابرابری را نشان داد و از سوی دیگر اساسی‌ترین عملکردها و خطوط ولایت‌فقیه در آموزش‌وپرورش را به چالش کشید.
مهمترین خواستهای معلمان که بارها در خلال تظاهرات یا انتشار اطلاعیه‌های آنها اعلام شد، به روشنی بر هم زدن نظام استبدادی و غارتگرانة حاکم بر آموزش‌وپرورش را هدف قرار داده است. یعنی:
آزادی معلمان زندانی
رسمیت یافتن حق اعتراضات صنفی فرهنگیان
تأمین حقوق دانش‌آموزان
آزادی فعالیت کانونهای صنفی
مشارکت معلمان در ساختار آموزشی
برقراری نظام آموزش رایگان
و رفع تبعیض و نابرابری نسبت به معلمان
روشن است که آموزگاران به‌پاخاسته، خواستها‌یی را مطرح کرده‌اند که در کشش یک تظاهرات مسالمت‌آمیز و صنفی است. با این حال استبداد حاکم یارای نزدیک شدن به هیچ‌یک از همین خواستها را ندارد و آن را با موجودیت پوسیدة خود در تضاد می‌بیند.
به خواهران و برادران معلم مان در سراسر ایران درود می‌فرستیم.
رفتار وحشيانة رژيم جهل وجنايت با اعتراضهاي معلمان و ضرب وشتم و دستگيري آن‌ها موجي از محكوميت و انزجار  بر انگيخت.
صحنه‌ها و تصاوير اعتراضات شجاعانه معلمان و شعارها و دستنوشته‌های پرمعناي آنها كه می‌گویند:
 «ما از فرق مي ناليم نه از فقر»، ”خط فقر 3میلیون، حقوق ما یک میلیون”،” حرمت معلم زير پاي تورم و گراني”، حمايت و تحسين عموم هموطنانمان را به دنبال داشت.
ايستادگي معلمان و فراخونهاي پي در پي آنها به ادامه اعتراضات، نشان داد كه اين همبستگي و ارادة حق طلبي از تبعيض و ستم حاكم، بسا قويتر است.
راستی چرا در ميهن ما كه داراي غني‌ترين فرهنگ و تمدن و سنتهاي تعليم و تربيت است، معلمان تحقير مي‌شوند؟
 چرا در كشوري با اين همه منابع سرشار نفت وگاز ، سه چهارم معلمان زير خط فقرند و  فرياد مي‌زنند: ” معلم نان ندارد، معلم مسكن ندارد معلم قرض دارد”
چرا بسياري از آنها در شیفت دوم کاریشان به مشاغلی مثل مسافرکشی و حتی دستفروشی رو آورده‌اند و فرياد مي‌زنند”كارد به استخوان رسيده - تبعيض و بيعدالتي تا كي” ؟
چرا  معلمان پیش دبستانی ناچار مي‌شوند براي مطالبة حقوقشان همراه با كودكان خردسال خود شبها در مقابل مجلس رژیم تحصن ‌كنند؟
چرا معلمان را آن قدر تحت فشار گذاشته‌اند كه تنها در استان خوزستان، ۷۰۰۰معلم شریف به امان آمده و خواستار كناره‌گيري مي‌شوند.
و چرا آن معلم بازنشسته در سنقر، چنان كارد به استخوانش مي‌رسد كه در ساختمان فرمانداري خود را به آتش مي‌كشد؟

معلمان آزاده!
به شما زنان و مردان دلير در سراسر ايران درود مي‌فرستم كه زير اين همه اين فشار و سختي، خود آموزگار ايستادگي و اعتراض شده‌ايد.
به شما درود می‌فرستم كه پرچم حق‌طلبي و آزاديخواهي را در دهها شهر ايران به اهتزاز درآورديد.
در برابر آخوندها و عوامل آنها كه كمترين توجهي به فريادهاي شما نمي‌كنند، مهمترين كار بازهم اعتراض است.
اگر از داراييهاي توقيف شده پس از رفع تحريمها پولي آزا‌د مي‌شود بايد صرف رفاه شما شود.
اجازه ندهيد دارايي مردم ايران بيش از اين براي جنگ در سوريه و عراق و يمن خرج شود.
محروم كردن شما از حداقل معیشت و مسکن و بیمه و درمان بايد به پايان برسد
و ناديده گرفتن منزلت والاي شما بايد متوقف شود.
فرهنگیان و دانشگاهیان ایران،
تعارض میان دانش‌آموزان، دانشجویان، فارغ‌التحصیلان، معلمان و استادان و به طور کلی نسل آگاه و تحصیلکرده با رژیم حاکم، کمتر زمانی به‌شدت و حدت امروز بوده است.
4 میلیون دانشجو، میلیونها فارغ‌التحصیل و 13 میلیون دانش‌آموز و بیش از یک میلیون معلم و استاد، راه و رسم و زندگی و جامعه‌یی را می‌خواهند که هم‌جنسی و شباهتی با اوضاع تحت حاکمیت آخوندها ندارد. در واقع ارتشی از جوانان تحصیلکرده پدیده آمده که از آگاهی و دانش و تخصص بالایی برخوردارند، اما نقش و سهمی در سیاست و اقتصاد کشور خود ندارند و با رژیم فاسد و مستبد حاکم به تعارض رسیده‌اند.
نسل دانش‌آموز و دانشجو از تحمیل و اجبار به ستوه آمده است. تشنه نوجویی است، شیفتة دانش و تکنولوژی و پیشرفت است و با هر چیزی که رنگی از رژیم حاکم دارد سر ستیز دارد. شرط اول پیشرفت و نو شدن، البته آزادی است. شرط اول، انتخاب آزادانه است، شرط اول، احترام به عقیده و انتخاب هر نوجوان و جوان ایرانی است.
آری، این یک نسل پرسشگر است که می‌خواهد چون و چرا کند. می‌خواهد خودش انتخاب‌کننده باشد، می‌خواهد خودش برگزیند که چه زندگی و راه و رسمی در پیش بگیرد، چه رشتة تحصیلی یا شغلی داشته باشد و برای چه هدفهایی تلاش کند. اما مهم‌ترین و والاترین انتخابش آزادی است. و همین انتخاب است که مایة بی‌ثباتی دائمی رژیم ولایت‌فقیه شده است.

فرهنگیان و دانشگاهیان ایران،
نشانه‌های بسیاری، که هرروز بر شمار آن افزوده می‌شود، فریاد می‌زند که دوران تازه‌یی در حال طلوع است.
هم‌چنان که رهبر مقاومت مسعود رجوی گفته است: «اکنون دیگر از یک نقطه عطف در سرنوشت این رژیم گذشته‌ایم. … ما با یک دشمن زهر خورده و کیفا ضعیف‌تر روبرو هستیم و این چیزی قابل پوشاندن و واژگونه نمایی نیست و به سرعت در میدان عمل به اثبات می‌رسد».
رژیم حاکم به رغم جنایتهای هرروزه‌اش به دوران پایانی خود رسیده است و حالا دوران قدبرافراشتن جنبش آزادی ایران از زیر خاکستر سرکوبهاست و شما جوانان آگاه و آزاده ایران در صف مقدم این جنبش قرار دارید.
بر شماست که علیه تسلیم و ترس و انفعال که رژیم حاکم آن را ترویج می‌کند، شورش کنید.
خاموشی و سکوت، پذیرش وضع موجود، تن دادن به اجبار و ارعاب، تسلیم شدن به انتخاب میان بد و بدتر، همه و همه الگوی تحمیل شده ولایت‌فقیه است که باید آن را از بنیاد به هم زد.
اراده و خلاقیت تک تک شما، قدرت همبستگی‌تان و نیروی عظیمی که در عشق شما به آزادی نهفته است، همان چیزی است که رژیم حاکم با تمام قوا آن را پنهان و انکار می‌کند. حال آن که کلید تغییر در دست شما مردم ایران است. امروز روز اتحاد معلم، کارگر و پرستار است.

جوانان و نوجوانان دلیر ایران!
شما ادامه مسيري هستيد كه از آن پيشتازان مجاهد  و مبارز به‌پا خاستند. سازمان مجاهدين خلق ايران كه حالا پنجاه ساله شده از ميان شما جوانان آگاه برخاسته است.
شما الگوهاي درخشاني در تايخ ميهن تان داريد كه توانسته‌اند در سخت‌ترين اوضاع بن بست‌ها را بشكنند.
و  همين امروز قهرمانان پايداري ـ  از مجاهدان آزادي در ليبرتي تا زندانيان سياسي در سراسر ايران و شهيداني همچون شاهرخ زماني ـ  را پيش روي خود داريد كه راه روشن فردا را نشان مي‌دهند.
از این پس تحولات بسیاری به زیان رژیم در راه است. هریک از آنها را به فرصتی برای اعتراض و مبارزه تبدیل کنید.
به یاری معلمان به‌پاخاسته برخیزید و سایر هموطنان را برانگیزید که به این جنبش بپیوندند.
برای ایجاد انجمنها و تشکلهای صنفی، و هر زمینه‌یی که مبارزة جمعی شما را امکان‌پذیر کنید، بکوشید.
امروز باید همة اقشار ملت ما دست در دست هم برای کسب آزادی متحد و همدل و همزبان شوند.

هموطنان عزيز،
ایران فردا یک آموزش‌وپرورش پیشرفته نیاز دارد که برای همة فرزندان ایران رایگان و الزامی است. آموزش و پرورشی که از هر گونه انقیاد سیاسی و فرهنگی رها شده و شهروندان را به مشارکت سیاسی بر می‌انگیزد.
هم‌چنین، یک آموزش عالی دموکراتیک بر اساس استقلال مؤسسات آموزش عالی و به رسمیت شناختن آزادی آکادمیک.
یک نظام ورزشی فراگیر که اصل اساسی آن دسترسی رایگان و بدون تبعیض جوانان و نوجوانان شهر و روستا به انواع امکانات ورزشی است که فعالیت آزادانه و برابر دختران و زنان سراسر کشور در عرصه‌های گوناگون ورزشی را فراهم می‌سازد.
ما می‌گوییم وجود ملیتهای ستمزده، نیروی بزرگ و مؤثری برای سرنگونی رژیم و کسب آزادی است، پس باید شخصیت چند فرهنگی و چند زبانی ایران را غنیمت شمرد.
هموطنان ما که از ملیتها و فرهنگها و زبانهای گوناگون برخوردارند، باید بتوانند به طور برابر در تصميمهاي‌ ملی مشارکت کنند، باید بتوانند هویت فرهنگی و دینی و زبانی خود را حفظ کنند، و باید بتوانند به زبان مادری خود سخن بگویند، کار و تحصیل کنند و آن را اشاعه دهند.
ما بر آنیم که اختناق و سانسور را در همة اشکال آن از میان برداریم. این شاهراهی است به سوی یک نظام دموکراتیک.
ما برآنیم که از بیان آزادانه و فعالیت بدون محدودیت، شرایط انتخاب آزادانه را فراهم سازیم و مشارکت سیاسی را شکوفا کنیم.
بگذارید دروازه‌های جهان و تمام دانش و اطلاعات آن به روی جوانان ایرانی گشوده شود.
ما بر برابری همة مردم ایران تأکید داریم؛
برابری همگان در انتخاب کردن و انتخاب شدن،
برابری زن و مرد در همة حقوق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و خانوادگی
و برخورداری همگان از فرصتهای برابر در آموزش‌وپرورش، آموزش عالی، اشتغال و کسب و کار.
بله، ما در پی نظم تازه‌یی هستیم، بر اساس آزادی و دموکراسی و برابری.
نیروی این تحول بزرگ، شما جوانان آگاه و آزادة ایرانید و همة شما را برای برپایی ایران آزاد و دموکراتیک فرا می‌خوانم
سلام بر دانش‌آموزان و دانشجویان
سلام بر معلمان و استادان
سلام بر آزادی.

۱۳۹۴ شهریور ۲۹, یکشنبه

بحران بی آبی ایران -مريم رجوي: فاجعه بي آبي نتيجه عملكردهاي ضد ملي و چپاولگرانه آخوندها و پاسداران است







اعترافهاي تكاندهنده سركردگان رژيم به بحران آب و تلاش براي پنهان كردن علت واقعي

خانم مريم رجوي، فاجعه بي آبي در ايران را نتيجه سياستهاي ضد ملي رژيم آخوندي و چپاولگري، سودجويي و فساد بي حد و حصر سردمداران اين رژيم و سپاه پاسداران و به هدر دادن سرمايه هاي كشور در پروژه هاي اتمي و صدور تروريسم و بنيادگرايي توصيف كرد. وي تاكيد نمود: اولين قدم براي نجات كشور از بحراني كه در تاريخ ايران بيسابقه است، سرنگوني فاشيسم ديني و استقرار دموكراسي و حاكميت مردم است.
براي حل اين بحران علاوه بر بسيج همه امكانات اقتصادي و صنعتي بايد پروژه هاي ضد ملي اتمي و صدور تروريسم و بنيادگرايي تعطيل شود و هزينه هاي كلان آنها به بازسازي و احياي منابع آبي اختصاص يابد. اما رژيم آخوندي كه تنها ارمغانش براي مردم ايران فقر، مرگ و نابودي سرمايه هاي ملي است تا بر سر كار است، به سياستهاي مخرب خود ادامه مي دهد و فاجعه بي آبي فراگيرتر و عميقتر مي شود.
سران رژيم پس از سالها سرپوش گذاشتن بر بحران بي آبي در ماههاي اخير كه اين بحران اكثر استانها و شهرهاي ايران را فراگرفته است، ناگزير به گوشه هايي از آن اعتراف مي كنند. آنها در عين حال علت واقعي را پنهان نموده و تلاش مي كنند اين وضعيت را به عوامل طبيعي نسبت داده يا با عبارات چند پهلو از قبيل برداشتهاي بي رويه و بهره برداري بسيار زياد از منابع، تقصير را به گردن مردم بيندازند يا حداكثر به سوء مديريت مقامات قبلي رژيم منوط كنند.
عيسي كلانتري، مشاور روحاني و دبيركل خانه كشاورز رژيم چند روز پيش اذعان كرد: «آب يك عنصر طبيعي تجديد پذير تلقي مي شود اما در ايران به دليل برداشتهاي بسيار زياد ديگر عنصر تجديدپذير نيست». وي گفت «ما حدودا 100 میلیارد متر مکعب آب تجدید پذیر در کشور داریم باید از این میزان40 میلیارد متر مکعب آب برداشت کنیم و حق برداشت بیشتر را نداریم، درحالی که ما امروز حدود 96درصد برداشت می کنیم که یک فاجعه است...به دلیل برداشتهای بیرویه از منابع طبیعی و آب، کشور ... اکثر تالابها که منابع بسیار مهم زیست محیطی کشور بوده اند در این سالها از بین رفته و خشک شده اند»(خبرگزاري حكومتي ايرنا- 18 شهريور 1394).
او در روز 7 ارديبهشت 94 نيز گفته بود: «با بهره برداري از 97درصد آبهاي سطحي عملا تمام رودخانه ها» خشك و «ديگر آبي در طبيعت باقي نمانده است» و «در آینده نه‌چندان دور حدود 70‌درصد جمعیت باید از کشور مهاجرت کنند».
حميد چيت چيان، وزير نيروي رژيم، در روز 25 مرداد 1394 گفت: «سال به سال وضع آب بدتر مي شود و اگر چاره‌جويي نشود كشاورزان شغل خود را از دست داده، حاشيه نشيني بيشتر شده و از همه مهمتر امنيت غذايي به خطر مي افتد... تنها 7 هزار هكتار از باغهاي پسته خشك و تالابهاي اروميه، بختگان، گاوخوني و هامون خشك شده است». (روزنامه حكومتي جهان صنعت). وي سال قبل گفته بود: «در ایران ۶۰۹ دشت وجود دارد. ۲۹۶ دشت دارای بیلان منفی برداشت آب است و به نوعی می ‌توان گفت ۲۹۶ دریاچه مانند ارومیه در حال خشک شدن هستند» ( تسنيم خبرگزاري نيروي قدس- 28 شهریور1393).
محمود حجتي، وزير كشاورزي رژيم، گفت: «2 سال پيش 80 هزار هكتار از اراضي گلستان به زير كشت برنج مي رفت سال گذشته به 50 هزار و در سال جاري به 28 هزار هكتار كاهش يافت» (جهان صنعت 25 مرداد1394).
اسماعيل نجار، معاون وزیر کشور و رئيس سازمان مدیریت بحران، گفت: «520 شهر با بحران کمبود آب آشامیدنی مواجهند» (سايت حكومتي تابناك- 15 ارديبهشت 1394) . چند هفته بعد ستار محمودي، قائم مقام وزير نيرو، گفت سال گذشته 517 شهر داراي تنش آبي بودند. سال جاری 10 شهر اضافه شده است. سنندج، بندرعباس، کرمان، اصفهان و شرق تهران شرایط حادتری دارند (خبرگزاري فارس متعلق به سپاه پاسداران- 23 خرداد 1394).
بي آبي حتي مناطق پر آب كشور مانند مازندران را در برگرفته است. خبرگزاري حكومتي ايرنا در روز 13 تير 1394 نوشت: «كلاردشت در غرب مازندران، شهرستاني كه از چشمه سارهاي جوشان و نيز رودخانه پرآبي ‌نظير سردآبرود برخوردار است، اين روزها با كمبود شديد آب آشاميدني دست به گريبان است».
جواد هروی، عضو مجلس رژيم، گفت بحران آب مرزهای شرقی از جمله دویست روستای سیستان و بلوچستان را خالی از سکنه كرده است و تا پنج سال آینده هیچ ‌کس برای زندگی در مناطق شرقی کشور باقی نخواهد ماند» (8 مهر 1393.(
غلامرضا منوچهری، مشاور وزیر نیرو، گفت: «خشکسالی و تغییر اقلیم فقط ۱۰درصد در بحران کم آبی نقش دارد و ‌۹۰درصد به علت مصرف زیاد، افزایش جمعیت و فعالیت گسترده صنعت است. مصرف آب در ایران ‌دو برابر مصرف در جهان و از خط قرمز عبور کرده است» ( ايرنا- 6 مهر 1393).
يكي از دلايل عمده اين وضعيت سد سازيهاي بيرويه در سه دهه گذشته است. هم اكنون در ايران بيش از 550 سد وجود دارد كه بيش از 500 سد در دوران رژيم آخوندي بدون ارزيابي فني و به طور عمده توسط سپاه پاسداران و 300 شركت وابسته به آن ساخته شده است و از منابع عمده چپاول سردمداران رژيم است.
اين سدها درصد بسيار كمي از اراضي كشاورزي را آبياري مي كند و درصد بسيار كمتري از برق كشور را تأمين مي كنند، اما در عوض باعث شده اكثر رودخانه ها خشك، بسياري از زمينهاي كشاورزي اطراف رودخانه ها نابود و بخش زيادي از روستاييان بي خانمان و ناگزير روانه حاشيه شهرها شوند. بسياري از سدها با هدف آبرساني به صنايع تسليحاتي يا مراكز اتمي ساخته شده است و هدف برخي از آنها آبياري زمينها و باغات غصب شده توسط پاسداران و ارگانهاي حكومتي است كه به بهاي نابودي منابع طبيعي و از هستي انداختن بخشهاي وسيعي از مردم تمام شده است.
سد گتوند، يكي از بزرگترين سدهايي كه توسط رژيم ساخته شده و پاسدار احمدي نژاد آن را افتتاح كرد يك نمونه فاجعه بار است كه صدها هزار هكتار از زمينهاي كشاورزي خوزستان را به شوره زار تبديل كرده يا غير قابل استفاده نموده است و درياچه پشت سد به مخزن عظيم آب شور تبديل شده و به محيط زيست آسيب جدي مي رساند.
در كنار سد سازي و منحرف كردن نهرها و رودخانه ها حفر بي رويه چاههاي عميق توسط ارگانهاي حكومتي، باعث پايين رفتن سفره هاي زير زميني آب شده و در برخي مناطق دسترسي به آب را تقريباً غير ممكن كرده است.
ايجاد تأسيسات اتمي كه آب زيادي مصرف مي كنند در مناطقي مانند قم و نطنز و اصفهان كه از مناطق كم آب هستند، باعث تشديد بحران آب در اين مناطق شده است. يكي از دلايل خشك شدن زاينده رود تمركز صنايع نظامي در استان اصفهان و منحرف كردن آب اين رودخانه براي مصرف اين صنايع است. به طور متقابل، كمبود آب صنايع حياتي را تحت تأثير قرار داده است. به گفته ناصر موسوی، عضو مجلس رژيم، بي آبي صنعت فولاد در اصفهان را دچار رکود كرده و با 40درصد ظرفیت کار می‌کند (خبرگزاری خانه ملت- ۲۱ شهریور 1393).
سدسازي و منحرف كردن رودخانه ها به خاطر اهداف نظامي و حكومتي بسياري از تالابها و درياچه ها مانند اروميه، هامون و بختگان را خشك كرده كه معيشت مردم اين مناطق و وضعيت محيط زيست را به وضعيتي فاجعه بار دچار ساخته است.
به گفته مسئول پارك ملي بختگان «خشک شدن دریاچه۱۲۰ هزار هکتاری بختگان، سبب ایجاد توفانهای نمکی و ایجاد بيماريهاي مختلف براي مردم» و باعث «شوری زمینهای کشاورزی شده است. اين درياچه باعث افزایش رطوبت هوا و در نتیجه ثمردهی درختان انجیر، بادام و زیتون می شد و با خشک شدن کامل آن، باغداران دچار مشکل شده اند. اين دریاچه زیستگاه فلامینگو، تنجه، اگرت، کاکایی،کفچه نوک، پلیکان مرغابی، غاز و درناهایی است که از روسیه و سیبری به ایران مهاجرت می‌کنند» (رسانه هاي حكومتي-20تير94).
به گفته کارگزاران رژیم، دو سوم تالاب هورالعظیم در خوزستان که یکی از غنی‌ ترین و پرتنوع ‌ترین تالابهای منطقه است، خشك شده است. امري كه باعث از ميان رفتن دهها روستا و بي خانمان شدن هزاران روستايي و توفانهاي شن شده است چيزي كه يكي از عوامل جدي افزايش گرد و غبار در خوزستان به 20 برابر سطح معمول است.
مقاومت ايران از عموم مردم به ويژه جوانان مي خواهد با شعار «آب، آب، حق مسلم مردم ايران است» در مقابل سياستهاي ضد مردمي رژيم آخوندي و سوء استفاده هاي سپاه پاسداران از منابع آبي كشور، منجمله سد سازي هاي ويرانگر ايستادگي كنند و اجازه ندهند بيش از اين كشور را به نابودي بكشانند.
دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران
28 شهريور 1394 (19 سپتامبر 2015) 

۱۳۹۴ شهریور ۲۴, سه‌شنبه

ایران-پیام مریم رجوی به جلسه حقوق بشر در ایران، در مجلس عوام انگلستان

ایران-پیام مریم رجوی به جلسه حقوق بشر در ایران، در مجلس عوام انگلستان

ایران-پیام مریم رجوی به جلسه حقوق بشر در ایران، در مجلس عوام انگلستان


24 شهریور, 1394


ما بريتانيا، اروپا و همه جهان را فرا مي‌خوانيم كه در كنار حقوق بشر و آزادي و مقاومت ايران بايستند و اراده ايرانيان براي تغيير رژيم را محترم بشمارند. در اين  مبارزه‌ نيرو و تأثيري وجود دارد كه همه جهان به آن نياز دارند

برای مطالعه متن پیام اینجا کلیک کنید

۱۳۹۴ شهریور ۲۱, شنبه

ایران -فراخوان مریم رجوی به زنان وجوانان برای ایستاذگی در برابر اقدامات امنیتی رژیم ضد بشری ولایت فقیه

فرستادن 46 هزار مأمور سركوب به خيابان‌ها عليهزنان وجوانان ايران


تصميم رژيم ايران براي «آموزش  و سازماندهي» 4600 گروه ده نفره جهت كنترل خيابان‌ها واكنشي به بالا رفتن روحيه اعتراضي جامعه به خصوص زنان و جوانان  ايران است.
اين 46 هزار نفر بر اساس قانون جديدي به خيابان‌هاي فرستاده مي‌شوند كه شبه‌نظاميان بسيجي را در عمليات مقابله با اعتراضهاي زنان و جوانان حمايت مي‌كند. تصويب اين قانون نيز نشانه درماندگي آخوندها در برابر اعتراضهاي روبه گسترش مردم ايران است.
اگر رژيم حاكم خود متزلزل و بي‌ثبات نبود و از مقاومت هموطنان ما تحت فشار نبود، نيازي به لشكر كشي ها نداشت.
عموم هموطنان به خصوص زنان و جوانان را به ايستادگي در برابر اقدام‌هاي امنيتي ترس‌آلود آخوندها فرا مي‌خوانم. استبداد مذهبي مي‌خواهد با ايجاد رعب ضعفهاي مفرطش را بپوشاند. اما زنان و جوانان ايران قادرند اين رژيم را به شكست بكشانند.
ایران -فراخوان مریم رجوی به زنان وجوانان برای ایستاذگی در برابر اقدامات امنیتی رژیم ضد بشری آخوندی ایران

۱۳۹۴ شهریور ۲۰, جمعه

Iran-Maryam Rajavi calls women and youths to stand up to the stepped-up security measures by the fearful mullahs.

Dispatching 46,000 troops to streets to clamp down on Iranian women and youths
The Iranian regime’s decision to “train and organize” 4600 groups of ten to control and monitor the streets is a reaction to the rising spirit of protest within the Iranian society, especially among women and youths.


The dispatch of 46,000 troops to the streets takes place according to a new legislation that supports Bassij paramilitary forces in their operations to counter protests by women and youths.
The adoption of this law is also a sign of the mullahs’ frustration to curb the Iranian people’s growing protests.
If the ruling regime were not in stable, shaky and under pressure of our compatriots, it would not need to undertake such mobilization.


I call on all my compatriots especially my fellow women and youths to stand up to the stepped-up security measures by the fearful mullahs.
The religious tyranny needs to terrorize the public to cover up its extreme weaknesses, but the Iranian women and youth are able to defeat and overcome this regime.