کل نماهای صفحه

۱۳۹۶ آذر ۴, شنبه

پیام مریم رجوی به‌مناسبت تصویب شصت و چهارمین قطعنامه، علیه نقض حقوق بشر در ایران و روز جهانی حذف خشونت علیه زنان

مریم رجوی، جهان را به‌تجدید نظر درروابط خود با وحشی‌ترین ناقض حقوق بشر فرا ‌می‌خواند
روز سه‌شنبه ۲۸ آذر (۱۹ دسامبر) مجمع عمومی ملل متحد، شصت و چهارمین قطعنامه، علیه نقض حقوق بشر در ایران را با ۸۰ رأی به تصویب رساند.
مریم رجوی، تصویب این قطعنامه را یک اقدام مثبت اما ناکافی دانست و تأکید کرد:‌ در برابر رژیمی که تاکنون کم‌ترین ترتیب‌ اثری به ده‌ها قعطنامه سازمان ملل علیه نقض بی‌وقفه حقوق بشر ایران نداده و بالاترین مقام‌هایش در تریبون‌های علنی به ارتکاب قتل‌عام زندانیان سیاسی افتخار می‌کنند، جامعه بین‌المللی باید به تدابیر لازم‌الاجرا برای توقف جنایت‌های این رژیم دست بزند. تا زمانی که بی‌عملی و انفعال جامعه بین‌المللی در برابر سرکوب ضدبشری مردم ایران ادامه دارد، شرارت و جنگ‌افروزی این رژیم در منطقه و خطرآفرینی آن علیه صلح و امنیت جهان ادامه خواهد داشت.
وی از دولت‌های غرب خواست که روابط دیپلماتیک و تجاری با استبداد مذهبی را ـ‌که یکسره در خدمت سپاه پاسداران ولایت فقیه است ـ‌ به توقف شکنجه و اعدام در ایران و پایان دخالت‌های ویرانگر این رژیم در منطقه مشروط سازند.
مریم رجوی با اشاره به فراخوان قطعنامه «برای ایجاد روند حسابرسی جامع موارد جدی نقض حقوق بشر از جمله مواردی كه ارگانهای قضایی و امنیتی در آنها نقش داشته‌اند» و «خاتمه‌دادن به مصونیت از مجازات برای این نقضها» گفت: مهم‌ترین مصداق نقض جدی حقوق بشر، قتل عام زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ است كه سران این رژیم و مشخصاً خامنه‌ای تا دستگاه قضاییه و بالاترین مقامات دستگاه امنیتی و اطلاعاتی در آن دست داشته و از آن دفاع می‌كنند و تا كنون آن‌ها را از تحمل هر مجازاتی مصون نگهداشته‌اند. از این رو تحقیق پیرامون این جنایت بزرگ علیه بشریت و محاكمه مسئولان آن، یك آزمایش بزرگ در مقابل جامعه جهانی است.
مریم رجوی خواستار تشكیل یك کمیسیون تحقیق توسط ملل متحد در این رابطه شد و گفت این اولین قدم برای پایان‌دادن به مصونیت جنایتكارانی است كه ۳۸ سال است بر ایران حكومت می‌كنند.
قطعنامه مجمع عمومی «نگرانی جدی خود را نسبت به آمار بالا و متعدد اعمال و اجرای مجازات اعدام...از جمله اعمال حکم اعدام علیه نوجوانان و نفراتی که در زمان ارتکاب جرم زیر ۱۸ سال سن داشتند و اعدامهای انجام شده برای جرائمی که واجد شرایط جرائم بسیار جدی نیستند و در اساس متكی بر اعترافات اجباری بوده‌اند»، ابراز داشته و رژیم ایران را «به لغو اعدامها در ملأ عام، هم در قانون و هم در عمل» فراخوانده است.
«شکنجه یا سایر رفتارهای بیرحمانه، غیرانسانی یا اهانت‌آمیز»، «استفاده گسترده و سیستماتیک از بازداشت خودسرانه، از جمله استفاده از شیوه‌هایی برای هدف قرار دادن افراد دو تابعیتی و شهروندان خارجی»، «شرایط بد زندانها»، «محرومیت دسترسی به درمان پزشكی مکفی»، «اعمال محدودیتهای گسترده و جدی علیه حق آزادی بیان، عقیده، اجتماع و تجمع صلح‌آمیز با استفاده از فضای مجازی یا برون خطی» و «اذیت و آزار و تهدید و ارعاب شكنجه مخالفان سیاسی، مدافعان حقوق بشر و فعالان حقوق زنان و اقلیتها، رهبران كارگری، فعالان حقوق دانشجویان، فیلمسازان، روزنامه نگاران و بلاگرها، مدیران صفحات رسانه‌های اجتماعی، كاركنان رسانه‌ها، رهبران مذهبی، هنرمندان، وكلا و افراد متعلق به اقلیتهای مذهبی شناخته شده و شناخته نشده و خانواده‌های آنها» و «محكومیتهای سخت ناروا، شامل مجازات مرگ و تبعید داخلی طولانی مدت»، «انتقام‌گیری علیه افراد به خاطر همكاری آنها با مكانیسمهای حقوق بشری سازمان ملل» و «تبعیض و نقض حقوق بشر زنان و دختران» و «اقلیتهای مذهبی، قومی، زبانی و سایر اقلیتها» از دیگر مواردی است که قطعنامه مجمع عمومی ملل متحد خواستار توقف و پایان بخشیدن به آنها توسط رژیم ایران شده است.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران ۲۷آذر ۱۳۹۶ (۱۸نوامبر۲۰۱۷)
مریم رجوی، جهان را به‌تجدید نظر درروابط خود با وحشی‌ترین ناقض حقوق بشر فرا ‌می‌خواند

به‌مناسبت روز جهانی حذف خشونت علیه زنان، به‌زنان دلیری که علیه کانون خشونت و بی‌داد علیه زنان یعنی استبداد زن‌ستیز حاکم مقاومت مي‌کنند، درود می‌فرستم
و عموم زنان و خواهرانم در ایران را به‌ایستادگی و مقاومت علیه این نظام زن‌ستیز و ضد بشر فرا می‌خوانم.
روز حذف خشونت،‌ در کشور ما قبل از هر چیز تبهکاری ولایت فقیه را رسوا می‌کند که حاکمیت‌اش تولیدکننده دائمی خشونت علیه زنان یا حامی آن است. حاکمیتی که در آن تعرض، تهدید، ناامنی، بی‌پناهی، بی‌حقوقی، تحقیر و تبعیض علیه زنان سال به‌سال بیشتر می‌شود. تحمیل حجاب اجباری و مجازات‌ها و اهانت‌هایی که به‌این منظور به‌زنان روا می‌شود، بخش دیگری از خشونت‌های وقفه‌ناپذیر است.
اکنون در ایران شمار زنان قربانی فساد به‌صدها هزار نفر رسیده است. سن دخترانی که به‌این تیره‌بختی کشیده می‌شوند، تنزل کرده و سن فرار دختران به‌9 سال رسیده است.
در محیط‌‌های کار و آموزش و رفت و آمد و خانه و خانواده، تبعیض یا تحقیر زنان یا انواع خشونت‌های کلامی و روانی یک اپیدمی سراسری است.
از همه فجیع‌تر زندگی غمبار دختربچه‌هایی است که بخش بزرگی از کودکان کار را تشکیل می‌دهند و در همان حال که بدن‌های گرسنه و نحیف‌شان بر اثر انواع کارهای سخت مجروح و فرسوده می‌شود، مورد سوء‌استفاده قرار می‌گیرند و هیچ پناهی ندارند. مقام‌های رژیم اعتراف می‌کنند که «به ۹۰ درصد کودکان کار تجاوز می‌شود». و می‌گویند:«سوءاستفاده جنسی، بزرگ‌ترین آسیب برای بچه‌های زباله‌گرد است». خرید و فروش دختربچه‌ها که در حاشیه شهرها در میان اقشار به شدت فقیر و مبتلا به‌اعتیاد رایج شده، تحمیل نوعی بردگی به زنان محروم است.
حقیقت این است که در شرایط حاضر، ولایت فقیه منشأ تشدید و گسترش این روابط ضدانسانی است. از یک طرف با برباد دادن درآمد و ثروت کشور در چاه ویل جنگ‌های جنایت‌کارانه در منطقه و تحمیل فقر و محرومیت به‌کل جامعه؛ و از طرف دیگر با تصویب و اجرای قوانین ارتجاعی.
این رژیم عقب‌مانده‌ترین سنت‌ها و رسومات جاهلی را که 4دهه پیش یا جایی در مناسبات اجتماعی ایران نداشت، یا در حال زوال بود، رونق بخشیده و آن را وسیله به‌زنجیر کشیدن و سرکوب زنان کرده است. تحت حاکمیت این رژیم، رواج خشونت صورت قانونی به‌خود گرفته و قوانینی مانند قانون مجازات ضداسلامی و قوانینی که چند همسری و ازدواج موقت را رسمیت بخشیده و برای جنایت‌هایی مثل قتل‌های ناموسی راه باز کرده است، همه بی‌وقفه خشونت را در ایران بازتولید می‌کند.
بی‌حقوقی و انواع نابرابری‌ها، از جمله تحمیل موقعیت فرودست به‌زنان در محیط خانواده، محرومیت زنان از بسیاری فرصت‌های شغلی، و تبعیض‌هایی که زنان را قربانی اصلی فروپاشی اقتصادی و موج عظیم اخراج و بیکاری کرده، همه‌جا را برای زن ایرانی ناامن کرده است. در دفاع از این ستم‌ها، آخوندها آشکارا با معاهده منع هرگونه تبعیض علیه زنان اعلام جنگ کرده‌اند و پذیرش کنوانسیون حذف خشونت علیه زنان را تهدید موجودیت نظام ولایت فقیه می‌دانند.
در نقطه مقابل اما، زن ایرانی نه تنها تن به این همه تبعیض و فشار نداده، بلکه در صف مقدم نبرد با رژیم زن‌ستیز آخوندی قرار گرفته است.
خصومت رژیم آخوندی با زنان ایران به‌خصوص کینه عمیق آن نسبت به زنان مقاوم به‌همین دلیل است. همه می‌دانند که در شکنجه‌گاه‌های خمینی بیشترین و وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها و رفتارهای حیوانی علیه زنان زندانی به‌‌ویژه زنان مجاهد صورت گرفته و این رژیم با شکنجه یا اعدام ده‌ها هزار زن مجاهد و مبارز سرآمد همه خشونت‌کنندگان علیه زنان در جهان معاصر است.
شکنجه‌گاه واحد مسکونی که در دهه 1360 برای خرد کردن زنان مجاهد و مبارز ایجاد شده بود، هرگز از یاد نمی‌رود و آن‌همه توحش و قساوت در کهریزک و سیاهچال‌های دیگر که نسبت به‌‌دختران و پسران دستگیرشده در قیام‌های سال 88 صورت گرفت، از یاد نخواهد رفت.
اما زن ایرانی از این موقعیت افتخارآمیز برخوردار است که در مقابل توحش و بربریت آخوند‌ها ایستادگی کرده است. از دختران دانش‌آموز و دانشجویی كه در سالهای اول حاكمیت آخوندها به افشاگری و اعتراض علیه آن برخاستند تا زنان قهرمانی كه در اشرف ایستادگی كردند تا شورای مركزی مجاهدین كه یك جنبش مقاومت انقلابی علیه آخوندها را هدایت می‌كنند، همه سد استواری در برابر رژیم ولایت فقیه برپا کرده‌اند.
امروز می‌بینیم که در تمامی حرکتهای اعتراضی و تحصن‌ها و اعتصاب‌های اقشار مختلف مردم علیه رژیم، زنان ایرانی نقش هدایت‌کننده و فعال دارند.
باشد که در فردای سرنگونی ولایت فقیه زنان ایران با مشارکت فعال و برابر در رهبری سیاسی، با اراده و ابتکار خود خشونت و نابرابری را ریشه‌کن کنند همه اجبارها و ممنوعیت‌های تحمیلی را از میان بردارند و جامعه‌یی آزاد و دمکراتیک را برپا کنند.
ایران-پیام مریم رجوی به‌مناسبت روز جهانی حذف خشونت علیه زنان
ایران-پیام مریم رجوی به‌مناسبت روز جهانی حذف خشونت علیه زنان
ایران-پیام مریم رجوی به‌مناسبت روز جهانی حذف خشونت علیه زنان
ایران-پیام مریم رجوی به‌مناسبت روز جهانی حذف خشونت علیه زنان
رسانه‌های مصر، عربستان، اردن و یمن مراسم همبستگی مقاومت ایران با زلزله‌زدگان کرمانشاه را که با حضور رئیس‌جمهور برگزیده مقاومت خانم مریم رجوی برگزار شده بود با عنوان:‌ برای سرنگونی رژیم آخوندی فراخوان داد منعکس کردند.

مطالب مرتبط:












پیام مریم رجوی مریم رجوی آذز۱۳۹۴: سرچشمه خشونت علیه زنان در این دوران بنیادگرایی اسلامی است و زنان باید با تمام قوا علیه آن قیام کنند





۱۳۹۶ آبان ۳۰, سه‌شنبه

ایران-سخنرانی مریم رجوی در مراسم همبستگی با هموطنان زلزله‌زده در غرب ایران



سخنرانی مریم رجوی در مراسم همبستگی با هموطنان زلزله‌زده در غرب ایران
در همیستگی با با هموطنان زلزله‌زده در غرب ایران مجاهدین اشرفی در آلبانی مراسم هفتم قربانیان زلزله را برگزار کردند در این مراسم که دکلمه و ترانه هائی به زبان فارسی و کردی اجرا شد خانم مریم رجوی سخنرانی کردند

امروز این جا جمع شده‌ایم به‌یاد هموطنان جان‌باخته در زلزله استان کرمانشاه و همدردی با مجروحان و مصدومان این واقعه و ده‌ها هزار خانواری که خانه‌ و سرپناه‌شان ویران شده است. 
هموطنان عزیز، خواهران و برادران گرامی،
امروز این جا جمع شده‌ایم به‌یاد هموطنان جان‌باخته در زلزله استان کرمانشاه و همدردی با مجروحان و مصدومان این واقعه و ده‌ها هزار خانواری که خانه‌ و سرپناه‌شان ویران شده است.
جمع شده‌ایم ‌به‌خاطر همدردی با کسانی که عزیزان‌شان زیر آوار ماندند و هر چه گریه کردند و هر چه فریاد کشیدند، کسی به‌داد آنها نرسید و همدردی با کسانی که حتی وقتی توانستند فرزندان و بستگان‌شان را زنده از زیر آوار بیرون بکشند، اما بعد از آن کسی نبود که به‌جراحت آن‌ها رسیدگی کند و جان‌شان را نجات دهد.
به مردم مصیبت‌زده و داغدار کرمانشاه، از طرف مقاومت ايران، عميق‌ترين تسليت‌را تقديم مي‌كنم و تكرار مي‌كنم كه قلب ما باشماست و دعاهاي ما براي شماست.
هم چنین به‌خواهران و برادران‌مان و به‌فرزندان‌مان در سرپل‌ ذهاب، در قصر شیرین، ثلاث باباجانی، ازگله، کرند، اسلام‌آباد، گیلان غرب، روانسر، جوانرود، پاوه، صحنه، دالاهو، تازه آباد و کرمانشاه، می‌گوییم:
هاو درد و هاو غم‌تانم خه‌لکی داغداری کورد.
و می‌خواهم از زبان شاعر بزرگ مردم کردستان، مولویِ کرد، بگویم که:
دوباره دلم باز پر غم شده
درین جمع، ماتم فراهم شده
دل از هجر و دوریست بس بیقرار
ز اندوه، نور دو دیده ست تار
باشد که در پناه لطف خدا و یاری و کمک هموطنان‌مان در سراسر کشور، به‌ويژه غرب ایران که در این روزها از دل و جان برانگیخته و دردمند بودند و با یاری پرستاران و پزشکان دلسوز، مجروحان این فاجعه، هرچه زودتر، بهبود پیدا کنند.
با این حال این زخم برقلب‌ و ضمیر همه باقی می‌ماند، زیرا که چنین حادثه‌یی می‌توانست به مراتب قربانی و ویرانی کم‌تری داشته باشد و می‌توانست کرمانشاه عزیز ما را تا این حد در خون و ویرانی غرق نکند.
می‌دانیم که در این روز‌ها، نه فقط کرمانشاه، بلکه تمام ایران، دردمند و اشک‌‌ریزان است. به‌خصوص که همه در سراسر ایران، در زلزله کرمانشاه یک بار دیگر ناامنی و آسیب‌پذیری تمام شهرها و روستاهای خود و هم چنین تمام شئون اقتصادی و اجتماعی ایران را به‌چشم دیدند.
بنابراین ما امروز جمع شده‌ایم که باز هم بگوییم در این ویرانه‌سرای اختناق و فساد و ناامنی و فقر که جغد شوم ولایت فقیه در آن لانه کرده، راه نجات و تنها راه نجات، سرنگونی رژیم ولایت فقیه است.
به‌خواهران و برادران مجاهدم و هواداران مقاومت که خویشان و بستگان‌شان را در این زلزله از دست داده‌اند، صمیمانه تسلیت می‌گویم.
سخنرانی مریم رجوی در مراسم همبستگی با هموطنان زلزله‌زده در غرب ایران
در این جا می‌خواهم به‌طور خاص از هموطنانی که به‌یاری مردم کرمانشاه برخاستند، قدردانی کنم. فکر می‌کنم در این لحظه، اکثریت مردم ایران در این قدردانی سهیم‌اند؛ سپاسگزاری و تقدیری از صمیم قلب از تمام هموطنانمان به‌خصوص جوانانی که در میان این همه شیون و داغ و درد و خانه‌خرابی، منتظر نماندند و در عین فقر و نیازمندی، بی‌تفاوت ننشستند، از تهدید‌ها و اهانت‌های پاسداران و مأموران رژیم جا نزدند، بلکه غیرت و جوانمردی به‌جا آوردند و به‌یاری مردم مصیبت‌زده برخاستند.
به‌ جوانان کرمانشاه می‌گوییم راستی که شما یاد جهان پهلوان تختی را زنده کردید که پهلوانی و انسان‌دوستی را در کمک‌رسانی به مردم زلزله‌زده بوئین زهرا، به‌اوج رساند، پس شما هم مانند آن پهلوان، از هیچ کمک و یاری به هموطنان زلزله‌زده دریغ نکنید. پهلوانی همین است که غم‌خوار و تکیه‌گاه مردم‌ بی‌‌پناه‌تان باشید و رو در روی رژیم ولایت فقیه در میان مردم، همبستگی به‌وجود بیاورید.
 سخنرانی مریم رجوی در مراسم همبستگی با هموطنان زلزله‌زده در غرب ایران
زلزله کرمانشاه دو واقعیت خیلی مهم را رو در روی هم آشکار کرد؛ یکی شدت فساد و چپاول و بحران‌زدگی رژیم حاکم و دیگری روحیه همدلی و اتحاد برای مقابله با رژیم.
همه دیدند که ولی فقیه ارتجاع، اولین کاری که کرد، فرستادن سرکرده سپاه و سرکرده بسیج به منطقه زلزله‌زده بود. در اولین فرصت، یگان‌های ضد شورش در آن‌جا مستقر شدند. زیرا خودشان یقین دارند که اگر با تمام قوا، اوضاع را کنترل نکنند، همین منطقه زلزله‌زده، آتشفشان قیام‌ها خواهد شد.
بدیهی است که زلزله و سیل و سایر بلاهای طبیعی چیزی نیست که فقط در ایران واقع شود، در برخی کشورها با بلاهای بسیار بزرگ‌تر مثل سونامی مواجه می‌‌شوند. اما برخلاف ایران تحت حاکمیت آخوندها، در آن کشورها، تمام قوای دولت برای نجات مصیبت‌دیدگان، بسیج می‌شود نه این که به فکر سرکوب مردم در این شرایط باشند.
وانگهی در کشورهای دیگر در مواجهه با چنین مصائبی، طرحهایی را برای رسیدگی به‌نجات‌یافتگان اجرا می‌کنند. اما در ایران، چنان‌که پس از زلزله شمال، یا زلزله بم، یا همین کرمانشاه دیدیم، کسانی هم که از زیر آوار نجات می یابند، یا بر اثر عدم رسیدگی جان می‌دهند و یا به‌خاک سیاه نشانده می‌شوند و کسی کمک‌کار آنها نیست. زلزله یک فاجعه است و زندگی پس از زلزله ده‌ها فاجعه.
آخوندها، حتی مانع این می‌شوند که مردم خود کرمانشاه یا استان‌های همجوار آن به‌کمک زلزله‌زدگان بروند. در برخی جاها مثل سنندج، محل جمع‌آوری کمک‌های مردمی را تخریب کردند، کامیون‌های حامل کمک‌های مردمی را مصادره کردند تا به‌اسم سپاه پاسداران آنها را توزیع کنند و البته بخش زیادی را هم چپاول کنند.
در برخی نقاط، حتی در توزیع کمک‌ها به‌ انواع و اقسام تبعیض‌ها رو آوردند و هموطنان اهل سنت را محروم کردند. راستی که روح اسلام و شیعه و پیشوایانش، از این پلیدی‌ها بیزار است و هم‌چنان که بارها گفته‌ام شیعه حقیقی، امروز در همبستگی و برادری با مردم اهل سنت است.
آری، کار رژیم همین است. تمامیت این نظام برای سرکوب برنامه‌ریزی شده نه برای کمک‌رسانی.
از طرف دیگر، زلزله کرمانشاه، با توجه به‌ابعاد ویرانی‌هایی که می‌توانست بسیار محدودتر باشد، جلوه دیگری از بلایی را عیان کرد که حاکمیت رژیم ولایت فقیه در شهر و روستا بر سر محل کار و زندگی و آموزش و درمان مردم و تأسیسات خدماتی و فنی و زیربنایی کشور آورده است. به‌طوری که کم‌تر جایی در ایران هست که از این بلا در امان باشد. در منطقه زلزله‌زده بیمارستان‌‌های تازه‌ساز فرو ریخته‌اند. می‌گویند بیمارستانی كه با هزینه 15میلیون دلار به‌مدت ۸ سال ساخته شده بود، در عرض چند دقیقه فرو ریخت.
زلزله کرمانشاه که ایران را تکان داد، فضایی ایجاد کرده که بعضی از کارشناسان برخی حرف‌های نگفته را بزنند. آن‌ها می‌گویند که رژیم روی گسل‌های زلزله برج می‌سازد، باغ‌ها را تخریب می‌کند و محیط زیست را به‌فاجعه می‌کشاند.
و هم‌چنان که یک‌بار مسعود گفت: «وقتی تمامی درآمد نفت کشور تحت حاکمیت خمینی و دم و دنبالچه‌اش بالا کشیده شده یا صرف ماشین جنگ و سرکوب گردیده و در تنور شهوت شیطانی خمینی خاکستر شده است، طبیعی است که ارکان اقتصاد و اجتماع متزلزل شود و هیچ پیش‌بینی و پیشگیری برای مقابله با حوادث مختلف طبیعی در کار نباشد».
بله، تبهکاری و چپاول و البته اختناق و سرکوب برای حفظ یک رژیم ضد تاریخی و ضد ملی، فاجعه‌یی به‌وجود آورده که یک روز در بم بیرون می‌زند، یک روز در فرو‌ریختن ساختمان پلاسکو یا آتش‌سوزی پالایشگاه‌ها و ریختن معدن ذغال سنگ بر سر کارگران و مهندسان و حالا امروز در زلزله کرمانشاه.
باید از آخوندها پرسید چرا پول‌های مردم ایران را که باید خرج ابتدایی‌ترین نیازهای آنها شود، این چنین بر باد می‌دهند؟ برای حفظ دیکتاتوری بشار اسد، آخوندها هر سال دهها میلیارد دلار خرج می‌کنند، تمام مخارج باندهای وحشی حشد‌الشعبی عراق را خامنه‌ای می‌پردازد. و راستی آن صد میلیارد دلاری که پس از لغو تحریم‌ها از طرف دولت‌های غربی آزاد شد و در اختیار رژیم قرار گرفت کجا رفت؟ از دو برابر شدن درآمد نفت در این دو سال چه چیزی عاید مردم ایران شد؟
چرا هلال احمر را به‌جای این که در خدمت مردم ایران به کار بگیرید، برای صدور ارتجاع به‌کشورهای دیگر فرستادید؟‌ به‌گفته مقام‌های این نظام، هلال احمر رژیم در 19کشور آسيايي، آفريقايي و آمريكاي لاتين، ۲۶مرکز کمک‌رسانی را اداره می‌کند.
راستی چرا این طور است؟ زیرا ولایت فقیه به‌طور ذاتی کاری جز سرکوب و کشتار ندارد، کاری ندارد جز این که کشور را به‌فساد و تباهی بکشاند و آن را به‌‌قهقرا ببرد. این همان امنیتی است که خامنه‌ای و همدستان‌اش هر روز به‌عنوان افتخارات و دستاوردهای خود، درباره‌اش داد سخن می‌دهند.
اما واقعیت این است که تمام کشور در مقابل زلزله و سیل ناامن است؛ در مقابل فجایع زیست‌محیطی ناامن است، در مقابل پلیدی و فسادی که آخوندها رایج کرده‌اند، ناامن است. در مقابل موسسات غارتگر رژیم که سپرده‌های مردم را چپاول می‌کنند، نا امن است. و از همه مهم‌تر در مقابل سرکوب و آزار و آزادی‌کشی توسط سپاه پاسداران و این‌همه نهاد سرکوب و جنایت، ناامن است.
 سخنرانی مریم رجوی در مراسم همبستگی با هموطنان زلزله‌زده در غرب ایران
راستی چرا ایران را به‌یک زندان بزرگ تبدیل کرده‌اید؟‌ چرا خیابان‌ها را برای رفت و آمد جوانان و به‌خصوص زنان ناامن کرده‌اید؟ چرا قلم‌ها را شکسته و زبان‌ها را بریده‌اید؟‌
چرا مردم را از شدت فقر به فروش کلیة خود وادار کرده‌اید؟ چرا مادران تیره‌بخت را به‌فروختن اطفال به‌دنیا نیامده کشانده‌اید؟‌ چرا این همه کارتن خواب و گورخواب؟‌ چرا این همه بیکار و فقیر و نابسامان‌؟‌ چرا این همه دستگیری و این‌همه اعدام؟ چرا و چرا و هزار چرای دیگر.
اما در میان این همه داغ و جراحت و ویرانی یک فکر مشترک و یک احساس مشترک، در ضمیر و قلب هموطنان ما جاری است و آن این است که نه‌حاکمیت این رژیم و نه این خرابی‌ها، ماندگار نخواهد ماند و زبان حال‌شان همان سروده زیبای زنده‌یاد سیمین بهبهانی است که:
دوباره می‌سازمت وطن اگرچه با خشت جان خویش
ستون به‌‌سقف تو می‌زنم اگرچه با استخوان خویش
دوباره می‌بویم از تو گل به‌‌میل نسل جوان تو
دوباره می‌شویم از تو خون به‌سیل اشک روان خویش
آری دوباره می سازیم این وطن را باخشت جانهای خویش آن چنان که تا به حال مجاهدین خلق ایران و رزمندگان آزادی ایران کرده‌اند. و در این مسیر۱۲۰هزار از بهترین جوانان ایران، جان خود را فدا کرده‌اند.
آنچه گفتم گوشه‌یی از مصائب یک زلزله شوم به‌نام ولایت فقیه است که در ایران رخ داده است. ولی در این ایام، یک واقعیت دیگر هم خودش را نشان داد و آن همبستگی و همیاری جامعه با مردم دردمند کرمانشاه است.
حتی خبرنگاران خارجی هم که از منطقه دیدار کرده بودند، این واقعیت را گزارش می‌کردند که خیلی از کمک‌رسانی‌ها به‌طور خصوصی یعنی توسط خود مردم انجام می‌گیرد. این روحیه همبستگی و از خودگذشتگی حقیقتاً تحسین برانگیز است. همه دیدیم که مادران و پدران و حتی کودکان به‌رغم مشکلات و سختی‌هایی که با آن مواجهند، از هیچ کمکی دریغ نکردند.
دو نفر از هموطنان دلیر کرد از اهالی بوکان و دالاهو در خلال همین امداد رساني‌ها به‌‌شهادت رسیده‌اند. آری، اگر کار در دست خود مردم باشد، این چنین برای یک دیگر حتی جان هم می‌دهند. درود بر همه آنها.
این فداکاریها، یادآور تلاشهای جوانان مجاهد و مبارز در جریان زلزله طبس، در آستانه سرنگونی رژیم سلطنتی است و آنچه در این چند روزه اتفاق افتاد به روشنی از آمادگی اجتماعی و اعتلای روحیه مقاومت و مبارزه علیه رژیم خبر می‌دهد.
اکنون که به‌خصوص در غرب ایران، فصل سرما شروع شده، مردم زلزله‌زده به‌کمک‌های بسیار بیشتری نیاز دارند. من در این جا از کلیه هموطنانم می‌خواهم که به یاری و کمک خانواده‌‌هایی بشتابید که سرپرست‌ خود را از دست داده‌اند. به کمک بچه‌هایی که یتیم شده‌اند و مادران و پدرانی که نمی‌دانند در سوز سرما و در گرسنگی و بیماری، چطور فرزندان‌ خود را تأمین کنند، همه آن‌ها به‌یاری و کمک شما احتیاج دارند.
از یاد نبریم که به خاطر سیاست ضدمردمی و غارتگرانه آخوندها، فاجعه‌یی که دامنگیر بازماندگان زلزله بم شد از خود زلزله کم‌تر نبود. در مورد کرمانشاه هم نباید اجازه داد که چنان تجربه تلخی تکرار شود و این با همبستگی عمومی مردم امکان‌پذیر است. این چیزی است که نه فقط برای کرمانشاه، بلکه برای سراسر ایران ضروری است.
در نقطه مقابل ولایت فقیه، که تفرقه و بی‌اعتمادی و بی‌تفاوتی را در بین مردم ترویج می‌کند، با سلاح همبستگی می‌توان روحیه اجتماعی را دگرگون کرد. مردمی که از بی‌پناهی رنج می‌کشند و مردمی که از ناامنی و بی‌آیندگی این چنین در اضطرابند، وقتی که به حمایت و محبت هموطنان‌شان پشتگرم شوند، برانگیخته می‌شوند و قدرتمند.
در نتیجه رشته‌های پیوند میان تمام اجزای جامعه محکم می‌شود و نیروی عظیم همبستگی و همدلی جامعه ایران، علیه رژیم ولایت فقیه به‌میدان می‌آید.
کشور ما باید از زنجیر تباهی و اختناق و فقر نجات پیدا کند، باید از ‌ویرانی و بی‌ثباتی و ناامنی رها شود.
کودکان ایران باید نجات پیدا کنند، هم‌چنان‌که روستا‌نشینان و روستاهای ایران، شهرها و شهرنشینان محروم، زنان سرکوب شده و نیروی به بند کشیده جوانان، اقتصاد و کسب و کار کشور، مدارس و دانشگاه‌ها و ورزش ایران، همه به دنبال راه ‌نجات و رهایی هستند و تنها راه آن، سرنگونی تمامیت رژیم ولایت فقیه است.
براین اساس عموم هموطنان را به‌همبستگی و مقاومت و قیام برای به زیر کشیدن این رژیم پلید فرا می‌خوانم.
سلام بر مردم مصیبت‌دیده کرمانشاه،
سلام بر مردم ایران،

سلام بر آزادی.
خانم مريم رجوي رييس جمهور برگزيده مقاومت ايران به عموم خانواده هايي كه عزيزان خود را در زلزله شب گذشته در مناطق مختلف از جمله قصر شيرين، اسلام آباد، سرپل ذهاب، ثلاث باباجاني و كرند غرب از دست داده اند تسليت گفت.
خانم رجوي با تأكيد بر ‌سوابق تبهکارانه رژیم آخوندی در اهمال و بی‌مسئولیتی نسبت به نجات جان مردم در این گونه حوادث، از عموم جوانان بويژه در غرب كشور خواست برای نجات مردمی که زیر آوار مانده‌اند، برخیزند و كمكهاي خود را مستقيما به‌مصیبت‌زدگان و مجروحان و آسيب ديدگان این حادثه برسانند. وي افزود رو در روی رژیم ولایت فقیه، اکنون زمان همبستگی است و یاری رساندن به‌مصیبت‌زدگان و نجات آنان یک وظیفه مقدس ملی است.