کل نماهای صفحه

۱۳۹۴ مهر ۲۰, دوشنبه

ایران-سخنراني مريم رجوي در كنفرانسي در پاريس به مناسبت روزجهاني عليه اعدام

مريم رجوي: طرح ما يك ايران بدون اعدام است


ایران-سخنراني مريم رجوي در كنفرانسي در پاريس به مناسبت روزجهاني عليه اعدام
در روزي كه از طرف ملل متحد روز جهاني عليه اعدام نام گرفته، به 120 هزار شهيد راه آزادي و به خصوص به سی هزار زنداني سياسي قتل عام‌شده در سال ۶۷، درود مي‌فرستم.
در اين روز من آمده‌ام جهان را براي توقف اعدامهاي روزانه در ميهنم، به ياري بطلبم. شكنجه و اعدام بايد متوقف شود. اين خواست همة مردم ايران است.
ایران-سخنراني مريم رجوي در كنفرانسي در پاريس به مناسبت روزجهاني عليه اعدام

حقوق بشر حراج شده

حقوق بشر هموطنان مظلوم من، در داخل كشور، سنگسار و در سطح بين‌المللي حراج شده است؛ حراج حقوق بشر در برابر معاملة اتمي، حراج حقوق بشر در برابر شرارت و تروريسم رژيم در منطقه و حراج حقوق بشر ايران به خاطر ضعف و جبوني برخي سياستهاي بين‌المللي.
 آيا حقوق بشر فقط در كاغذ قطعنامه‌ها و ميثاقهاي بين‌المللي بايد مورد احترام باشد؟ چرا براي كسي كه به جرم هدايت ترور و جنايت در سه دهة اخير، بايد تحت محاكمه قرار گيرد، فرش قرمز پهن مي‌كنند؟ لااقل مذاكره با او را به توقف اعدام در ايران مشروط كنيد.
اشاره من به آخوند روحاني رئيس جمهور رژيم است. دو سال پيش كه او سر كار آمد، تأكيد كردم كه بدون‌ آزادی بیان و حقوق بشر، بدون آزادي زندانیان‌ سیاسی و آزادي

احزاب، و تا وقتي كه برنامة اتمي و  سیاست تجاوزکارانه رژیم در منطقه ادامه دارد، هیچ چیز عوض نمی‌شود.
حالا ببينيد ميانگين سالانة اعدامها در دورة او نسبت به دورة رئيس جمهور قبلي اين رژيم، سه برابر شده، فعاليت رژيم براي ساخت سلاح به اذعان روحاني پنج برابر شده. و بودجة امور امنيتي و نظامي و صدور بنيادگرايي به ميزان چشمگيري افزايش يافته است.
ایران-سخنراني مريم رجوي در كنفرانسي در پاريس به مناسبت روزجهاني عليه اعدام
ایران-سخنراني مريم رجوي در كنفرانسي در پاريس به مناسبت روزجهاني عليه اعدام


جهش نقض حقوق بشر در دوره روحاني

نقض حقوق بشر در همة زمينه‌ها جهش كرده و تمام مردم ايران را هدف قرار داده است؛ از مدافعان حقوق بشر
تا زنان و جوانان و معلمان كه همين دو روز پيش باز هم دست به اعتراض زدند ‏و از مسيحيان، بهاييها و اهل تسنن، تا هموطنان عرب و بلوچ و کرد. هم‌چنين بايد به كارگران به جان‌آمده اشاره كنم. همين ماه پيش بود كه كارگر مبارز شاهرخ زماني در زندان گوهردشت جان خود را از دست داد.
راستي چرا زندانيان سياسي در ايران، زجركش يا  حلق‌آويز مي‌شوند و جهان خاموش است؟ چرا نوجوانان در ايران اعدام مي‌شوند و جهان نسبت به آن ساكت  است؟ و چرا اين استبداد وحشي تحت فشار قرار نمي‌گيرد كه دست كم اسامي اعدام‌شدگان را به طور كامل منتشر كند؟
امروز در در زندانهاي سراسر كشور، تعداد زيادي از  هموطنان بي‌دفاع ما مخفيانه اعدام مي‌شوند. و چند هزار نفر زير حكم اعدام‌ قرار دارند. به مادران و پدرانشان فكر كنيم و به  همسران‌ و بچه‌هايشان كه روز و شب در چه اضطرابي زندگي مي‌كنند. به زناني فكر كنيم كه براي پرداخت ديه و نجات همسرانشان از اعدام، كليه‌هاي خود را مي‌فروشند.

ایران-سخنراني مريم رجوي در كنفرانسي در پاريس به مناسبت روزجهاني عليه اعدام

واي بر جنايتكاران و واي بر مماشاتگران!

كساني كه بر اين همه نقض حقوق بشر در ايران چشم‌ مي‌‌پوشند، شرم كنند. كساني كه مي‌خواهند دست رئيس جمهور اين رژيم را  از اين جنايتها بشويند، بايد بدانند كه راه جنايت و آدمكشي را در منطقه و سراسر جهان باز مي‌كنند.
روحاني صريحاً گفته است كه این اعدامها «یا بر اساس قانون خداست یا قانونی است که مجلس تصویب کرده … و ما مجری هستیم». آخوندهاي حاكم هر اختلافي كه با هم داشته باشند، دربارة اعدام و سركوب اشتراك نظر دارند. آنها براي حفظ رژيمشان از اعدامها سود مي‌برند.
اما جنايتكاران بدانند كه از اين خونها كه هر روز از پيكر ملت ايران مي‌ريزد، سرانجام سيلابي برخواهد خاست و به كار رژيم آخوندها پايان خواهد داد.

ایران-سخنراني مريم رجوي در كنفرانسي در پاريس به مناسبت روزجهاني عليه اعدام

اتهام‌هاي بي‌اساس و باطل

حضار محترم!
استبداد مذهبي، عمدتاً بر اساس سه نوع اتهام به اعدام و حلق‌‌آويز دست زده و مي‌زند:
نخستين و مهمتر‌ين اتهام مخالفت سياسي است. از سه دهه پيش، ده‌ها هزار نفر بر اساس اتهام‌هاي ناحق و باطل و اكثراً بدون گذراندن هرگونه روند قضايي فقط به خاطر مخالفت با رژيم اعدام شده‌‌اند. در قانون جزاي اين رژيم، هركس صرفاً به خاطر عضويت يا هواداري مجاهدين يا هم‌پيماني با آنها محارب شناخته شده و حكم محارب اعدام است. كم نيستند كساني كه فقط به دليل داشتن عقيده مخالف اعدام شده‌اند. و چه بسيار جواناني كه به خاطر اعتراض به ستم ملي اعدام شده‌اند. حال آن كه نه از نظر اسلام و نه در حقوق بين‌المللي، مبارزه براي تغيير رژيم جرم نيست بلكه حق اساسي ملت ماست.
دومين اتهام، مربوط به مواد مخدر است. آخوندها عدة قابل توجهي از جوانان ايران را به همين اتهام، حلق‌آويز مي‌كنند. در حالي كه اين اعدامها، نقض معاهدة بين‌المللي حقوق مدني و سياسي است.
همين ماه گذشته دبيركل ملل متحد اعلام كرد: جرائم مربوط به مواد مخدر در ايران در حد نصاب مجازات اعدام نيست. كميتة حقوق بشر و  كميسر عالي حقوق بشر اين اعدامها را رد مي‌كنند. گزارشگر ويژة اعدامهاي فرا قضايي و دفتر مواد مخدر و جنايت در ملل متحد  هم گفته‌اند اين اتها‌مها مستحق اعدام نيست.
اما سومين بهانة آخوندها در مورد اعدامها اجراي احكام اسلام است. حال آن كه قانون قرون‌وسطايي قصاص كه آخوندها شمار زيادي از هموطنان ما را به بهانه آن اعدام مي‌كنند، با پيام عفو و رحمت اسلام در تعارض است. ديناميسم اسلام و قرآن اين احكام ضدانساني را رد مي‌كند، بنابراين هم اسلام بهانه است هم مبارزه با مواد مخدر.
هدف آخوندها تنها و تنها ارعاب جامعه و خفه‌كردن اعتراضات اجتماعي است.
آنها آدمكشي را به صورت يك امر عادي و روزمره درآورده‌اند. آنها با حلق‌آويز‌هاي خياباني در برابر چشم اعضاي خانواده و حتي در برابر كودكان، قلب و ذهن و ضمير آ‌نها را درهم مي‌كوبند. اعدام، شكنجه، سنگسار، دست و پا بريدن و چشم درآوردن در اين رژيم، نهادينه شده و جامة قانون پوشيده است.
حيات و حاكميت اين رژيم در گروي اعدامهاست زيرا اگر اعدام‌ نباشد، ديگر چه چيزي جلودار انفجار خشم عمومي و  اجتماعات جوشان توده‌هاي مردم است؟
اگر اعدامها نباشد آخوندها با چه اهرمي مي‌توانند تمام آزاديهاي مردم را سلب كنند و سركوب و ارعاب و محدوديت را  تا  خصوصي ترين زواياي زندگي مردم گسترش دهند؟ اگر اعدا‌مها نباشد آخوندها چگونه مي‌توانند هر روز قيمتها را چند برابر كنند، و  هر روز درآمد و ثروت مردم را  براي جنگ درمنطقه يا غارت و زندگي فوق اشرافي خود به باد بدهند؟
اما با وجود همه اين سركوبها كه ظرفيت انفجاري جامعه را هرچه افزون‌تر مي‌كند، آخوندها بايد بدانند كه سرانجام توسط مردم و مقاومت سازمانيافته آنها به زير كشيده خواهند شد.
ایران-سخنراني مريم رجوي در كنفرانسي در پاريس به مناسبت روزجهاني عليه اعدام

مسئوليت دولتهاي غرب

حضار محترم!
دولتهاي غرب به نحوي كه گويي اين فاجعه صرفاً يك امر داخلي ايران است، روابط سياسي و تجاري خود را با فاشيسم ديني گسترش مي‌دهند. حال آن كه همين روابط، بدترين نوع مداخله در امور ايران البته به سود آخوندهاست. ناديده‌گرفتن حقوق بشر و آزادي مردم ايران، مبناي شكست سياست غرب،  نه فقط در قبال ايران، بلكه در قبال  كل منطقه است.
در همين توافق اتمي، عاملي كه مي‌توانست آخوندها را به عقب‌نشيني كامل مجبور كند، مشروط كردن هر توافقي به حقوق بشر مردم ايران بود. وقتي كه آخوندها در اعدام‌ فرزندان مردم ايران دست باز پيدا مي‌كنند، تهديدات خود عليه منطقه و جهان را هم افزايش مي‌دهند.
بنابراين به دولتهاي غرب مي‌گوييم: روابط با اين رژيم را به توقف اعدامها‌ مشروط كنيد.
رژيم آخوندها را براي آزادي زندانيان سياسي تحت فشار بگذاريد.
پروندة نسل‌كشي اين رژيم در سال 67 را براي محاكمة جنايتكاران عليه بشريت به دادگاه بين‌المللي جنايي ارجاع دهيد.
مقاومت مردم ايران براي آزادي را محترم بشماريد.
در مورد هدف اصلي كشتار و قتل‌عام در سالهاي اخير يعني مجاهدين ليبرتي، به تعهدات خود براي حفاظت آنها عمل كنيد.
ایران-سخنراني مريم رجوي در كنفرانسي در پاريس به مناسبت روزجهاني عليه اعدام
مشخصاً، محاصرة ليبرتي به خصوص محاصرة پزشكي آن،‌ بايد پايان يابد.
پرونده ليبرتي و مديريت آن بايد از دست عناصر وابسته به رژيم آخوندي گرفته شود.
اعزام اكيپهاي عوامل وزارت اطلاعات آخوندها  به ليبرتي، كه زمينه‌ساز قتل عام هستند، تحت هر عنواني، بايد متوقف شود و دولت عراق، فروش اموال مجاهدين در اشرف جهت تأمين مخارج ليبرتي را امكان‌پذير كند.

ایران-سخنراني مريم رجوي در كنفرانسي در پاريس به مناسبت روزجهاني عليه اعدام


دوستان عزيز!
طرح ما براي آينده، يك ايران بدون اعدام است. مقاومت ايران از سا‌لها پيش اعلام كرده كه خواهان لغو حكم اعدام و پايان شكنجه و هرگونه نقض حقوق در ايران است.
طرح ما  احياي دوستي و مدارا و بردباري است. طرح ما براي آينده، برچيدن احكام شريعت آخوندي است. ما قانون جزاي ضدبشري و ساير قوانين ناقض حقوق بشر در اين رژيم را رد مي‌كنيم. ما قانون قصاص را ضدانساني مي‌دانيم.
ما از قانوني دفاع مي‌كنيم كه برپاية گذشت و شفقت و انسانيت است.
مسعود رجوي، رهبر مقاومت، در نبردهاي ارتش آزاديبخش ملي ايران، هزاران تن از عوامل دستگير شده خميني را كه بسياري از آنها مرتكب قتل مجاهدين شده بودند، بدون كمترين نقض حقوق انساني‌شان، آزاد كرد. اين سنت ديرينة مقاومت مردم ايران است.

ایران-سخنراني مريم رجوي در كنفرانسي در پاريس به مناسبت روزجهاني عليه اعدام

طرح ما براي آينده ايران

طرح ما براي آينده ايران، پي‌‌ريزي يك قضايية مستقل و  پويا و آزاد است. طرح ما دفاع از ارزشهاي دموكراتيك و آزادي، برابري و حريم زندگي خصوصي آحاد مردم است. طرحي كه در آن هيچ كس خودسرانه دستگير نمي‌شود، شكنجه ممنوع است. از هيچ متهمي حق دفاع و داشتن وكيل سلب نمي‌شود، اصل برائت محترم شمرده مي‌شود و هيچ كس و به خصوص هيچ زني، در برابر خشونت و تعدي و نقض آزادي از دسترسي به عدالت محروم نيست.
طرح ما براي آيندة ايران اين است كه هيچ كس  به‌خاطر اعتقاد يا عدم اعتقاد به يك دين يا به‌خاطر دست برداشتن از آن، آزادي و حقوق‌ و جان خود را از دست ندهد.
طرح ما اين است كه در پناه قانون، تمام جامعه از امنيت حقيقي برخوردار باشد. و همه در برابر قانون مساوي باشند.
ایران-سخنراني مريم رجوي در كنفرانسي در پاريس به مناسبت روزجهاني عليه اعدام

روزي كه نوجوانان اعدام نشوند

بله، ما در پي نظم تازه‌يي هستيم بر اساس آزادي، دموكراسي و برابري.
ما انتخاب كرده‌ايم كه بايستيم و نبرد كنيم. تا مردممان به آزادي و خوشبختي برسند.
تا ديگر هيچ  نوجوان زير هجده سالي در زندان، براي رسيدن به سن قانوني اعدام، در دالان مرگ منتظر نباشد و هيچ مادري در ماتم فرزند اعدام‌شده‌اش اشك نريزد.
 انگيزة ما براي مقاومت تا پيروزي، كينه و انتقام نيست. انگيزة ما عشق به آزادي و انسانيت است.
اين فلسفة پايداري ماست. و رمز اين پايداري نيز، چيزي نيست جز فداكاري و  آمادگي براي پرداخت بها.
به ليست شهدا نگاه كنيد. به زندانيان مقاوم نگاه كنيد. به آن ايستادگان سرفراز در زندان ليبرتي نگاه كنيد. به اشرف‌نشانها در سراسر جهان و بزرگترين كارزار بين‌المللي تاريخ معاصر نگاه كنيد.
اينها همه نويدهاي آزادي ايران است.
آري،  طرح ما تنها يك آرزو نيست، اين آيندة محتوم ايران است. 
و خون و رنج اعدام‌شدگان و زندانيان و پايداري و فداكاري پيشتازان آزادي در ليبرتي همه را به برپايي اين آيندة پرشور فرا مي‌خواند.

۱۳۹۴ مهر ۱۷, جمعه

ایران-پيام مريم رجوي به تظاهرات و تجمعات معلمان آزاده ايران در شهرهاي مختلف

مريم رجوي به اجتماعات حق‌طلبانه معلمان كه روز پنجشنبه، 16مهر در بسياري از استانهاي ايران، در شمال، جنوب، شرق و غرب كشور برپا شد، درود فرستاد و افزود اين زنان و مردان شجاع كه در زمره ارجمندترين و شريف‌ترين اقشار جامعه ما هستند، با پيگيري تحسين‌برانگيز خواستهاي صنفي خود ارادة تمام ملت ايران رودرروي استبداد حاكم را نمايندگي مي‌كنند.
وي از ساير اقشار مردم ايران به ويژه دانش‌آموزان، دانشجويان، كارگران و پرستاران خواست كه دست در دست هم به همبستگي با جنبش اعتراضي معلمان برخيزند و به كار رژيم پوسيده‌يي كه با ستم و سركوب و غارت فاجعه‌بار تمام جامعه را به فقر و مصيبت كشانده، پايان دهند.

ایران-پيام مريم رجوي به تظاهرات و تجمعات معلمان آزاده ايران در شهرهاي مختلف

ایران-پيام مريم رجوي به تظاهرات و تجمعات معلمان آزاده ايران در شهرهاي مختلف

۱۳۹۴ مهر ۱۳, دوشنبه

ایران-مصاحبه مریم رجوی بانیویرک دیلی نیوز

نيويورك ديلي نيوز ۸/۷/۹۴:« بقلم مريم رجوي





مجادلات بين موافقان و مخالفان توافق هسته اي با رژيم ايران لااقل يك نتيجه مثبت به بار آورده است: توجهات بر روي وضعيت حقوق بشر در ايران افزايش پيدا كرده است. موارد نقض حقوق بشر – اعدام ها, دستگيري ها, ارعاب و سركوب- دامنه جنگ رژيم عليه مردم ايران را ترسيم ميكنند. با نگاهي رو به آينده اكنون ما بايد قبول كنيم كه مسدود كردن راههاي فني به سمت بمب اتمي, براي ايجاد ثبات در منطقه كافي نيست. آنچه ضرورت بيشتر دارد محدود كردن ابزار سياسي واستراتژيك احيا كردن اين تهديد در آينده است. لازمه اين كارهم حفظ فشار بر روي رژيم در زمينه حقوق بشر است چراكه رژيم ازطريق محروم ساختن مردم ايران ازحقوق خود بطور سيستماتيك است كه ميتواند قدرت نامشروع خودرا حفظ كند.
هموطنان من ميدانند كه نيت رژيم ايران از تلاش براي دستيابي به سلاح هسته اي جبران ضعف خود در داخل و گسترش نفوذش در منطقه بوده است. هدف از دستيابي به بمب حفظ و گسترش موجوديت استبداد مذهبي حاكم در مقابل نارضايتي گسترش يابنده در داخل كشور بود. به همين دليل است كه از نظر مردم ايران, افشاگري مقاومت ايران در رابطه با برنامه مخفي هسته اي رژيم يك نقطه عطف محسوب ميشود. اين افشاگري به نفع نيروهاي مدافع حقوق بشر و آزادي در داخل كشور و همچنين حاميان صلح و ثبات در منطقه, ضربه كاري (به رژيم) وارد كرد. برنامه هسته اي را نميتوان از نقض وحشيانه حقوق بشر يا ياغي گري رژيم در منطقه, كه از يمن تا عراق تا سوريه و فلسطين گسترش يافته, جدا ساخت. اين مولفه ها  به يكديگر وابسته اند و اساس استراتژي سياسي رژيم را شكل ميدهند. تصادفي نيست كه همزمان با جدي شدن مذاكرات هسته اي با غرب, رژيم تهران سركوب را تشديد كرد. به گفته ناظران بين المللي, در دوران حسن روحاني شمار اعدام ها در ايران – كه اكثرا بوسيله جراثقال در ملاء عام صورت ميگيرند – از مرز 2000 گذشته است. و برغم كسري 50 درصدي بودجه امسال در مقايسه با سال گذشته, كابينه روحاني بودجه سپاه پاسداران و ساير نيروهاي امنيتي رژيم كه درگير سركوب داخلي و صدور بنيادگرايي و هدف قرار دادن مخالفان در خارج هستند را 30 درصد افزايش داده است.
در دوران روحاني, مخالفان ايراني در كمپ هاي اشرف و ليبرتي در عراق سه بار هدف حملات وحشيانه قرار گرفته اند. در يكي از اين حملات, كه توسط نيروي قدس برنامه ريزي شد, 52 مخالف – كه قرار بود امنيت شان در كمپ اشرف در چارچوب يك توافق بين المللي كه توسط آمريكا هم امضا شده بود تضمين شود – قتل عام شدند. در داخل ايران, سركوب وحشيانه شهروندان – از جمله دستگيري و شكنجه معلمان, دانشجويان, كارگران, اهل سنت, كسانيكه به مسيحيت گرويده اند, وبلاگ نويسان, خبرنگاران و بسياري ديگر – رو به گسترش است. در ماه آوريل, عفو بين الملل گفت كه «مقامات ايراني تسلط آهنين خود را بر روي موسسات پژوهشي مستولي كرده اند». و زنان بطور روزمره بخاطر حجاب (آخوندساخته) در معرض آزار و اذيت و دستگيري قرار ميگيرند.
برغم ظهور علائمي از منازعات جدي و تعميق يابنده باندهاي دروني, روحاني و ولي فقيه رژيم علي خامنه اي قطعا در زمينه ارائه توجيهات مذهبي نقض حقوق بشر با يكديگر متفق القول اند. اخيرا, روحاني در دفاع از موج اعدام ها در ايران گفت كه اعدام ها «يا بر اساس قوانين الهي و يا بر اساس قوانين مجلس كه نماينده ملت است صورت ميگيرند. وظيفه دولت تنها اجراي اين قوانين است».
اين وظيفه الهي ظاهرا به پهنه صدور تروريسم و حمايت از جنبش هاي غيردمكراتيك منطقه اي هم تسري يافته است. بعد از اعلام توافقنامه هسته اي در ماه ژوئيه, خامنه اي گفت كه به «حمايت از دوستان مان در منطقه» ادامه خواهد داد و روحاني نيز بر روي «حفظ جنبش مقاوم اسلامي در تمام جهان اسلام» تاكيد كرد. دوستان و متحدان رژيم شامل رژيم اسد در سوريه و نيروهاي ارتجاعي در عراق و يمن ميشوند. حمايت رژيم ايران بزرگترين عامل بي ثباتي در منطقه بوده و در واقع به رشد داعش ياري رسانده است. در حقيقت, طرح هاي رژيم تهران اصلي ترين مانع در مقابل تشكيل جبهه منطقه اي در برابر تهديدات عليه آزادي است.
پيام من به ايالات متحده و غرب اين است كه راه حل طولاني مدت براي مقابله با تهديد رژيم ايران نه مداخله نظامي خارجي و نه همكاري با رژيمي است كه تا اين اندازه در داخل سركوب نموده و در خارج از مرزها بي ثباتي را ترويج ميكند.
حال كه توافق هسته اي, صرفنظر از نقائص آن, در حال اجرا شدن است, سياست صحيح در آينده بايد تشويق و حمايت از خواست مردم ايران براي تغيير دمكراتيك و همچنين دفاع از حقوق بشر باشد.
خانم رجوي رئيس جمهور منتخب شوراي ملي مقاومت ايران, ائتلافي از گروههاي اپوزيسيون ايراني متعهد به ايجاد يك جمهوري دمكراتيك, سكولار و غيراتمي در ايران, است.».


۱۳۹۴ مهر ۷, سه‌شنبه

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

آخوند روحاني نمايندة مردم ايران نيست. او و رژيمش، قاتل مردم ايران و عامل اصلي بحران در منطقه هستند.  
اين رژيم، غاصب حق حاكميت مردم ايران است و هيچيك از نمايندگانش، مشروعيت ندارند و بايد از مجامع بين‌المللي اخراج شوند

هموطنان،
ياران مقاومت!
از راه دور به همة شما كه عليه حضور رئيس جمهور رژيم نامشروع و ضدبشري ولايت فقيه در آمريكا و در سازمان ملل به اعتراض برخاسته‌ايد، سلام مي‌كنم.
در اين لحظه، دهها ميليون هموطن ما در داخل ايران، در خروش شما، صداي حبس شده در سينه‌ها و فريادهاي در گلو شكستة خود را مي‌شنوند و زبان حالشان تقدير و تحسين شماست كه با بلندترين صدا اعلام مي‌كنيد كه:
 اين رژيم، غاصب حق حاكميت مردم ايران است و هيچيك از نمايندگانش، مشروعيت ندارند و بايد از مجامع بين‌المللي اخراج شوند.
فرستادة ولايت فقيه به ملل متحد، بخشي از رژيمي است كه حياتش فقط با اعد‌امهاي روزانه، شكنجة زندانيان، سركوب زنان، غارت دارايي جامعه و تروريسم و ويرانگري در منطقه تأمين مي‌شود. او بر سر سهم خود از قدرت با جناح ديگر رقابت مي‌كند، اما بر سر اعدام جوانان ايران كه آمارش در نيمه اول امسال به 700 مورد رسيده و بر سر صدور تروريسم، با خامنه‌اي همراه است.
در دوران آخوند روحاني كه مدعي ميانه‌روي است، بيلان‌ نقض حقوق بشر در همة زمينه‌ها بيشتر شده است. تظاهرات معلمان و كارگران، با دستگيري و اخراج، پاسخ داده مي‌شود، وكلا، مدافعان حقوق بشر، وبلاگ‌نويسها، خبرنگاران، مسلمانان اهل سنت، مسيحيان، كشيشها، يهوديان، دراويش، بهايي‌ها، كردها، بلوچها و عربها زنداني مي‌شوند و زنان و جوانان هر روز حقوق و آزاديشان پايمال مي‌شود.

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394
ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394


ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394


ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

ایران-پيام مريم رجوي به شركت كنندگان در تظاهرات ايرانيان در مقابل مقرملل متحد در نيويورك06 مهر, 1394

۱۳۹۴ مهر ۱, چهارشنبه

ایران-پيام ویدئويی مريم رجوي بمناسبت آغازسال تحصيلي 95-94

مريم رجوي به مناسبت آغاز سال تحصيلي جديد طي پيامي خطاب به دانش‌آموزان و دانشجویان، معلمان، استادان، فرهنگیان و دانشگاهیان گفت: به مناسبت آغاز سال تحصیلی به شما سازندگان آینده درود می‌فرستم. امیدوارم که سالی پربار با پیشروی در مسیر آزادی و رهایی مردم و میهن در پیش داشته باشید.
باشد كه در اين سال تحصيلي هم مثل سال گذشته، تظاهرات سراسري معلمان آزاده بالا و بالاتر بگيرد و همة هموطنان معترض و به‌جان‌آمده به ويژه دانش‌آموزان و دانشجويان و كارگران و پرستاران، دست در دست آنان به پاخيزند.















۱۳۹۴ شهریور ۳۱, سه‌شنبه

پیام مریم رجوی به مناسبت آغاز سال تحصیلی ۹۵-۹۴
















روزگار حاكميت اجبار و جهل و ارتجاع مغلوب آزادي و حقيقت خواهدشد


فرزندان آگاه و پرشور ایران،
دانش‌آموزان و دانشجویان عزیز،
معلمان، استادان، فرهنگیان و دانشگاهیان شریف!
به مناسبت آغاز سال تحصیلی به شما سازندگان آینده درود می‌فرستم. امیدوارم که سالی پربار با پیشروی در مسیر آزادی و رهایی مردم و میهنتان در پیش داشته باشید.
باشد كه در اين سال تحصيلي هم مثل سال گذشته، تظاهرات سراسري معلمان آزاده بالا و بالاتر بگيرد و همة هموطنان معترض و به‌جان‌آمده به ويژه دانش‌آموزان و دانشجويان و كارگران و پرستاران، دست در دست آنان به پاخيزند.
فعالیت مدارس و دانشگاهها امسال، در حالی آغاز می‌شود که عقب‌نشینی رژیم از برنامة ساخت بمب اتمی، تمامیت نظام حاکم را دچار ضعف و تنش کرده، شکستهای سیاسی و اقتصادی آخوندهاي حاكم و ناتوانی آنها در مهار بحران، همه جا آشكار شده و  اعتراضهای حق‌طلبانة مردم گسترش يافته است.

رژیمی که سالهای سال، همه‌چیز را تحت‌الشعاع ساختن بمب هسته‌یی و دخالت و تروریسم در منطقه قرار داده و عمدة ثروت و درآمدی را که باید صرف توسعة حقیقی ایران می‌شد، در تنور سیاستهای ولایت‌فقیه به هدر داده است، اكنون با اعتراض و ايستادگي مردم ايران و به خصوص اعتراضهاي گستردة معلمان مواجه شده است.
بله، اعتراض به خفقان حاكم بر مدرسه و دانشگاه،
اعتراض به عقب‌ماندگي و انحطاط آموزش و پرورش و آموزش عالي،
و اعتراض به تحقير و تبعيض و سركوب معلمان و استادان.

هموطنان عزيز،
در شرایطی که پی‌درپی دزدیهای چندمیلیاردی آخوندهای حاکم برملا می‌شود. کلاس درس کودکان ما در مناطق محروم یا چادر و کپر است یا اتاقهای مخروبه. و بچه‌ها به‌جای صندلی و نیمکت روی حلبی می‌نشینند.
بچه‌های آبادان در گرمای طاقت‌فرسا در کانتینرهای آهنی درس می‌خوانند.
در سقز در منطقه‌یی با هفتاد روستا، حتی یک مدرسه وجود ندارد. و دختربچه‌ها آرزویشان این است که مشق بنویسند.
در سیستان و بلوچستان، 100 هزار دانش‌آموز، معلم ندارند.
در تهران، بسیاری از کلا‌سها آن‌قدر فشرده و متراکم است که نفس کشیدن را مشکل کرده است.
بسیاری از مدارس آن‌قدر فرسوده‌اند که هرروز می‌تواند بلایی مثل شین‌آباد پیرانشهر بر سر بچه‌ها بیاورد.
در آذربایجان غربی کلاسهای صدها مدرسه در کانکسها برگزار می‌شود.
در خراسان شمالی هزاران دختر و پسر دانش‌آموز در آستانة ترک تحصیلند.
در چهارمحال و بختیاری در برخی مناطق به خاطر نبودن معلمان زن، دختران امکان درس خواندن را ازدست‌داده‌اند.
در حومه‌های فقرزده شهرهای بزرگ که 18 میلیون جمعیت را در خود جا داده، کم نیستند شهرکهایی حتی یک دبستان و دبیرستان هم ندارند.
هرسال دست‌کم یک‌چهارم دانش‌آموزان ایران ناچار به ترک تحصیل می‌شوند و عده‌یی از آنها به کودکان کار اضافه می‌شوند که جمعیتشان امروز بین ۲ تا ۵ میلیون نفر است.
در سالهای اخیر آخوند روحانی بسیاری مدارس روستایی را برچیده است تا در بودجه صرفه‌جویی کند.
بودجة آموزش و پرورش در سال جاری نزدیک به 26 هزار میلیارد تومان است. در مقابل بودجه نظامی، امنیتی و صدور تروریسم در همین سال بیش از 70 هزار میلیارد تومان است.
خصوصی‌سازی آموزش در ایران، که دولت آخوند روحانی در پی گسترش آن است، آموزش را وسیلة تجارت کرده است. این سیاست مثل خصوصی‌سازی بنگاههای اقتصادی فقط نابسامانی و پسرفت هر چه بیشتر به بار آورده است. عمدة هزینه مدرسه‌ها را به دوش خانواده‌های فقیر انداخته‌اند، هشتاد درصد دانشجویان کشور ناچار شده‌اند در دوره‌های شهریه‌یی تحصیل کنند. کیفیت آموزش آشکارا تنزل کرده و سطح زندگی معلمان و استادان سقوط کرده است.
بدتر‌شدن وضعیت آموزش‌وپرورش نتیجة سیاست آگاهانه‌یی است که به دستور خامنه‌اي تحت عنوان تحول آموزش‌وپرورش از سال 90 به اجرا درآمده است. این تحول یک سیاست عمیقاً ارتجاعی و فاشیستی است که هم‌اکنون توسط دولت روحانی پیگیری می‌شود و نتیجة آن سلطة حوزة قم بر محیطهای آموزشی از طریق فرستادن چند هزار آخوند به مدارس، هم‌چنین تلاش برای تزریق ایدئولوژی زن‌ستیزی به مدارس و نیز تجاری کردن هر چه بیشتر آموزش‌وپرورش است. اما جامعة فرهنگيان به ويژه معلمان شريف در برابر اين سياست به مقاومت برخاسته‌اند.

دانشجويان عزيز!
امروز خواستهای جوشان شما برای آزادی و برخورداری از یک محیط آموزشی دموکراتیک با استبداد قرون‌وسطایی حاکم در تعارض قرارگرفته است.
 اختناق حاکم که دانشگاهها را از هر طرف به بند کشیده، بايد درهم‌شكسته شود.
تفتيشها، سركوبها و آزارها از سوي نهادهای امنیتی به‌خصوص حراست، و نمایندگیهای ولی‌فقیه و بسیج، حقيرتر از آن  است كه ارادة شما براي آزادي را به زنجير بكشد.
بايد آخوندهاي حاكم را به چالش كشيد كه چرا  بخش عمده‌یی از بودجه دانشگاهها، صرف سرکوب و خفقان حاکم بر آن می‌شود؟ چرا از خوابگاهها گرفته تا کارگاهها و آزمایشگاهها یا سلف‌سرویس و سایر امور رفاهی، ‌سال به سال بیشتر دچار کمبود و خرابی و عقبگرد می‌شوند؟
چرا بودجه مهمترین‌ دانشگاههای کشور شامل دانشگاه تهران، دانشگاههای شیراز، اصفهان، تبریز، و دانشگاههای شریف و امیرکبیر و علم و صنعت از بودجه‌یی که دولت روحانی به حوزه‌های آخوندی اختصاص داده، کم‌تر است؟
چرا فارغ‌التحصيلان شغلی متناسب با دانش و تخصص خود ندارند یا اصلاً شغلی پیدا نمی‌کنند؟  چرا عده‌يي از آنها به مسافرکشی یا مشاغل نظیر آن رو آورده‌اند. و آخوندها چه بلايي بر سر دانشگاهيان ايران آورده‌‌اند كه امروز برخي لیسانسیه‌های بیکار در میان کارتن‌خوابها هستند.
با اين همه،  مطمئناً روزگار حاكميت اجبار و جهل و ارتجاع دوام نخواهد آورد و مغلوب آزادي و حقيقت خواهد شد.

هموطنان عزیز،
جنبش شجاعانة معلمان که سال گذشته در بیش از ۹۰ شهر بروز یافت و پنج رشته تظاهرات بزرگ و سراسری به‌پا کرد، از یک سو ارادة تحسین برانگیز خواهران و برادران آموزگار ما برای ایستادگی در برابر استبداد و فقر و نابرابری را نشان داد و از سوی دیگر اساسی‌ترین عملکردها و خطوط ولایت‌فقیه در آموزش‌وپرورش را به چالش کشید.
مهمترین خواستهای معلمان که بارها در خلال تظاهرات یا انتشار اطلاعیه‌های آنها اعلام شد، به روشنی بر هم زدن نظام استبدادی و غارتگرانة حاکم بر آموزش‌وپرورش را هدف قرار داده است. یعنی:
آزادی معلمان زندانی
رسمیت یافتن حق اعتراضات صنفی فرهنگیان
تأمین حقوق دانش‌آموزان
آزادی فعالیت کانونهای صنفی
مشارکت معلمان در ساختار آموزشی
برقراری نظام آموزش رایگان
و رفع تبعیض و نابرابری نسبت به معلمان
روشن است که آموزگاران به‌پاخاسته، خواستها‌یی را مطرح کرده‌اند که در کشش یک تظاهرات مسالمت‌آمیز و صنفی است. با این حال استبداد حاکم یارای نزدیک شدن به هیچ‌یک از همین خواستها را ندارد و آن را با موجودیت پوسیدة خود در تضاد می‌بیند.
به خواهران و برادران معلم مان در سراسر ایران درود می‌فرستیم.
رفتار وحشيانة رژيم جهل وجنايت با اعتراضهاي معلمان و ضرب وشتم و دستگيري آن‌ها موجي از محكوميت و انزجار  بر انگيخت.
صحنه‌ها و تصاوير اعتراضات شجاعانه معلمان و شعارها و دستنوشته‌های پرمعناي آنها كه می‌گویند:
 «ما از فرق مي ناليم نه از فقر»، ”خط فقر 3میلیون، حقوق ما یک میلیون”،” حرمت معلم زير پاي تورم و گراني”، حمايت و تحسين عموم هموطنانمان را به دنبال داشت.
ايستادگي معلمان و فراخونهاي پي در پي آنها به ادامه اعتراضات، نشان داد كه اين همبستگي و ارادة حق طلبي از تبعيض و ستم حاكم، بسا قويتر است.
راستی چرا در ميهن ما كه داراي غني‌ترين فرهنگ و تمدن و سنتهاي تعليم و تربيت است، معلمان تحقير مي‌شوند؟
 چرا در كشوري با اين همه منابع سرشار نفت وگاز ، سه چهارم معلمان زير خط فقرند و  فرياد مي‌زنند: ” معلم نان ندارد، معلم مسكن ندارد معلم قرض دارد”
چرا بسياري از آنها در شیفت دوم کاریشان به مشاغلی مثل مسافرکشی و حتی دستفروشی رو آورده‌اند و فرياد مي‌زنند”كارد به استخوان رسيده - تبعيض و بيعدالتي تا كي” ؟
چرا  معلمان پیش دبستانی ناچار مي‌شوند براي مطالبة حقوقشان همراه با كودكان خردسال خود شبها در مقابل مجلس رژیم تحصن ‌كنند؟
چرا معلمان را آن قدر تحت فشار گذاشته‌اند كه تنها در استان خوزستان، ۷۰۰۰معلم شریف به امان آمده و خواستار كناره‌گيري مي‌شوند.
و چرا آن معلم بازنشسته در سنقر، چنان كارد به استخوانش مي‌رسد كه در ساختمان فرمانداري خود را به آتش مي‌كشد؟

معلمان آزاده!
به شما زنان و مردان دلير در سراسر ايران درود مي‌فرستم كه زير اين همه اين فشار و سختي، خود آموزگار ايستادگي و اعتراض شده‌ايد.
به شما درود می‌فرستم كه پرچم حق‌طلبي و آزاديخواهي را در دهها شهر ايران به اهتزاز درآورديد.
در برابر آخوندها و عوامل آنها كه كمترين توجهي به فريادهاي شما نمي‌كنند، مهمترين كار بازهم اعتراض است.
اگر از داراييهاي توقيف شده پس از رفع تحريمها پولي آزا‌د مي‌شود بايد صرف رفاه شما شود.
اجازه ندهيد دارايي مردم ايران بيش از اين براي جنگ در سوريه و عراق و يمن خرج شود.
محروم كردن شما از حداقل معیشت و مسکن و بیمه و درمان بايد به پايان برسد
و ناديده گرفتن منزلت والاي شما بايد متوقف شود.
فرهنگیان و دانشگاهیان ایران،
تعارض میان دانش‌آموزان، دانشجویان، فارغ‌التحصیلان، معلمان و استادان و به طور کلی نسل آگاه و تحصیلکرده با رژیم حاکم، کمتر زمانی به‌شدت و حدت امروز بوده است.
4 میلیون دانشجو، میلیونها فارغ‌التحصیل و 13 میلیون دانش‌آموز و بیش از یک میلیون معلم و استاد، راه و رسم و زندگی و جامعه‌یی را می‌خواهند که هم‌جنسی و شباهتی با اوضاع تحت حاکمیت آخوندها ندارد. در واقع ارتشی از جوانان تحصیلکرده پدیده آمده که از آگاهی و دانش و تخصص بالایی برخوردارند، اما نقش و سهمی در سیاست و اقتصاد کشور خود ندارند و با رژیم فاسد و مستبد حاکم به تعارض رسیده‌اند.
نسل دانش‌آموز و دانشجو از تحمیل و اجبار به ستوه آمده است. تشنه نوجویی است، شیفتة دانش و تکنولوژی و پیشرفت است و با هر چیزی که رنگی از رژیم حاکم دارد سر ستیز دارد. شرط اول پیشرفت و نو شدن، البته آزادی است. شرط اول، انتخاب آزادانه است، شرط اول، احترام به عقیده و انتخاب هر نوجوان و جوان ایرانی است.
آری، این یک نسل پرسشگر است که می‌خواهد چون و چرا کند. می‌خواهد خودش انتخاب‌کننده باشد، می‌خواهد خودش برگزیند که چه زندگی و راه و رسمی در پیش بگیرد، چه رشتة تحصیلی یا شغلی داشته باشد و برای چه هدفهایی تلاش کند. اما مهم‌ترین و والاترین انتخابش آزادی است. و همین انتخاب است که مایة بی‌ثباتی دائمی رژیم ولایت‌فقیه شده است.

فرهنگیان و دانشگاهیان ایران،
نشانه‌های بسیاری، که هرروز بر شمار آن افزوده می‌شود، فریاد می‌زند که دوران تازه‌یی در حال طلوع است.
هم‌چنان که رهبر مقاومت مسعود رجوی گفته است: «اکنون دیگر از یک نقطه عطف در سرنوشت این رژیم گذشته‌ایم. … ما با یک دشمن زهر خورده و کیفا ضعیف‌تر روبرو هستیم و این چیزی قابل پوشاندن و واژگونه نمایی نیست و به سرعت در میدان عمل به اثبات می‌رسد».
رژیم حاکم به رغم جنایتهای هرروزه‌اش به دوران پایانی خود رسیده است و حالا دوران قدبرافراشتن جنبش آزادی ایران از زیر خاکستر سرکوبهاست و شما جوانان آگاه و آزاده ایران در صف مقدم این جنبش قرار دارید.
بر شماست که علیه تسلیم و ترس و انفعال که رژیم حاکم آن را ترویج می‌کند، شورش کنید.
خاموشی و سکوت، پذیرش وضع موجود، تن دادن به اجبار و ارعاب، تسلیم شدن به انتخاب میان بد و بدتر، همه و همه الگوی تحمیل شده ولایت‌فقیه است که باید آن را از بنیاد به هم زد.
اراده و خلاقیت تک تک شما، قدرت همبستگی‌تان و نیروی عظیمی که در عشق شما به آزادی نهفته است، همان چیزی است که رژیم حاکم با تمام قوا آن را پنهان و انکار می‌کند. حال آن که کلید تغییر در دست شما مردم ایران است. امروز روز اتحاد معلم، کارگر و پرستار است.

جوانان و نوجوانان دلیر ایران!
شما ادامه مسيري هستيد كه از آن پيشتازان مجاهد  و مبارز به‌پا خاستند. سازمان مجاهدين خلق ايران كه حالا پنجاه ساله شده از ميان شما جوانان آگاه برخاسته است.
شما الگوهاي درخشاني در تايخ ميهن تان داريد كه توانسته‌اند در سخت‌ترين اوضاع بن بست‌ها را بشكنند.
و  همين امروز قهرمانان پايداري ـ  از مجاهدان آزادي در ليبرتي تا زندانيان سياسي در سراسر ايران و شهيداني همچون شاهرخ زماني ـ  را پيش روي خود داريد كه راه روشن فردا را نشان مي‌دهند.
از این پس تحولات بسیاری به زیان رژیم در راه است. هریک از آنها را به فرصتی برای اعتراض و مبارزه تبدیل کنید.
به یاری معلمان به‌پاخاسته برخیزید و سایر هموطنان را برانگیزید که به این جنبش بپیوندند.
برای ایجاد انجمنها و تشکلهای صنفی، و هر زمینه‌یی که مبارزة جمعی شما را امکان‌پذیر کنید، بکوشید.
امروز باید همة اقشار ملت ما دست در دست هم برای کسب آزادی متحد و همدل و همزبان شوند.

هموطنان عزيز،
ایران فردا یک آموزش‌وپرورش پیشرفته نیاز دارد که برای همة فرزندان ایران رایگان و الزامی است. آموزش و پرورشی که از هر گونه انقیاد سیاسی و فرهنگی رها شده و شهروندان را به مشارکت سیاسی بر می‌انگیزد.
هم‌چنین، یک آموزش عالی دموکراتیک بر اساس استقلال مؤسسات آموزش عالی و به رسمیت شناختن آزادی آکادمیک.
یک نظام ورزشی فراگیر که اصل اساسی آن دسترسی رایگان و بدون تبعیض جوانان و نوجوانان شهر و روستا به انواع امکانات ورزشی است که فعالیت آزادانه و برابر دختران و زنان سراسر کشور در عرصه‌های گوناگون ورزشی را فراهم می‌سازد.
ما می‌گوییم وجود ملیتهای ستمزده، نیروی بزرگ و مؤثری برای سرنگونی رژیم و کسب آزادی است، پس باید شخصیت چند فرهنگی و چند زبانی ایران را غنیمت شمرد.
هموطنان ما که از ملیتها و فرهنگها و زبانهای گوناگون برخوردارند، باید بتوانند به طور برابر در تصميمهاي‌ ملی مشارکت کنند، باید بتوانند هویت فرهنگی و دینی و زبانی خود را حفظ کنند، و باید بتوانند به زبان مادری خود سخن بگویند، کار و تحصیل کنند و آن را اشاعه دهند.
ما بر آنیم که اختناق و سانسور را در همة اشکال آن از میان برداریم. این شاهراهی است به سوی یک نظام دموکراتیک.
ما برآنیم که از بیان آزادانه و فعالیت بدون محدودیت، شرایط انتخاب آزادانه را فراهم سازیم و مشارکت سیاسی را شکوفا کنیم.
بگذارید دروازه‌های جهان و تمام دانش و اطلاعات آن به روی جوانان ایرانی گشوده شود.
ما بر برابری همة مردم ایران تأکید داریم؛
برابری همگان در انتخاب کردن و انتخاب شدن،
برابری زن و مرد در همة حقوق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و خانوادگی
و برخورداری همگان از فرصتهای برابر در آموزش‌وپرورش، آموزش عالی، اشتغال و کسب و کار.
بله، ما در پی نظم تازه‌یی هستیم، بر اساس آزادی و دموکراسی و برابری.
نیروی این تحول بزرگ، شما جوانان آگاه و آزادة ایرانید و همة شما را برای برپایی ایران آزاد و دموکراتیک فرا می‌خوانم
سلام بر دانش‌آموزان و دانشجویان
سلام بر معلمان و استادان
سلام بر آزادی.