کل نماهای صفحه

۱۳۹۵ آذر ۲, سه‌شنبه

پیام مریم رجوی به اجلاس ایتالیا‌– ایران در سنای ایتالیا

پیام مریم رجوی به اجلاس ایتالیا‌
پیام مریم رجوی به اجلاس ایتالیا‌

روز سه‌شنبه دوم آذر (۲۲‌نوامبر) سمیناری در سنای ایتالیا در مورد وضعیت ایران برگزار شد. ریاست دو پنل این سمینار را آقایان جولیو ترتزی، نخست وزیر سابق و سناتور لوچو مالان به‌عهده داشتند.

در این پنل‌ها، در رابطه با وضعیت وحشتناک حقوق بشر و موج اعدام‌ها و سرکوب توسط رژیم حاکم بر ایران و همچنین مداخلات گسترده نظامی رژیم در کشورهای منطقه به‌ویژه سوریه بحث شد و از اقدامات سپاه پاسداران و نیروهای قدس رژیم در حمایت از تروریسم و کشتار شهروندان بی‌گناه پرده برداشته شد.
مریم رجوی طی پیامی به این جلسه گفت:
آقای وزیر ترتزی، سناتورها و نمایندگان محترم، دوستان گرامی!
با درود به‌‌همه شما از توجه‌تان به‌مساله ایران قدردانی می‌کنم.
پس از توافق اتمی میان ملاها و شش قدرت جهانی، موضوع معامله تجاری با ایران چند پرسش اساسی را برانگیخته است؛ ازجمله این‌که:
ـ معامله با ایران که خواه ناخواه با شرکت‌های سپاه پاسداران و سایر نهادهای درگیر در پولشویی و تأمین مالی تروریسم انجام می‌شود، چه عواقب قانونی و مالی در پی دارد؟
ـ آیا روابط تجاری با ایران که عملیات کشتار مردم سوریه توسط ملاهای ایران را تقویت می‌کند، چه عواقبی برای خاورمیانه و برای امنیت اروپا دارد؟
ـ و سرانجام آیا تجارت با رژیم ایران با توجه به‌اوضاع سیاسی و اجتماعی این کشور از نظر اقتصادی آینده‌دار است؟
واقعیت این است که در لحظه حاضر ایران دچار یک بی‌ثباتی چند وجهی است.
نخست بی‌ثباتی مالی. بحران اقتصاد ایران با تحریم‌‌ها شروع نشده که با لغو تحریم‌ها مهار شود. درنتیجه، به‌رغم لغو بخش زیادی از تحریم‌ها و دو برابر شدن صادرات نفت، امروز رکود و بیکاری عمیق‌تر شده، بخش مهمی از نظام بانکی کشور دچار ورشکستگی است و مخارج سپاه پاسداران برای عملیات امنیت داخلی و نیز جنگ در سوریه بخش‌ زیادی از درآمد کشور را می‌بلعد. هرج و مرج تصمیم‌گیری‌ها، بی‌‌ثباتی قوانین و فقدان امنیت قضایی، تضمین سیستماتیکی برای تجارت و سرمایه‌گذاری در ایران باقی نگذاشته است.
دوم، بی‌ثباتی ناشی از درگیری رژیم ایران در جنگ و کشتار در سوریه، و عملیات جنگی و تروریستی در عراق، یمن و سایر نقاط، این رژیم را در باتلاق منازعات خاورمیانه فرو برده است. این جنگ‌ها نظام حاکم را دستخوش تنش و بی‌ثباتی دائمی کرده است.
سومین بی‌ثباتی، ناشی از نزاع جناح‌های داخل حکومت است. تحت تأثیر آن، کابینه روحانی فلج شده است. بیش از هشتاد‌هزار پروژه به‌صورت نیمه تمام در کشور رها شده است. و هر دو جناح بیشترین نیروی خود را صرف از میدان‌ به‌در کردن هم کرده‌اند.
اما چهارمین بی‌‌ثباتی، ناشی از محاصره رژیم حاکم توسط نارضایتی‌های اجتماعی است که روزانه با تظاهرات و گردهم‌آیی‌هایی بی‌وقفه کارگران، معلمان، دانشجویان و سایر مردم ابراز می‌شود.
آخوندها برای مهار اعتراض‌ها بی‌وقفه در حال حلق‌آویز زندانیان‌اند. به‌تازگی معاون وزیر خارجه رژیم در مورد مذاكرات حقوق بشری با اتحادیه اروپا گفت: اعدام، خط قرمز ماست و نمی‌توانیم آن را كنار بگذاریم. در چنین اوضاعی، تجارت با این رژیم:
اولاً، مردم ایران را از نظر اقتصادی فقیرتر و از نظر سیاسی بیشتر تحت سرکوب قرار می‌دهد، زیرا باعث تقویت سپاه پاسداران می‌شود.
ثانیاً، باعث تشدید جنگ‌افروزی ملاها در خاورمیانه و ناامن کردن کل دنیا به‌ویژه اروپا با تهاجم‌های تروریستی و سیل پناهندگان است.
ثالثاً، از نظر مالی و اقتصادی نیز بی‌آینده است.

سیاست صحیح و آینده‌نگرانه این است که جامعه جهانی به‌ویژه دولت‌های غرب از رژیم ایران که سرچشمه بی‌ثباتی و جنگ‌افروزی است فاصله بگیرند و مقاومت مردم ایران برای آزادی و دمکراسی را به‌رسمیت بشناسند.

۱۳۹۵ آبان ۲۹, شنبه

ایران-پیام مریم رجوی به تظاهرات هموطنان در لندن- ۲۹ آبان ۱۳۹۵



ایران-پیام مریم رجوی به تظاهرات هموطنان در لندن- ۲۹ آبان ۱۳۹۵
گردهم‌آیی شما در حالی برگزار می‌شود که موج اعتراض هموطنان‌مان در تهران و شهرهای بزرگ سراسر کشور بالا گرفته است. چند هفته پيش هزاران ايراني در بزرگداشت كورش كبير به‌رغم همه تدابير سركوبگرانه دست به تظاهرات اعتراضي زدند.
اجتماعات کارگران و معلمان و سایر اقشار پی‌درپی در برابر مجلس آخوندها برگزار می‌شود. دانشجویان در دانشگاه‌هایشان اجتماعات اعتراضی برپا می‌کنند، زندانیان سیاسی در زندان اوین در تهران و در زندان گوهردشت در کرج و زندان‌های سایر شهرها به‌اعتصاب غذا دست زده‌اند، کسانی که بر اثر غارتگری مؤسسات مالی ‌آخوندهای حاکم دارایی خود را از دست داده‌اند در برابر مرکز دولتی تظاهرات می‌کنند و کل جامعه بر اثر تشدید فقر و بیکاری ملتهب است.
همزمان جنبش دادخواهی سی هزار زندانی قتل‌عام شده، رژیم حاکم را که سران اصلی‌اش آمران و عاملان اصلی این 
جنایت بزرگ‌اند، به‌چالش کشیده است
پیام مریم رجوی به اجلاس جمعی از نمایندگان و اسقف‌های انگلستان در مجلس عوام

۱۳۹۵ مهر ۲۰, سه‌شنبه

ایران-پیام مريم رجوي به مناسبت روز جهانی علیه اعدام

ایران-پیام مريم رجوي  به مناسبت روز جهانی علیه اعدام
-پیام به مناسبت روز جهانی علیه اعدام
ایران-پیام مريم رجوي  به مناسبت روز جهانی علیه اعدام
-پیام به مناسبت روز جهانی علیه اعدام
-پیام به مناسبت روز جهانی علیه اعدام

-پیام به مناسبت روز جهانی علیه اعدام

-پیام به مناسبت روز جهانی علیه اعدام
-پیام به مناسبت روز جهانی علیه اعدام

در روز جهانی علیه اعدام، به‌همه زنان و مردان شجاعی که در نبرد برای کسب آزادی توسط رژیم ولایت فقیه اعدام شدند، درود می‌‌فرستم.

روز جهانی علیه اعدام، بیش از هر طرفی رژیم آخوندها را هدف قرار می‌دهد که تاکنون۱۲۰ هزار تن از فرزندان مجاهد و مبارز ایران، از جمله سی هزار زندانی سیاسی را که در حال گذراندن دوران محکومیت خود بودند، فقط به‌جرم عقاید سیاسی‌شان اعدام کرده است. طبق حكم خمینی هركس در زندان به سازمان مجاهدین خلق ایران وفادار بود، باید اعدام می‌شد.
شمار اعدام‌ها در ایران، از جمله اعدام‌های سیاسی در یک‌سال اخیر نیز، از اعدام‌های انجام شده در اغلب سال‌های حکومت خامنه‌ای بیشتر شده است. از جمله اعدام جمعی ۲۵ زندانی سیاسی اهل سنت از فرزندان مردم کردستان در ۱۲ مرداد سال جاری و اعدام سه زندانی سیاسی از هموطنان عرب در ۲۷ مرداد.
همزمان، جریان بی‌وقفه اعدام‌ها به‌خاطر سایر اتهام‌ها استمرار دارد. یک عضو كمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ارتجاع در مرداد گذشته فاش کرد: «‌هم‌اکنون چهارهزار و ۵۰۰ اعدامی بلاتکلیف در کشور داریم».
مطابق گزارش احمد شهید گزارشگر ویژه وقت ملل متحد درباره حقوق بشر ایران در سال میلادی گذشته نزدیک ‌یک‌هزار نفر اعدام شده‌اند. در حالی که عمده این اعدام‌ها به بهانه مبارزه با قاچاق مواد مخدر صورت می‌گیرد، گزارش‌های متعدد تأیید می‌کند که سپاه پاسداران در قاچاق مواد مخدر و توزیع داخلی آن نقش مؤثری داشته و دارد و اعدام‌شدگان به‌طور مضاعف قربانی سرکوب و تبهکاری این رژیم شده‌اند.
در سال‌های اخیر مقام‌های رسمی دولت‌های آذربایجان، افغانستان و نیجریه از مشارکت سپاه پاسداران و نیروهای امنیتی رژیم در قاچاق مواد مخدر پرده برداشته‌اند. پیش از این، وزارت خزانه‌داری آمریکا یکی از فرماندهان نیروی تروریستی قدس را به دلیل تجارت و قاچاق مواد مخدر در لیست افراد مورد تحریم و تحت تعقیب قضایی قرار داده است.
در اسفند ۹۳ رحمانی فضلی وزیر کشور کابینه روحانی اعتراف کرد که «بی‌شک بخشی از پول کثیف قاچاق مواد مخدر در حوزه سیاست، انتخابات و انتقال قدرت سیاسی در کشور وارد می‌شود».
گزارش‌ها تأیید می‌کند که سپاه پاسداران از معاملات مواد مخدر سود هنگفتی به‌دست می‌آورد.
اما در ورای این جزئیات آنچه مدنظر خامنه‌ای است چرخش آسیاب خون با همین اعدام‌های بی‌‌وقفه است که باید ارعاب و اختناق را در برابر مردم به‌ستوه آمده حفظ کند. براین اساس، انجام اعدام‌ها توسط رژیم آخوندی یک جنایت برنامه‌ریزی شده است. این اعدام‌ها بر ضد موازین اسلام حقیقی است، ناقض استانداردهای بین‌‌المللی محاکم عادلانه است و چنان که سال گذشته دبیرکل ملل متحد تصریح کرد «جرائم مربوط به مواد مخدر در ایران در حد نصاب مجازات اعدام نیست»...
شورای حقوق بشر ملل متحد اعلام کرده است که این اعدام‌ها از میثاق بین‌المللی حقوق مدنی و سیاسی پیروی نمی‌کند و كمیسر عالی حقوق بشر،گزارشگر ویژه اعدامهای فرا قضایی و دفتر مواد مخدر و جنایت در ملل متحد هم گفته‌اند این اتها‌م‌ها مستحق اعدام نیست.
در داخل ایران نیز، این اعدام‌ها به صورت فزاینده‌یی با مخالفت و تنفر عمومی روبه‌رو می‌شود. جنبش دادخواهی قتل‌عام شدگان سال ۶۷ که در ماه‌های اخیر گسترش یافته، آخوندها را بر سر ادامه اعدام‌ها در تنگنا قرار داده است.
اقدام اخیر گروهی از اعضای مجلس ارتجاع در ارائه طرح تخفیف مجازات اعدام برای بعضی از متهمان پرونده‌های مواد مخدر، ناشی از شدت نگرانی از نارضایتی‌‌های اجتماعی است. اما تا آن‌جا که به‌رژیم ولایت فقیه مربوط می‌شود، تا لحظه سرنگونی قادر به كنار گذاشتن اعدام و شکنجه نیست و اعدام‌ها را شیشه عمر خود می‌‌داند.
به‌همین دلیل است که در پی انتشار فایل صوتی سخنان آقای منتظری درباره قتل عام سی هزار زندانی سیاسی، عمده سران رژیم از خامنه‌ای و رفسنجانی و جنتی تا سردژخیم‌های قضاییه و دادگستری و بسیج همگی به‌دفاع از این کشتار برخاستند و آن را «معجزه ولایت فقیه» یا «افتخار» خود یا «تصمیم تاریخی و انقلابی حضرت امام»‌ توصیف کردند.
این اعتراف‌‌ها از جانب کسانی که آمران و حامیان اعدام‌های کنونی نیز به‌شمار می‌‌روند، اسناد صریح و انکارناپذیری درباره ارتکاب جنایت علیه بشریت توسط آخوندهای حاکم است.
جامعه جهانی به ویژه ارگانهای ذیربط ملل متحد را فرا می خوانم که برای محاکمه سران این رژیم و به‌ویژه سردمدار آن خامنه‌ای در دادگاه‌های بین‌المللی به‌خاطر کشتار سی هزار زندانی سیاسی ترتیبات لازم را فراهم سازند.
دولت‌های غرب را فرا می‌خوانم که روابط خود با رژیم ولایت فقیه را به‌توقف اعدام‌ها منوط کنند و هموطنان و به‌خصوص جوانان را فرا می‌خوانیم که در برابر سیاست اعدام و کشتار به مقاومت برخیزند.
مردم و مقاومت ایران، با ایستادگی و پایداری سازش‌ناپذیر خود، زهر حقوق بشر را نیز به‌حلقوم این رژیم سرازیر خواهند کرد. این مقاومت برای برپایی جامعه‌یی به‌پا خاسته است که در آن از حکم اعدام خبری نباشد و شکنجه و احکام ضدانسانی شرع آخوندی در آن جایی نداشته باشد. و به‌جای آن، قوانینی برپایه گذشت، شفقت و انسانیت و روابطی براساس احیای دوستی و بردباری حاکم شده باشد.


۱۳۹۵ مهر ۱۰, شنبه

ایران-مصاحبه مریم رجوی با تلویزیون اسکای نیوز


مريم رجوي: مقاومت ايران و مردم ايران خواهان صلح، برادري و همزيستي با همه كشورهاي برادر و عرب و مسلمان منطقه هستند. زن ستيزي ويژگي برجسته در واقع بنيادگراها و ملاهاي حاكم بر ايران است، ما بعنوان اولين قربانيان آن بوديم. بنابرين ما بيشترين انگيزه را داريم براي برقراري صلح، امنيت و برابري، بنابراين من تاكيد مي كنم كه ما اعتقاد داريم كه زنان نيروي تغيير هستند، زنان در صف مقدم مقابله با بنيادگرايي و استبداد ديني هستند.
تلويزيون اسكاي نيوز(عربي) ۳۱/۶/۹۵ – ۲۱ سپتامبر ۲۰۱۶
مصاحبه با خانم مريم رجوي رئيس جمهور منتخب شوراي ملي مقاومت ايران
مقدمه خانم زينه يازجي مصاحبه كننده: «عصر بخير، بينندگان ما، بينندگان اسكاي نيوز عربي سلام و خوشآمد به شما كه با ما در اين ديدار هستيد. اين تخيلي مفيد خواهد بود كه ايران به همسايه اي صلح دوست و همكاري كننده تبديل شود و پشتيبان گلزاري از گوناگوني ديني و مذهبي و مليتي در درون مرزهايش و در فراتر از تهران، همچنين تصوري زيبا است كه ايران كشور پارس باشد با چهره اي مدرن كه دانش و هنرها و فلسفه را ترويج كند آنگونه كه پيش از اين بود و نه يك پادگان نظامي كه زرادخانه اش را گروههاي مختلف مسلح موقت تشكيل دهند. و واقعا شگفت آور خواهد بود كه ببينيم يك زن ايران را رهبري كند قطعا كه خيال پردازي تنها در گفتار متوقف نخواهد شد درباره تصوير جديدي از ايران، تصويري شكوفا و رويان. . . . اما خيال پردازي هنر ناممكن است و سياست هنر ممكن ها. در اين مصاحبه با بانويي صحبت ميكنيم كه ميگويد او (نه تنها) از چنين تصوير جديدي از ايران دفاع ميكند بلكه بيش از آن ميگويد كه مرحله اينكه چنين تصويري جايگزين رژيم كنوني در تهران شود عملا آغاز گشته است. . چگونه؟ آيا چنين امري امكان پذير است؟ آيا با سياست چنين كاري ممكن است؟ اين موضوعي است كه با خانم مريم رجوي رئيس جمهور ايران اما ايران اپوزيسيون، ايران مقاومت در تبعيد و البته رئيس جمهور شوراي ملي مقاومت ايران درباره آن به گفتگو مي پردازيم. . .
سلام و درود به شما خانم مريم رجوي. . (مریم رجوی: با تشكر فراوان)
چند لحظه درنگ ميكنيم تا با خانم مريم رجوي و با مقاومت ايران و با اپوزيسيون ايران و با جنبش وسازمان مجاهدين خلق ايران بيشتر آشنا شويم:
گزارش مصور: مريم رجوي رئيس جمهور شوراي ملي مقاومت ايران در پاريس، يك رهبر ايراني است كه با دو رژيم شاه و خميني مبارزه كرده است و سازمان مجاهدين خلق را رهبري كرده است. مريم رجوي در تهران بدنيا آمده است و در دانشگاه صنعتي شريف مهندسي معادن خوانده است. فعاليت هاي سياسي اش را قبل از پيوستنش به سازمان مجاهدين خلق در گروههاي دانشجويي مخالف رژيم شاه شروع كرده است وي در تظاهراتي كه به سرنگوني رژيم شاه منجر شد شركت داشته است ولي خيلي زود هدف رژيم جديد حاكم بر ايران شد. در اوايل دهه هشتاد سازمان كار نظاميش عليه رژيم خميني را شروع كرد و تشكيل شوراي ملي مقاومت ايران اعلام شد و اين شورا در سال 1993 مريم رجوي را بعنوان رئيس جمهور ايران در تبعيد انتخاب كرد. مريم رجوي مي گويد كه تهديدات مستمر تروريزم در خاورميانه منشاء اصليش رژيم ايران است كه در سه جنگ در عراق و سوريه و يمن براي اعمال نفوذش دست داشته است و مي گويد كه ائتلاف عربي در يمن راه حلي در مقابل طمع هاي رژيم ايران مي باشد. رجوي به احترام گذاشتن به دمكراسي در كشور و تضمين آزاديها و لغو مجازات اعدام و برابري كامل بين مرد و زن در كشورش فرا مي خواند همچنين مي خواهد كه ايران خالي از سلاح اتمي باشد.
مجري: خانم رجوي شما براي سرنگوني رژيم كنوني ايران تلاش ميكنيد و فراتر شما ميگوييد كه مرحله سرنگوني اش عملا آغاز شده است، آيا شما توان آن را داريد؟ - چون اين يك خواست و تمايل است – اما خواسته در سياست نياز به توانمندي خودش دارد، شما كسي هستيد؟ آيا ميتوانيد يك رژيم قوي مثل رژيم ايران را سرنگون كنيد؟ چگونه؟
مريم رجوي: مردم اين رژيم را نمي خواهند، (اين رژيم) يك رژيم مستبد است، يك رژيم خونريز است، فقط با سركوب و اعدام سركار است و ساليان است كه از آنها آزادي و دمكراسي و برابري و همه ارزش هاي بالايي كه مردم ايران بخاطر آن عليه شاه انقلاب كردند و آنرا سرنگون كردند، همه اين امتيازها و همه اين ارزش ها را از آنها گرفته است و يك حكومت در واقع جرار، فاسد، خونريز سر كار است، بنابراين يك به اين دليل كه مردم ايران اين را نمي خواهند و مي خواهند كه آنرا سرنگون كنند و مقاومت ايران وجود دارد كه متشكل از نيروها و شخصيت هاي سياسي است كه از عقايد گوناگوني برخوردارند، از قوميت هاي گوناگون، البته نيروي محوري آن مجاهدين هستند، مجاهدين سازمان يافته ترين نيرو در اين جنبش و اين اپوزيسيون است، از استقبال گسترده مردم برخوردارند، اطلاعاتي كه اين جنبش، مجاهدين از سايت هاي مخفي اتمي رژيم افشاء كرده اند در واقع در سطح بين المللي افشاء شد، اين سازمان و اين مقاومت و اين جنبش بدليل پايگاه گسترده مردمي اش، بدليل استقبال عمومي كه از آن مي شود، بدليل اينكه جامعه ايران همانطوريكه گفتم ناراضي است و شرايطي مثل شرايط 2009 و قيام در ايران حاكم است، شرايط انفجاري جامعه است، يك حمايت سياسي گسترده در پارلمان هاي جهان بعنوان آلترناتيو سياسي رژيم دارد، جنبشي است كه قدرت در واقع استقلال مالي اش را دارد، جنبشي است كه براي آينده ايران طرح و برنامه هايش را دارد ازجمله طرح هايي براي آزاديها، براي برابريها، براي حقوق همه اقشار وطبقات. تا الان سياست مماشات غرب بوده است كه به كمك اين رژيم استبداد مذهبي آمده است.
مجري: اما شما ميگوييد كه سياست مماشات باعث شده كه اين رژيم در حاكميت بماند، به من توضيح داديد كه حمايت مردمي هست يا تمايل مردمي (براي سرنگوني) هست و نيز شما داراي روابط خارجي هستيد و داراي تجربه طولاني هستيد، اجازه بدهيد خانم رجوي روي بخش داخلي آن متمركز شوم. اين مشخص است كه چه بسا جامعه ايران خواستار تغيير باشد كه اين البته سرشت انساني است كه خواهان آزاديهاي بيشتر و حق بيان بيشتر باشد ولي اينكه شما را آلترناتيو نمي كند؟
مريم رجوي: بر اساس خود آمار مقامات رژيم، بيكاران بيش از ده ميليون نفر هستند، فقر و گرسنگي بيداد مي كند، مردم براي امرار معاش اعضاي بدنشان را مي فروشند، از كليه و يا مادراني كه بچه هاي بدنيا نيامده شان را مي فروشند، از بيكاري و اعتياد، از اينكه حاشيه نشين هاي شهرهاي بزرگ نزديك به بيست ميليون نفر هستند، اين در ايران فاجعه است، محيط زيست وضعش خراب است، وضعيت رژيم در واقع بد است و مردم هم آنرا نمي خواهند و آنچه كه وجود دارد همانطوريكه به شما گفتم مقاومتي هست كه از استقبال اين مردم برخوردار است وپايگاه جدي دارد بدليل همچنانكه به شما گفتم، اين ساليان ايستادگي اش در مقابل همه جنايت هاي اين رژيم، مقاومتي كه تا بحال بيش از 120هزار شهيد داده است، چرا و براي چي؟ براي اينكه ملاها خوب حس مي كنند كه اين اون آلترناتيوي است كه مردم در آن به خواسته هايشان مي رسند، اين مارك هايي كه زده چونكه نتوانسته اين جنبش را بصورت فيزيكي از بين ببره در نتيجه به يك شيطان سازي و به قول غربي ها شيطان سازي عليه اين جنبش وبه عبارت ساده تر يك جنگ رواني عليه اين جنبش براه انداخته است چون نتوانسته آنرا بي اعتبار كنه، بنابر اين اين مارك هايي كه مي زنند مارك هايي است كه ساخته ملاهاست، كما اينكه همه مقامات آمريكايي و اروپايي بعدا گفتند كه مارك تروريزم به سازمان مجاهدين، به شوراي ملي مقاومت بدرخواست ملاها بوده است براي از سرگيري مذاكرات در دوره اي كه بيل كلينتون سر كار بود در آمريكا و كشورهاي اروپايي، بعد از اون، نام مجاهدين و شورا را در ليست گذاشتند، البته بعداً خيلي از مقامات همه كشورها چه آمريكا وچه اروپا گفتند كه به خواست ملاها بوده است ولي ما در بيست دادگاه همه آنرا باطل كرديم و همه دادگاهها راي دادند به اينكه در واقع اين نام گذاري قبل از هر چيز غيرعقلاني بوده است.
مجري: خانم رجوي من اين را درك ميكنم كه شما ميگوييد امروز رژيم ايران ضعيف تر از هر وقت است اين يك نقطه نظر است و اين طبيعي است كه شما آن را داشته باشيد اما يك نقطه نظر ديگري نيز وجود دارد كه ميگويد رژيم ايران امروز در قوي ترين مراحل عمرش هست زيرا توانسته است به توافق اتمي دست يابد، به لحاظ بين المللي به شناسايي رسيده است به صورت رسمي به رسميت شناخته شده كه يك جنبه آن كه مهم ترين و خطرناكترين جنبه هم هست، بلحاظ اقتصادي و مالي است و اين جنبه است كه باب مناسبات را براي اين رژيم ميگشايد و اين رژيم را تغذيه ميكند. چرا امروز نقطه نظر شما كه ميگويد اين رژيم ضعيف شده درست است و نقطه نظري كه ميگويد اين رژيم قوي هست نادرست؟
مريم رجوي: من فكر مي كنم كه اين رژيم در شعارهاي اصليش شكست خورده است، يك مقاومت سازمان يافته جلوش وجود دارد و در واقع تجربه ثابت كرده است كه اين رژيم برغم اينكه ادعا مي كند كه قدرت دارد، بغايت شكننده و لرزان است، هرجا كه جلوي آن قاطعيت بخرج داده شده وادار به عقب نشيني شده است، يك زبان را مي فهمد كه زبان زور است بهمين دليل سراغ سلاح اتمي رفت وقتي هم كه اين مقاومت با بيش از صد رشته آنرا افشاء كرد مجبور شد در مقابل اين افشاگريها، البته جامعه جهاني با تاخير در مقابل آن ايستاد كه پاي ميز مذاكره بيايد و يك گام عقب بنشيند ولي شما مي دانيد كه برغم اين، چيز زيادي بدست نياورده است، بلحاظ رفع تحريم ها و اقتصادي هم آنچه كه بدست آورده است اساسا تا الان خرج جنگ سوريه كرده است و براي حفظ بشار اسد در تنور جنگ سوريه ريخته است و تا آنجائيكه به مردم بر مي گردد هيچ چيزي به آنها نرسيده است، حتي خود خامنه اي گفته است كه ما از اين توافق چيزي بدست نياورده ايم بنابراين من فكر مي كنم كه الان افزايش در واقع جنگ داخلي در بين سران رژيم است. از آنطرف ما بازاي اين اهرمي كه از دست داده است دخالت هايش در منطقه را شدت بخشيده است و همچنين دامنه سركوب در داخل را افزايش داده است، بنابراين رژيمي كه با اعدام و سركوب سركار است كه دارد آنرا نيز افزايش مي دهد، رژيمي كه با جنگ افروزي و صدور به اصطلاح انقلابش كه از نظر ما صدور تروريزم و بنيادگرايي است در منطقه است، سر كار است چطوري مي شود به آن قدرتمند گفت، اين رژيمي است.
مجري: خانم رجوي جهان عرب شاهد بهار عرب بود و بسياري گفتند كه انقلاب سبز به مثابة نهال هاي انقلاب بهار ايران بوده است اما امروز وقتي در مورد جنبش در جامعه با سلاح صحبت مي كنيم طبيعي است كه به آنارشي منجر شود و نه به يك حاكميت بهتر. شايد كسي كه امروز ما را بشنود اين امر به ذهنش خطور كند، نظر شما چيست؟
مريم رجوي: شرايط انقلاب و تغيير وجود دارد، همه 2009 يادشان مياد كه چه جوري جامعه يك دفعه منفجر شد و قيام هاي گسترده توي جامعه ايجاد شد و من فكر مي كنم الان همچنان كه گفتيد اعتراضات گسترده اي وجود دارد هزاران هزار توسط معلمان، پرستاران، كارگران و همه اقشار وجود دارد ولي آنچه كه جامعه را متوقف وقفل كرده است اعدام هاي گسترده و روزافزون است، اعدام خياباني، كه براي ايجاد رعب و وحشت و بستن جامعه است، بنابر اين من فكر مي كنم كه آنچه كه در ايران واقع مي شود اعتراض ها واقعي است، پيشرفت جامعه عليه اين استبداد مذهبي واقعي است و بايد در واقع جلو اين حجم از سركوب را گرفت و ما دنبال اين هستيم، بنابر اين من فكر نمي كنم آينده ايران متصور باشد كه در آن هرج و مرج باشد و يا غيره بلكه يك الترناتيو وجود دارد، آلترتاتيوي كه شناخته شده است، صاحب برنامه است، شما مي دونيد كه برنامه ايران فردا وجود دارد.
مجري: هر كسي كه مي شنود كه كمپ هاي اشرف و ليبرتي بسته شدند و از رزمندگان مجاهدين خلق خالي شده اند ممكن است كه به ذهنش بزند كه اين يك پيروزي براي ايران است زيرا كه فهميدند چگونه شما را از مرزهايشان دور كنند؟
مريم رجوي: ولي مي دانيد كه قبل از اينكه رژيم بخواهد آنها را از مرزهايش دور كند خواسته اش اين بود كه بتواند آنها را نابود كند، قتل عام كند، مثل قتل عام سال 1367و قتل عام هايي كه در اين ساليان به آن دست زد از جمله در سال 92 در اشرف و آرزويش اين بود كه همه آنها را از بين ببرد و يا متلاشي كند و توي اين شرايط بسيار بغرنج و پيچيده كه شما مي دانيد در واقع نيروهاي دست نشانده اش در عراق زياد بودند با اينحال نتوانست و فكر مي كنم كه قبل از هر چيز اين يك شكست براي رژيم است چونكه خواسته اش اين بود كه بتواند اينها را در آنجا از بين ببرد چون شرايط جديدي آغاز شده است بخصوص در رابطه با داخل ايران و تاثيرات مجاهدين در داخل ايران كه داريم مي بينيم اين دوران جديد بنظر من براي رژيم بسيار بسيار بدتر خواهد بود و آثار آنرا خواهيم ديد.
مجري: ما امروز در پاريس هستيم بطور مشخص در مقر سازمان مجاهدين خلق هستيم و با خانم مريم رجوي رهبر اپوزيسيون ايران مصاحبه مي كنيم، مجدداً به شما خوشآمد مي گويم.
خانم رجوي در يك جمله بگوييد، طرح شما براي ايران جديد چيست؟
مريم رجوي: ايراني كه ما در واقع انتظار داريم، آرزو داريم و فكر ميكنم در واقع خواسته مردم ايرانه اينه كه در اون تمام آحاد مردم برابر باشند، از حقوق يكسان برخوردار باشن، آزادي، آزادي احزاب آزادي در واقع آزاديهاي فردي در همه اقشار و طبقات تامين باشه، در اون برابري زن و مرد تضمين شده باشه. ما اعتقاد داريم كه جامعه اي كه ميخواهد به دمكراسي و پيشرفت دست پيدا كنه بايد حتما برابري زن و مرد بخصوص مشاركت فعال و برابر زنان در رهبري سياسي اون جامعه وجود داشته باشه. ما به جدايي دين از دولت اعتقاد داريم براي ايران فردا. . همچنين در واقع در ايران فردا اوني كه حرف ميزنه راي مردم و اونچه كه از صندوقها در مي آد يعني انتخابات آزاد براي هر در واقع مرحله اي از مجلس موسسان تا ساير در واقع مراحل كار و همچنين حقوق مليتها، مليتها از مليتهاي مختلف در ايران كرد، لر، بلوچ، اهوازي در واقع و ترك و آذري و يا پيروان اديان مختلف بايد از حقوق يكسان برخوردار باشند و اهل سنت همچنين و ما اعتقاد داريم كه بايد حقوق اونها، ‌حقوق در واقعت مليتها در خودمختاري داخلي در چارچوب يك ايران واحد و يكپارچه پاسخ داده بشه.
مجري: يعني شما امروز مثلا با دادن استقلال يا خودمختاري به اهواز موافقيد؟ اينكه يك ايالت خود مختار باشد
مريم رجوي: ما در واقع در كادر مصوبات شوراي ملي مقاومت خودمختاري در واقع اين قوميتها و در سراسر ايران در چارچوب يك ايران يكپارچه به رسميت شناخته شده است و فكر ميكنم اين اون چيزيه كه همه اونا خودشون هم ميخوان.
مجري: شما با رژيم حاكم در سرنگون كردن رژيم شاه شريك بوديد، پس برداشت عام اين است كه شما نيز فرزندان انقلاب اسلامي در شكل فعليش هستيد، نقش دين در پروژه شما در كشور ايران چيست؟
مريم رجوي: به همين دليل من فكر مي كنم كه اختلاف مجاهدين و خميني از ابتدا بسيار روشن بود، دو اسلام بود، در واقع آنچه كه خميني از آن دفاع مي كند ربطي به اسلام ندارد، اون براي حفظ قدرتش از نام اسلام سوءاستفاده مي كند و اين بزرگترين جنايت و خيانتش است درحاليكه مجاهدين از اسلام واقعي دفاع مي كنند، اسلامي كه پيامش صلح و رحمت و دوستي و برادري و آزادي است، آزادي براي همه و نه جهل و اجبار، ما به لااكراه في الدين؛ اعتقاد داريم درست در نقطه مقابل اونها، در واقع آنچه كه خميني و ملاها مي كنند در واقع پدرخوانده داعش هستند و داعش از آنها جنايت، خيانت، خونريزي و فساد آنها بنام دين را از آنها آموخته است. اين آن چيزي است كه در واقع خميني و ملاها خواسته اند.
مجري: رژيم ايران ميگويد كه او برحق است زيرا كه او حامي اين حق است زيرا كه او حامي اين اسلام است، و مشخصا طائفه شيعه، تا كجا اين درست است؟ شما چه برداشتي نسبت به موقعيتي كه اين رژيم خود را در آن قرار ميدهد داريد؟
مريم رجوي: بايد بهتون بگم كه متاسفانه ملاها بالاترين سوءاستفاده را از نام اسلام و نام دين و مذهب و شيعه كردند، اونها ضد اسلامند، اونا ضد دينند، ضد شيعه هستند و ضد اهل سنت. بيشترين كشتار رو در واقع از مسلمونا اين رژيم كرده چه از مسلمونهاي شيعه، شما ميدونين 120هزار شهيد مردم ايران اغلبشون مجاهد بودن و شيعه، و همچنين بيشترين كشتار رو از اهل سنت كرده بنابراين من فكر ميكنم كه اين رژيم فقط سوءاستفاده از نام دين و مذهب و شيعه كرده و اون بزرگترين دشمن شيعيان و اهل سنت است.
مجري: خانم رجوي من سئوال را در نشست هاي آمادگي براي اين مصاحبه بود مطرح كردم و اين نامه به من داده شد كه نامه ايست از خميني به خامنه اي و در آن ميگويد ”حاكم ميتواند مسجد يا خانه اي را كه در مسير خيابان است خراب كند، حاكم ميتواند حتي مساجد را عنداللزوم تعطيل نمايد، حكومت ميتواند توافقهاي شرعي بين خود ومردم را اگر آن را مخالف منافع كشور ببيند لغو كند و مي تواند مانع هرگونه امر عبادي و غيرعبادي اگر زيانمند به منافع حكومت باشد، گردد“ و در اين جا ميگويد ”لازم است توضيح دهم كه حكومت شاخه اي از ولايت مطلق رسول الله و يكي از پايه اي ترين احكام الهي است و بر تمامي احكام فرعي وحتي بر نماز و روز و حج تقدم دارد“ يعني كه حاكميت قبل از نماز و روزه و حج. آيا شما از صحت اين نامه مطمئن هستيد؟ اين از خميني به خامنه اي است. حاكميت مهم تر از نماز و روزه و حج. و مهم تر از اهم مظاهر عبادي و ايماني؟
مريم رجوي: بايد بهتون بگم، بله اين واقعيت داره اين ۱۹۸۷ اين نامه را در واقع نوشته است و اين منطق در واقع ضد اسلامي و ضد در واقع ديني خميني بود كه آن را مكتوب كرد كه براي حفظ قدرت چه براي خودش چه براي بازماندگانش و اين همان بزرگترين خيانت خميني به اسلام هست كه اين چنين در واقع مضحكه و آلت دست قرار ميده امور دين رو براي اينكه بتونه اونا روكنار بزنه براي اينكه بتونه قدرت را حفظ كنه. من فكر كنم خود اين نامه و اين سند بهترين بينه براي ضديت خميني با اسلام واقعي هست اسلام واقعي كه اين نيست.
مجري: آنچه كه توجهم را جلب كرد و شايد به امور و رخدادهاي جاري نيز مربوط باشد اين بود كه ميگويد: حكومت ميتواند مانع حج بشود. . امري كه از فريضه هاي مهم الهي محسوب ميشود. ايران امروز دنيا را بر سر موضوع حج به هم ريخته است و اتهامات بي حد و حصري به عربستان سعودي مي زند كه قطعا شما هم اين مجادله را شنيده ايد موضع شما در قبال اين كشمكش در مورد شركت ايرانيان در حج چيست؟
مريم رجوي: همچنانكه گفتم اين سوءاستفاده در واقع اين رژيم هست كه حتي از عبادات مردم حتي در جهت منافع سياسي و حفظ حكومتش در واقع سوءاستفاده ميكنه و منافع حكومتش را اولويت ميده اين خيلي روشنه كه امسال انچه كه در واقع رژيم ملاها كرد مانع رفتن به حج بيش از ۶۵هزار، نزديك به ۷۰هزار ايراني شد. علتش هم اينه كه ميخواد فشار بياره روي عربستان بخاطر اينكه عربستان در موضوع يمن و سوريه كوتاه بياد.
مجري: بنظر شما اگر ايران حزب الله در لبنان، حوثي ها در يمن، و بسياري از سازمانها در عراق را نداشت، چرا كه اينها به ايران اين توانمندي را ميدهد كه يك ابرقدرت منطقه اي باشد و اگر چنين بازوهاي نظامي را نداشت كه چنين قدرتي نبود؟
مريم رجوي: من فكر ميكنم كه در واقع دست داشتن رژيم براي ساختن احزابي مثل حزب الشيطان، حوثي ها در يمن و دخالت هايي كه در ساير كشور ها داره و گروههايي كه مي سازه اين بيان قدرتش نيست اين بيان ضعفشه، معنيش اينكه اين رژيم نمي تونه در داخل ايران مسائل مردم ايران رو حل كنه، شما مي دونين كه رژيم روي سه پايه سوار است. سركوب در داخل، صدور تروريزم و بنيادگرايي و بمب اتمي، خامنه اي گفته است كه اگر ما در دمشق نجنگيم فردا بايد در تهران بجنگيم. اين كجاش علامت قدرت است، اين علامت ضعف است. مي دانيد كه ديگر قدرتي هم ندارد كه نيروهايش را براي جنگ در سوريه بسيج كند و بهمين دليل دارد از فرماندهان بالاي سپاه براي جنگ در سوريه مي فرستد و اين نشان مي دهد كه نيروهايش از اين بابت ضعيف هم شده اند.
مجري: اما خانم رجوي آيا شما بر اين باوريد كه اصلا جامعه جهاني به تحميل يا برپايي دمكراسي در ايران توجهي دارد؟ يعني ميتوان گفت كه امروز از شما به عنوان كارت فشار استفاده ميكند، ولي درنتيجه با رژيمي همكاري ميكند كه قوي است و در تهران بر مسند قدرت نشسته است و مراكز خودش را دارد و شما يك اپوزيسيون هستيد كه در تبعيد مي باشيد؟
مريم رجوي: جامعه غربي و سياست هاي غربي تا الان عملا در خدمت در واقع رژيم ملاها بودن و بخصوص سياست مماشات. سياست مماشات غربي از فشارهايي كه روي مقاومت آوردن به نفع رژيم عمل كرده و به خواست رژيم عمل كردند از ليست گذاري مجاهدين و شوراي ملي مقاومت از بمباران در واقع مجاهدين در اين ساليان و ساير محدوديتها كما اينكه سكوت جامعه بين المللي در مقابل دخالت هاي رژيم در منطقه. بنابراين سياست مماشات و غرب تا الان اينجوري بوده كما اينكه تو خود منطقه عدم قاطعيت در مقابل اين رژيم به نفع اين رژيم عمل كرده و من فكر ميكنم اميدوارم و اميدوارم كه ما بتونيم از اين نقطه به بعد بخصوص كشورهاي منطقه رو فرابخوانيم به يك سياست قاطع جلوي رژيم چون كه دمكراسي در ايران و آزادي براي مردم ايران يك ضرورت صلح و درواقع آرامش براي منطقه هم است و من فكر مي كنم قاطعيت جلوي اين رژيم يكي از ابتدايي ترين و ضروري ترين قدمهاست ولي تا الان اينجوري نبوده.
مجري: اما رژيم تهران ميگويد آمريكا ”شيطان بزرگ“ است و شما گويي كه امروز به من ميگوييد كه آن ”متحد وفادار“ براي اين رژيم است. آيا اينگونه نگاه ميكنيد؟
مريم رجوي: من فكر مي كنم كه اين قبل از هر چيز دجالگري ملاها هست كه اينطوري وانمود مي كنند كه در واقع بر ضد منافع يا در به قول خودشون يا عليه شيطان بزرگ هستند.
مجري: شما امروز خانم رجوي در سمت خانم رئيس جمهور هستيد و نه بانوي اول بلكه خانم رئيس جمهور، معناي اينكه يك زن در اين منصب باشد چيست؟ آيا زن ميتواند صلح و زيبايي را بياورد پس از اينكه مردان شرق آن را ويران كرده اند؟
مريم رجوي: مقاومت ايران و مردم ايران خواهان صلح، برادري و همزيستي با همه كشورهاي برادر و عرب و مسلمان منطقه هستند. زن ستيزي ويژگي برجسته در واقع بنيادگراها و ملاهاي حاكم بر ايران است، ما بعنوان اولين قربانيان آن بوديم. بنابرين ما بيشترين انگيزه را داريم براي برقراري صلح، امنيت و برابري، بنابراين من تاكيد مي كنم كه ما اعتقاد داريم كه زنان نيروي تغيير هستند، زنان در صف مقدم مقابله با بنيادگرايي و استبداد ديني هستند.
مجري: اما شما خانم رجوي فرزنداني داريد، اين درست است؟
مريم رجوي: درست است؟
مجري: دختر شما كجاست؟ اين را به ببينندگان بگوييد؟
مريم رجوي: هنوز در ليبرتيه تا منتقل بشه. زنان نقش ويژه اي دارند و همه آنها ياد گرفته اند مثل من، من هم يادگرفته ام كه درحاليكه عواطف مادري هست ولي عواطفي هست كه بالاتر از اونه و اونم اينكه همه مادرها در جامعه ايران و در كل منطقه مي خواهند امكان داشته باشند كه بتوانند با بچه هايشان يك دنياي در واقع آرامشي داشته باشند ولي نداره هيچ كس، ما داريم مي بينيم، بچه هاي15ساله در ايران به دارآويخته شده اند، داريم مي بينيم كه بچه هاي 5ساله در سوريه دارند زير بمباران شهيد مي شوند، اينها همه اش محصول در واقع جنايت هاي رژيم است، بنابر اين فكر مي كنم كه مسئوليت هر مادري و هر زني است كه در اين شرايط در مقابل اين رژيم بايستد و اتفاقا هرچه عواطف مادريش بيشتر، بيشتر آماده نبرد باشه كه اين مركز شر و فساد و خونريزي در منطقه را از ميان برداره تا اينكه همه منطقه از جمله مادران بتوانند در شرايط بسيار مناسبي از جمله به بچه هايشان رسيدگي كنند.
مجري: خانم رجوي از بابت اين ديدار از شما تشكر مي كنم. بينندگان عزيز ما از پاريس از اينكه اين مصاحبه با خانم مريم رجوي رهبر اپوزيسيون ايران را دنبال كرديد از شما تشكر مي كنيم.
https://www.mojahedin.org/links/books/1000-ASHRAF-15.PDF

۱۳۹۵ شهریور ۳۱, چهارشنبه

ایران-مهر97-پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی

پیام مریم رجوی به‌مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷


پیام مریم رجوی به‌مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷
دانشجویان و دانش‌آموزان عزیز، نسل قیام‌‌آفرین و پیشرو، معلمان و استادان شریف، در آغاز سال تحصیلی به‌ همه شما درود می‌فرستم.

و از خواست و عزم شما برای آزادی و پیشرفت ایران و تربیت نسلی که مشتاق برپایی جامعةی بر اساس آزادی و دموکراسی و برابریست، تقدیر می‌کنم.
در آستانه روز ۵مهر، خاطره سرخ نبرد درخشانی را که در سال ۱۳۶۰ در همین روز، توسط نسل جوان ایران خلق شد، گرامی‌ می‌داریم. یاد دلیرانی هم‌چون عبدالله صفا، سودابه پازاک، فریدون بخشی و افسانه شمس‌‌آبادی در تاریخ مقاومت برای آزادی همیشه می‌درخشد. در آن روز آنها با نثار جانهای خود شعار «مرگ بر خمینی» را اجتماعی کردند. به‌ تمام آن ستارگان تابناک آسمان انقلاب و آزادی ایران درود!

بازگشایی مدرسه‌ها و دانشکده‌ها در سالی که با قیام و جنبش اعتراضی آمیخته است، اهمیت ویژه‌یی دارد. قیام ۱۴۲شهر در دیماه ۹۶، قیام دست کم ۲۷شهر در مرداد امسال و قیامهای تهران، کازرون، اهواز، خرمشهر و برازجان پیام مهمی دارد. این قیام‌ها بیش از هر زمان دیگری درس آزادی را بالاترین و مبرم‌ترین درس جوانان و نوجوانان ایران کرده است.

درس اول درس آزادی است.
درس دوم از خودگذشتگی برای آزادی است. صد و بیست هزار تن از فرزندان دلیر ایران در مبارزه با این رژیم جان خود را فدا کردند. از جمله سی هزار زندانی سیاسی قتل‌عام شده در سال ۶۷ و نیز دهها شهید و هزاران دستگیری در خلال خیزش‌های امسال. همه اینها بهایی است که نسل جوان ایران برای آزادی پرداخته و می‌پردازد.
اما سومین درس، اتحاد و همدلی برای آزادی است که در برپایی کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت بارز می‌شود و قیام‌ها و جنبش اعتراضی را به‌پیش می‌برد.

پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی ۹۶-۹۵-ایران
پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی ۹۶-۹۵-ایران
پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی ۹۶-۹۵-ایران
پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی ۹۶-۹۵-ایران
پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی ۹۶-۹۵-ایران
پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی ۹۶-۹۵-ایران
پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی ۹۶-۹۵-ایران
پیام مریم رجوی به‌مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۷
معلمان و استادان ارجمند!
مشعل‌داران فرهنگ و دانش و همه زنان و مردان شریفی که در بیداد ارتجاع و جهل و اجبار و دین‌فروشی به‌نگاهبانی از حقیقت برخاسته‌اید و دل‌هایتان به‌آزادی ایران روشن است. به‌همه شما درود می‌فرستم.

امیدوارم که در سال تحصیلی تازه، کوشش‌های ارزشمندتان برای آموختن یا آموزش دادن هرچه بیشتر با عزم آزادی‌طلبی و مقاومت قرین باشد.
با شروع سال تحصیلی، سرمای سکوت و ترسی که آخوندهای مرتجع و پاسداران جهل و ستم حاکم کرده‌اند، مغلوب شور و شوق جمعی و روحیه نوجویی و نوخواهی شما می‌شود که دست‌ در‌ دست هم در کوچه و خیابان و در مدرسه و دانشکده پرنشاط‌‌‌‌ترین و گرم‌ترین تلاش و تحرک جمعی را شروع می‌کنید.
یاد همه دختران و پسران دانش‌آموز و دانشجوی میلیشیا و پیشگام و پیشتازی به خیر که در همین مدرسه‌ها و دانشکده‌های شما درس می‌خواندند و همیشه در صف اول اعتراض و قیام در برابر ارتجاع و دیکتاتوری بودند.
خمینی گمان می‌کرد که با موج اعدام‌های دهه ۶۰ و قتل‌عام ۶۷ می‌تواند بقای رژیمش را تضمین کند، ولی شگفتا که در شروع تحصیلی، شاهد جوشش خون‌های پاک آن‌ها و کارزار دادخواهی هستیم که به‌خصوص بعد از انتشار فایل صوتی آقای منتظری، جامعه ایران را تکان داده و اکنون باز هم صدا و پیام آن‌ها را می‌شنویم که: درس اول در هرکلاس و در هر مدرسه و دانشکده، درس آزادی است.

فرزندان آینده ساز ایران،
معلمان و استادان گرامی!
امسال در حالی سال تحصیلی شروع می‌شود که بحران و پریشانی حاکم بیش از هر جا در نظام آموزشی کشور دیده می‌شود.
در مدارس به‌صورت یک نابسامانی فزاینده، فقر و پژمردگی کودکان و نوجوانان، نابرابری عمیق، سطح تحصیلی نازل، فضای آموزشی تنگ و خفه‌کننده و معلمان به‌ستوه آمده.
و در دانشگاه‌ها به‌صورت سقوط علمی و رکود و بی‌آیندگی محیط‌های آموزشی و محرومیت دانشجویان و استادان.

در مقابل ۱۳ میلیون دانش‌آموز ایرانی که امسال به مدرسه می‌روند، ۴میلیون کودک و نوجوان بین ۶تا ۱۴ ساله از تحصیل بازمانده‌اند. بسیاری از آن‌ها کودکان کارند. بخشی از آن‌ها والدین‌شان معتاد یا بسیار فقیرند و عده‌یی حتی شناسنامه ندارند.
کمبود فضای آموزشی از مهم‌ترین معضلات آموزش و پرورش است. به‌جز بخش محدودی از مدارس، فقدان امکانات تربیت بدنی و امکانات تفریحی ویژگی مشترک همه مدارس است. مدارس دخترانه و مدارس مناطق محروم به‌خصوص در استان‌های سیستان و بلوچستان، هرمزگان و آذربایجان غربی همه در محیط‌های تنگ و محدود فشرده شده‌اند و با استانداردهای آموزشی و بهداشتی فاصله بسیار دارند.
۳۲هزار مدرسه یعنی یک سوم مدارس کشور فرسوده و فاقد ایمنی است و باید ‌تخریب و بازسازی شود. در تهران حدود ۱۷هزار کلاس در نوبت مقاوم‌سازی است. اما با توجه به‌ محدودیت بودجه دولتی، مقام‌های رژیم برآورد می‌کنند که بازسازی مدارس پایتخت به ۳۲ سال وقت احتیاج دارد. نوسازی مدارس کل کشور نیز با بودجه فعلی نیم قرن به‌درازا می‌کشد.
آخوندها درآمد و ثروت کشور را خرج سپاه پاسداران و جنگ‌افروزی و کشتار در سوریه و عراق می‌کنند. در عوض خانواده‌های تهیدستی را که حتی از عهده تأمین زندگی خود برنمی‌آیند وادار می‌کنند بخشی از هزینه مدرسه‌ها را بپردازند.
واقعیت تعیین‌کننده دیگر سرکوب و اختناق حاکم، انسداد کامل فضای فکری و سیاسی و رویکرد تحمیلی آموزش‌ها، روش‌های تدریس و رفتارها با دانش‌آموزان است.
رواج افسردگی و مشکلات روانی و فقدان سرزندگی و شادابی از تأثیرات همین اختناق است. علاوه برآن‌، گرسنگی و سوء تغذیه، مشکلات جسمی دانش‌آموزان و قامت‌های نحیف، همه گویای نتایج وحشتناک نابرابری و بی‌عدالتی و فشارهای اقتصادی و سیاسی بر جامعه ایران است که لطمات آن بیش از همه متوجه کودکان شده است.
برطبق برآوردهای رسمی، یک درصد جمعیت سیزده میلیونی دانش‌آموزان درگیر اعتیادند. نسبت دانشجویان معتاد نیز به ۲.۶درصد می‌رسد. بنابراین برطبق آمارهای دولتی که معمولاً کم‌تر از واقعیت است، در مجموع بیش از ۲۵۰ هزار دانش‌آموز و دانشجوی معتاد وجود دارند.
راستی چه بر سر جامعه ایران آمده است؟ چه طاعونی، چه بلایی، چه جنگ ویرانگری واقع شده که این طور همه چیز تکیده شده و تحلیل رفته و پژمرده شده است؟ این بلا همان ولایت فقیه است که هر چه حاکمیت‌اش طولانی‌تر می‌شود حرث و نسل ایران را بیشتر به‌تباهی می‌کشاند.
با این‌همه، رژیم حاکم هرگز از نسل جوان و نوجوان، از معلمان به‌پاخاسته و از مدارس که هرکدام می‌تواند کانونی برای اعتراض و شورش باشد، آسوده خاطر نیست. به‌همین دلیل طرح استقرار آخوندها در تک‌تک مدارس را به ‌اجرا گذاشته است. امسال بیش از ۲۰هزار آخوند خود را به مدارس سراسر کشور تحمیل می‌کنند تا برای تشدید اختناق و رواج اباطیل ارتجاعی تحت نام اسلام تلاش کنند.
خوشبختانه در سال تحصیلی گذشته، باز هم خواهران و برادران آموزگار ما به‌ اعتراض‌ها و اعتصاب‌های تحسین‌برانگیز خود ادامه دادند. آن‌ها سیاست ارتجاعی و سرکوبگرانه ولایت‌فقیه در آموزش‌وپرورش را به چالش کشیدند، پرچم حق‌طلبی را در شهرهای مختلف بازهم برافراشتند، بر آزادی معلمان زندانی پافشاری کردند، و خواستار رسمیت یافتن حق اعتراضات صنفی فرهنگیان و رفع نابرابری‌ها در مورد معلمان شدند.
به‌همه‌ آن‌ها درود می‌فرستم و دانشجویان و دانش آموزان و عموم هموطنان را به همبستگی و حمایت از خواستهای برحق معلمان و فرهنگیان شریف ایران فرا می‌خوانم.

نسل جوان و نوجوی ایران، فرهنگیان و دانشگاهیان آزاده!
بحران بزرگ نظام آموزشی، دانشگاه‌ها و آموزش عالی را نیز به ‌انحطاط تأسف‌انگیزی کشانده است. به‌رغم افزایش کمی دانشگاه‌ها که بخش عمده آن نظیر دانشگاه به‌اصطلاح آزاد، به‌خاطر منافع غارتگرانه آخوندهای حاکم صورت گرفته، مراکز آموزش عالی از نظر علمی سقوط کرده است.
از طرف دیگر بودجه آموزش‌عالی در حدی است که برخی دانشگاه‌ها قادر به پرداخت حق‌التدریس استادان نمی‌شوند. در سال جاری، بودجه مهم‌ترین دانشگاه‌های کشور شامل دانشگاه‌های تهران، صنعتی شریف، شیراز، اصفهان، تبریز، فردوسی مشهد، صنعتی اصفهان، امیر‌کبیر و علم و صنعت در مجموع از بودجه دولتی حوزه‌ به‌اصطلاح علمیه و نهادهای دین‌فروشی کم‌تر است.
فقر دانشجویان، پس‌رفت محتوای دروس دانشگاهی و معضل عظیم بیکاری دانش‌آموختگان بخش دیگری از نتایج انحطاط آموزش عالی است. مطابق گزارش منابع دولتی، از حدود ۴۰‌میلیون نفر جمعیت غیرفعال کشور، پنج و نیم میلیون نفر فارغ‌التحصیلان دانشگاهی فاقد شغل‌اند.
در حقیقت این نظام آموزشی به‌بن‌بست رسیده و ازهم گسیخته شده است. این شکستی است که ولایت فقیه نه قادر است از آن بیرون بیاید نه اولویت‌های نظامی و تروریستی‌اش اجازه می‌دهد.
نظام آموزشی ایران برای از سر گرفتن زندگی و پیشرفت حقیقی، قبل از هر چیز به‌ نسیم حیات‌بخش آزادی نیاز دارد. اولین قدم برای نجات آموزش و پرورش و آموزش عالی ایران کنار‌زدن آخوندهای حاکم و سرنگونی حکومت ولایت فقیه است. مبارزه برای به‌زیر کشیدن این رژیم، چنان که رهبر مقاومت مسعود گفته است: «هسته مركزی كارزار ملی و میهنی با این رژیم بوده و خواهد بود».
دانش‌آموزان و دانشجویان شجاعی که از سی خرداد ۶۰ تا امروز در برابر رژیم حاکم به ‌مقاومت برخاسته و جان خود را فدا کرده‌اند، پیشتازان و طلایه‌داران همین مبارزه‌اند. دانشجویانی که بخش عمده قتل‌عام‌شدگان سال ۶۷ را تشکیل می‌دهند، برای همین چشم‌انداز پرشکوه یعنی آزادی ایران و برپایی یک جامعه دمکراتیک به‌پاخاسته بودند.
هم چنان که اشاره کردم، یاد و راه آن شهیدان، امروز بیش از هر زمان دیگری، جامعه ما را برای کارزار دادخواهی و برهم‌زدن بساط اعدام‌ها برانگیخته است؛ از اعدام ریحانه‌ها و کشتن نداها و ستارها و بهنودها تا شهدای قیام ۳۰خرداد و ۵مهر و ۳۰هزار گل سرخ سربدار در قتل‌عام ۶۷...
این موجی است که از خون شهیدان و از خاک پاک خاوران بر می‌خیزد تا فریاد دادخواهی و «نه به اعدام و ارعاب آخوندی» را در ایران و جهان طنین‌انداز کند، جلادان را به پای میز عدالت بکشاند، جام زهر حقوق بشر را به‌ حلقوم ولایت فقیه بریزد و مشعل‌های آزادی‌خواهی را هرچه فروزان‌تر کند...
در آغاز سال تحصیلی، شما دانش آموزان و دانشجویان و معلمان و استادان آزاده را به شرکت هرچه فعال‌تر درکارزار ‌‌دادخواهی فرا می‌خوانم. جای شما و ابتکارهای شما، به‌عنوان مشعلداران آگاهی، در پیشاپیش صفوف این جنبش است؛ ازهرگونه فعالیت مبتکرانه علیه اعدام و دادخواهی قتل‌عام برروی اینترنت و شبکه‌های اجتماعی تا روشنگری در مدرسه و دانشگاه و شعار نویسی در کوچه و خیابان؛ از اطلاع‌رسانی درباره شهیدان و زندانیان تا تجمعات اعتراضی و برهم‌زدن بساط اعدام‌ها و شلاق‌زدن‌ها و همه اهانت‌های ضدانسانی...
این چنین است که راه تحقق ایران آزاد فردا بر اساس آزادی، دمکراسی، برابری و جدایی دین و دولت و ایجاد یک نظام آموزشی پیشرفته باز می‌شود.
یک آموزش‌وپرورش پیشرفته که برای همه فرزندان ایران رایگان و الزامی است،
یک آموزش عالی معتبر مبتنی بر آزادی آکادمیک و یک نظام ورزشی فراگیر که امکان فعالیت آزادانه و برابر دختران و پسران در شهر و روستا در عرصه‌های گوناگون ورزشی را فراهم می‌سازد.
یک نظام آموزشی که در آن:
ـ عموم هموطنان از ملیت‌های گوناگون ایران هویت فرهنگی و دینی و زبانی خود را حفظ کنند، و به زبان مادری خود سخن بگویند، کار و تحصیل کنند و آن را اشاعه دهند.
ـ‌ دختران و پسران دانشجو و دانش‌‌آموز از هر ملیتی، با هر عقیده‌یی و با هر موقعیت اجتماعی و مالی از فرصت‌های برابر در آموزش‌وپرورش، آموزش عالی و اشتغال برخوردار باشند.
ـ معلمان و استادان از امکان تدریس و تحقیق عاری از قید و بند برخوردار می‌شوند و از نظر اجتماعی و سیاسی شأن شایسته خود را باز می‌یابند.
ـ جوانان و نوجوانان راه و رسم زندگی دمکراتیک به‌ویژه ارزش‌های برابری‌طلبانه میان زن و مرد را فرامی‌گیرند، احترام متقابل و بردباری و خویشتن‌داری نسبت به‌ادیان و عقاید سایرین را پیشاروی خود قرار می‌دهند، از خود گذشتگی برای منافع و مصالح جامعه را در پیش می‌گیرند و برای مشارکت سیاسی توانایی کسب می‌کنند.
ـ و هنرهای زیبا در رشته‌های گوناگون آن بخشی از آموزش‌ها در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها شده باعث ‌شکوفایی و سرزندگی نسل‌ها می‌شود.

نیروی این تحول بزرگ، شما جوانان آگاه و آزاده ایرانید. همه شما را به‌ مبارزه برای برپایی ایران آزاد و دمکراتیک فرا می‌خوانیم.