کل نماهای صفحه

‏نمایش پست‌ها با برچسب دادخواهی. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب دادخواهی. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۵ شهریور ۳۱, چهارشنبه

ایران-مهر97-پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی

پیام مریم رجوی به‌مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷


پیام مریم رجوی به‌مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۳۹۸-۱۳۹۷
دانشجویان و دانش‌آموزان عزیز، نسل قیام‌‌آفرین و پیشرو، معلمان و استادان شریف، در آغاز سال تحصیلی به‌ همه شما درود می‌فرستم.

و از خواست و عزم شما برای آزادی و پیشرفت ایران و تربیت نسلی که مشتاق برپایی جامعةی بر اساس آزادی و دموکراسی و برابریست، تقدیر می‌کنم.
در آستانه روز ۵مهر، خاطره سرخ نبرد درخشانی را که در سال ۱۳۶۰ در همین روز، توسط نسل جوان ایران خلق شد، گرامی‌ می‌داریم. یاد دلیرانی هم‌چون عبدالله صفا، سودابه پازاک، فریدون بخشی و افسانه شمس‌‌آبادی در تاریخ مقاومت برای آزادی همیشه می‌درخشد. در آن روز آنها با نثار جانهای خود شعار «مرگ بر خمینی» را اجتماعی کردند. به‌ تمام آن ستارگان تابناک آسمان انقلاب و آزادی ایران درود!

بازگشایی مدرسه‌ها و دانشکده‌ها در سالی که با قیام و جنبش اعتراضی آمیخته است، اهمیت ویژه‌یی دارد. قیام ۱۴۲شهر در دیماه ۹۶، قیام دست کم ۲۷شهر در مرداد امسال و قیامهای تهران، کازرون، اهواز، خرمشهر و برازجان پیام مهمی دارد. این قیام‌ها بیش از هر زمان دیگری درس آزادی را بالاترین و مبرم‌ترین درس جوانان و نوجوانان ایران کرده است.

درس اول درس آزادی است.
درس دوم از خودگذشتگی برای آزادی است. صد و بیست هزار تن از فرزندان دلیر ایران در مبارزه با این رژیم جان خود را فدا کردند. از جمله سی هزار زندانی سیاسی قتل‌عام شده در سال ۶۷ و نیز دهها شهید و هزاران دستگیری در خلال خیزش‌های امسال. همه اینها بهایی است که نسل جوان ایران برای آزادی پرداخته و می‌پردازد.
اما سومین درس، اتحاد و همدلی برای آزادی است که در برپایی کانونهای شورشی و شوراهای مقاومت بارز می‌شود و قیام‌ها و جنبش اعتراضی را به‌پیش می‌برد.

پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی ۹۶-۹۵-ایران
پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی ۹۶-۹۵-ایران
پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی ۹۶-۹۵-ایران
پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی ۹۶-۹۵-ایران
پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی ۹۶-۹۵-ایران
پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی ۹۶-۹۵-ایران
پیام مریم رجوی به مناسبت شروع سال تحصیلی ۹۶-۹۵-ایران
پیام مریم رجوی به‌مناسبت آغاز سال تحصیلی ۱۳۹۶-۱۳۹۷
معلمان و استادان ارجمند!
مشعل‌داران فرهنگ و دانش و همه زنان و مردان شریفی که در بیداد ارتجاع و جهل و اجبار و دین‌فروشی به‌نگاهبانی از حقیقت برخاسته‌اید و دل‌هایتان به‌آزادی ایران روشن است. به‌همه شما درود می‌فرستم.

امیدوارم که در سال تحصیلی تازه، کوشش‌های ارزشمندتان برای آموختن یا آموزش دادن هرچه بیشتر با عزم آزادی‌طلبی و مقاومت قرین باشد.
با شروع سال تحصیلی، سرمای سکوت و ترسی که آخوندهای مرتجع و پاسداران جهل و ستم حاکم کرده‌اند، مغلوب شور و شوق جمعی و روحیه نوجویی و نوخواهی شما می‌شود که دست‌ در‌ دست هم در کوچه و خیابان و در مدرسه و دانشکده پرنشاط‌‌‌‌ترین و گرم‌ترین تلاش و تحرک جمعی را شروع می‌کنید.
یاد همه دختران و پسران دانش‌آموز و دانشجوی میلیشیا و پیشگام و پیشتازی به خیر که در همین مدرسه‌ها و دانشکده‌های شما درس می‌خواندند و همیشه در صف اول اعتراض و قیام در برابر ارتجاع و دیکتاتوری بودند.
خمینی گمان می‌کرد که با موج اعدام‌های دهه ۶۰ و قتل‌عام ۶۷ می‌تواند بقای رژیمش را تضمین کند، ولی شگفتا که در شروع تحصیلی، شاهد جوشش خون‌های پاک آن‌ها و کارزار دادخواهی هستیم که به‌خصوص بعد از انتشار فایل صوتی آقای منتظری، جامعه ایران را تکان داده و اکنون باز هم صدا و پیام آن‌ها را می‌شنویم که: درس اول در هرکلاس و در هر مدرسه و دانشکده، درس آزادی است.

فرزندان آینده ساز ایران،
معلمان و استادان گرامی!
امسال در حالی سال تحصیلی شروع می‌شود که بحران و پریشانی حاکم بیش از هر جا در نظام آموزشی کشور دیده می‌شود.
در مدارس به‌صورت یک نابسامانی فزاینده، فقر و پژمردگی کودکان و نوجوانان، نابرابری عمیق، سطح تحصیلی نازل، فضای آموزشی تنگ و خفه‌کننده و معلمان به‌ستوه آمده.
و در دانشگاه‌ها به‌صورت سقوط علمی و رکود و بی‌آیندگی محیط‌های آموزشی و محرومیت دانشجویان و استادان.

در مقابل ۱۳ میلیون دانش‌آموز ایرانی که امسال به مدرسه می‌روند، ۴میلیون کودک و نوجوان بین ۶تا ۱۴ ساله از تحصیل بازمانده‌اند. بسیاری از آن‌ها کودکان کارند. بخشی از آن‌ها والدین‌شان معتاد یا بسیار فقیرند و عده‌یی حتی شناسنامه ندارند.
کمبود فضای آموزشی از مهم‌ترین معضلات آموزش و پرورش است. به‌جز بخش محدودی از مدارس، فقدان امکانات تربیت بدنی و امکانات تفریحی ویژگی مشترک همه مدارس است. مدارس دخترانه و مدارس مناطق محروم به‌خصوص در استان‌های سیستان و بلوچستان، هرمزگان و آذربایجان غربی همه در محیط‌های تنگ و محدود فشرده شده‌اند و با استانداردهای آموزشی و بهداشتی فاصله بسیار دارند.
۳۲هزار مدرسه یعنی یک سوم مدارس کشور فرسوده و فاقد ایمنی است و باید ‌تخریب و بازسازی شود. در تهران حدود ۱۷هزار کلاس در نوبت مقاوم‌سازی است. اما با توجه به‌ محدودیت بودجه دولتی، مقام‌های رژیم برآورد می‌کنند که بازسازی مدارس پایتخت به ۳۲ سال وقت احتیاج دارد. نوسازی مدارس کل کشور نیز با بودجه فعلی نیم قرن به‌درازا می‌کشد.
آخوندها درآمد و ثروت کشور را خرج سپاه پاسداران و جنگ‌افروزی و کشتار در سوریه و عراق می‌کنند. در عوض خانواده‌های تهیدستی را که حتی از عهده تأمین زندگی خود برنمی‌آیند وادار می‌کنند بخشی از هزینه مدرسه‌ها را بپردازند.
واقعیت تعیین‌کننده دیگر سرکوب و اختناق حاکم، انسداد کامل فضای فکری و سیاسی و رویکرد تحمیلی آموزش‌ها، روش‌های تدریس و رفتارها با دانش‌آموزان است.
رواج افسردگی و مشکلات روانی و فقدان سرزندگی و شادابی از تأثیرات همین اختناق است. علاوه برآن‌، گرسنگی و سوء تغذیه، مشکلات جسمی دانش‌آموزان و قامت‌های نحیف، همه گویای نتایج وحشتناک نابرابری و بی‌عدالتی و فشارهای اقتصادی و سیاسی بر جامعه ایران است که لطمات آن بیش از همه متوجه کودکان شده است.
برطبق برآوردهای رسمی، یک درصد جمعیت سیزده میلیونی دانش‌آموزان درگیر اعتیادند. نسبت دانشجویان معتاد نیز به ۲.۶درصد می‌رسد. بنابراین برطبق آمارهای دولتی که معمولاً کم‌تر از واقعیت است، در مجموع بیش از ۲۵۰ هزار دانش‌آموز و دانشجوی معتاد وجود دارند.
راستی چه بر سر جامعه ایران آمده است؟ چه طاعونی، چه بلایی، چه جنگ ویرانگری واقع شده که این طور همه چیز تکیده شده و تحلیل رفته و پژمرده شده است؟ این بلا همان ولایت فقیه است که هر چه حاکمیت‌اش طولانی‌تر می‌شود حرث و نسل ایران را بیشتر به‌تباهی می‌کشاند.
با این‌همه، رژیم حاکم هرگز از نسل جوان و نوجوان، از معلمان به‌پاخاسته و از مدارس که هرکدام می‌تواند کانونی برای اعتراض و شورش باشد، آسوده خاطر نیست. به‌همین دلیل طرح استقرار آخوندها در تک‌تک مدارس را به ‌اجرا گذاشته است. امسال بیش از ۲۰هزار آخوند خود را به مدارس سراسر کشور تحمیل می‌کنند تا برای تشدید اختناق و رواج اباطیل ارتجاعی تحت نام اسلام تلاش کنند.
خوشبختانه در سال تحصیلی گذشته، باز هم خواهران و برادران آموزگار ما به‌ اعتراض‌ها و اعتصاب‌های تحسین‌برانگیز خود ادامه دادند. آن‌ها سیاست ارتجاعی و سرکوبگرانه ولایت‌فقیه در آموزش‌وپرورش را به چالش کشیدند، پرچم حق‌طلبی را در شهرهای مختلف بازهم برافراشتند، بر آزادی معلمان زندانی پافشاری کردند، و خواستار رسمیت یافتن حق اعتراضات صنفی فرهنگیان و رفع نابرابری‌ها در مورد معلمان شدند.
به‌همه‌ آن‌ها درود می‌فرستم و دانشجویان و دانش آموزان و عموم هموطنان را به همبستگی و حمایت از خواستهای برحق معلمان و فرهنگیان شریف ایران فرا می‌خوانم.

نسل جوان و نوجوی ایران، فرهنگیان و دانشگاهیان آزاده!
بحران بزرگ نظام آموزشی، دانشگاه‌ها و آموزش عالی را نیز به ‌انحطاط تأسف‌انگیزی کشانده است. به‌رغم افزایش کمی دانشگاه‌ها که بخش عمده آن نظیر دانشگاه به‌اصطلاح آزاد، به‌خاطر منافع غارتگرانه آخوندهای حاکم صورت گرفته، مراکز آموزش عالی از نظر علمی سقوط کرده است.
از طرف دیگر بودجه آموزش‌عالی در حدی است که برخی دانشگاه‌ها قادر به پرداخت حق‌التدریس استادان نمی‌شوند. در سال جاری، بودجه مهم‌ترین دانشگاه‌های کشور شامل دانشگاه‌های تهران، صنعتی شریف، شیراز، اصفهان، تبریز، فردوسی مشهد، صنعتی اصفهان، امیر‌کبیر و علم و صنعت در مجموع از بودجه دولتی حوزه‌ به‌اصطلاح علمیه و نهادهای دین‌فروشی کم‌تر است.
فقر دانشجویان، پس‌رفت محتوای دروس دانشگاهی و معضل عظیم بیکاری دانش‌آموختگان بخش دیگری از نتایج انحطاط آموزش عالی است. مطابق گزارش منابع دولتی، از حدود ۴۰‌میلیون نفر جمعیت غیرفعال کشور، پنج و نیم میلیون نفر فارغ‌التحصیلان دانشگاهی فاقد شغل‌اند.
در حقیقت این نظام آموزشی به‌بن‌بست رسیده و ازهم گسیخته شده است. این شکستی است که ولایت فقیه نه قادر است از آن بیرون بیاید نه اولویت‌های نظامی و تروریستی‌اش اجازه می‌دهد.
نظام آموزشی ایران برای از سر گرفتن زندگی و پیشرفت حقیقی، قبل از هر چیز به‌ نسیم حیات‌بخش آزادی نیاز دارد. اولین قدم برای نجات آموزش و پرورش و آموزش عالی ایران کنار‌زدن آخوندهای حاکم و سرنگونی حکومت ولایت فقیه است. مبارزه برای به‌زیر کشیدن این رژیم، چنان که رهبر مقاومت مسعود گفته است: «هسته مركزی كارزار ملی و میهنی با این رژیم بوده و خواهد بود».
دانش‌آموزان و دانشجویان شجاعی که از سی خرداد ۶۰ تا امروز در برابر رژیم حاکم به ‌مقاومت برخاسته و جان خود را فدا کرده‌اند، پیشتازان و طلایه‌داران همین مبارزه‌اند. دانشجویانی که بخش عمده قتل‌عام‌شدگان سال ۶۷ را تشکیل می‌دهند، برای همین چشم‌انداز پرشکوه یعنی آزادی ایران و برپایی یک جامعه دمکراتیک به‌پاخاسته بودند.
هم چنان که اشاره کردم، یاد و راه آن شهیدان، امروز بیش از هر زمان دیگری، جامعه ما را برای کارزار دادخواهی و برهم‌زدن بساط اعدام‌ها برانگیخته است؛ از اعدام ریحانه‌ها و کشتن نداها و ستارها و بهنودها تا شهدای قیام ۳۰خرداد و ۵مهر و ۳۰هزار گل سرخ سربدار در قتل‌عام ۶۷...
این موجی است که از خون شهیدان و از خاک پاک خاوران بر می‌خیزد تا فریاد دادخواهی و «نه به اعدام و ارعاب آخوندی» را در ایران و جهان طنین‌انداز کند، جلادان را به پای میز عدالت بکشاند، جام زهر حقوق بشر را به‌ حلقوم ولایت فقیه بریزد و مشعل‌های آزادی‌خواهی را هرچه فروزان‌تر کند...
در آغاز سال تحصیلی، شما دانش آموزان و دانشجویان و معلمان و استادان آزاده را به شرکت هرچه فعال‌تر درکارزار ‌‌دادخواهی فرا می‌خوانم. جای شما و ابتکارهای شما، به‌عنوان مشعلداران آگاهی، در پیشاپیش صفوف این جنبش است؛ ازهرگونه فعالیت مبتکرانه علیه اعدام و دادخواهی قتل‌عام برروی اینترنت و شبکه‌های اجتماعی تا روشنگری در مدرسه و دانشگاه و شعار نویسی در کوچه و خیابان؛ از اطلاع‌رسانی درباره شهیدان و زندانیان تا تجمعات اعتراضی و برهم‌زدن بساط اعدام‌ها و شلاق‌زدن‌ها و همه اهانت‌های ضدانسانی...
این چنین است که راه تحقق ایران آزاد فردا بر اساس آزادی، دمکراسی، برابری و جدایی دین و دولت و ایجاد یک نظام آموزشی پیشرفته باز می‌شود.
یک آموزش‌وپرورش پیشرفته که برای همه فرزندان ایران رایگان و الزامی است،
یک آموزش عالی معتبر مبتنی بر آزادی آکادمیک و یک نظام ورزشی فراگیر که امکان فعالیت آزادانه و برابر دختران و پسران در شهر و روستا در عرصه‌های گوناگون ورزشی را فراهم می‌سازد.
یک نظام آموزشی که در آن:
ـ عموم هموطنان از ملیت‌های گوناگون ایران هویت فرهنگی و دینی و زبانی خود را حفظ کنند، و به زبان مادری خود سخن بگویند، کار و تحصیل کنند و آن را اشاعه دهند.
ـ‌ دختران و پسران دانشجو و دانش‌‌آموز از هر ملیتی، با هر عقیده‌یی و با هر موقعیت اجتماعی و مالی از فرصت‌های برابر در آموزش‌وپرورش، آموزش عالی و اشتغال برخوردار باشند.
ـ معلمان و استادان از امکان تدریس و تحقیق عاری از قید و بند برخوردار می‌شوند و از نظر اجتماعی و سیاسی شأن شایسته خود را باز می‌یابند.
ـ جوانان و نوجوانان راه و رسم زندگی دمکراتیک به‌ویژه ارزش‌های برابری‌طلبانه میان زن و مرد را فرامی‌گیرند، احترام متقابل و بردباری و خویشتن‌داری نسبت به‌ادیان و عقاید سایرین را پیشاروی خود قرار می‌دهند، از خود گذشتگی برای منافع و مصالح جامعه را در پیش می‌گیرند و برای مشارکت سیاسی توانایی کسب می‌کنند.
ـ و هنرهای زیبا در رشته‌های گوناگون آن بخشی از آموزش‌ها در دبیرستان‌ها و دانشگاه‌ها شده باعث ‌شکوفایی و سرزندگی نسل‌ها می‌شود.

نیروی این تحول بزرگ، شما جوانان آگاه و آزاده ایرانید. همه شما را به‌ مبارزه برای برپایی ایران آزاد و دمکراتیک فرا می‌خوانیم.

۱۳۹۴ مرداد ۲۱, چهارشنبه

ایران-جنبش دادخواهی، نظام قتل عام را به لرزه در آورده است


جنبش دادخواهی، نظام قتل عام را به لرزه در آورده است- پیام مریم رجوی در سالگرد قتل عام ۶۷
هموطنان عزیز!
۲۹ سال پیش در همین روز‌ها دژخیم قرن، خمینی جلاد، قتل عام سی هزار زندانی سیاسی مجاهد و مبارز را آغاز کرد. 
او می‌خواست برای حفظ حکومت خود، جنبش مقاومت را ریشه‌كن کند، می‌خواست کاری کند که دیگر هیچ‌کس فکر تغییر و آرزوی آزادی را به‌ذهن خود هم راه ندهد و این همه را
در نابودی هرچه سریع‌تر مجاهدین و همه کسانی یافته بود، که بر سر آرمان آزادی استوار بودند.
اما در مقابل این شقاوت بی‌سابقه، مجاهدین، هزار هزار سر دارها را از خود بلند کردند، در وجدان تاریخی ملت ایران، سوگند مجسم وفاداری به‌آزادی شدند، و تاریخ ایران را با اسطوره تسلیم‌ناپذیری خود، روشنایی و امید بخشیدند.
خون‌های مجاهدین و مبارزین آرمانخواه، هرگز از جوشش بازنمی‌ماند و در تمام این سالیان، روح عصیان و اعتراض جامعه ایران در پیکار با رژیم ولایت فقیه بوده است.
درود‌های بی‌پایان به‌همه زندانیان قتل عام‌شده سال ۶۷ که از لحظه‌یی که در اتاق‌های بازجویی گفتند بر سر موضع خود علیه ولایت فقیه و برای آزادی ایستاده‌اند، تا همین امروز، نبرد و پیکارشان رژیم آخوندی را درهم‌ می‌کوبد.
نام‌های آن‌ها را خمینی پنهان کرد، اما نام‌آورترین زنان و مردان تاریخ معاصر ایران‌اند.
مزارهایشان را مخفی کرده‌اند، اما حاضرترین و آشکارترین وجود رزمنده ملت ایران‌اند.
و سال‌هاست بر سر دار رفته‌اند، اما سرود سرخ آزادی بر زبان آن‌ها جاری است.
جنبش دادخواهی، نظام قتل عام را به لرزه در آورده است- پیام مریم رجوی در سالگرد قتل عام ۶۷
هموطنان، جوانان، قیام‌آفرینان!
سال گذشته در هفتم مرداد ماه، «خانواده‌های شهیدان و زندانیان سیاسی» با انتشار اطلاعیه‌یی «کارزار بزرگداشت شهیدان قتل عام ۶۷» را به‌اطلاع همه رساندند. حالا یک سال، از آغاز جنبش دادخواهی قتل‌عام‌شدگان می‌گذرد. و کارزاری که از جوشش خون شهیدان و از اراده ملت ایران برای کسب آزادی نیرو می‌گیرد، در این مدت، بارها نظام قتل‌عام را به‌لرزه درآورد:
آگاهی وسیعی در جامعه ایران، به‌ویژه در میان جوانان درباره این جنایت هولناک توسط رژیم ولایت فقیه به‌وجود آورد، توطئه سکوت و پنهان‌کاری آخوندها درباره کشتار سال ۶۷ را درهم شکست و آخوندهای حاکم را وادار ساخت که 
به‌مشارکت خود در جنایت علیه بشریت اقرار کنند.
جنبش دادخواهی طرح خامنه‌ای را که می‌خواست یک عضو هیأت مرگ را بر صندلی ریاست جمهوری رژیم‌اش بنشاند، بر سر او خراب کرد.
کل رژیم را در خیمه‌شب‌بازی انتخابات به‌شکست کشانید، شعار نه شیاد نه جلاد را اجتماعی کرد و پرونده‌ این کشتار را که براثر سیاست مماشات دولت‌های غرب مسکوت مانده بود، در سطح بین‌المللی مطرح ساخت.
همین تلاش‌ها باعث شد که دبیرکل ملل متحد، قتل عام سال ۶۷ را در گزارش‌ امسال خود مورد توجه قرار دهد.
کارزار این یک ساله، نشان داد که رژیم ولایت فقیه بر سر کشتاری که پایه‌های خود را بر آن بناکرده، به‌شدت آسیب‌پذیر است؛ در نتیجه آخوندها به‌هر کاری دست می‌زنند تا مجاهدین را مقصر جلوه بدهند، اما خودشان بیشتر در گرداب رسوایی فرو می‌روند.
مقاومت ایران، از نخستین روزهایی که اخبار قتل‌عام به‌بیرون زندان‌ها درز کرد، برای افشای جهانی این جنایت تلاش کرده است. در همان زمان مسعود در نامه‌یی به دبیرکل ملل متحد گفته بود: «جامعه بین‌المللی بایستی این رژیم را مجبور كند تا به سؤالاتی از قبیل مشخصات تمام اعدام‌شدگان، زمان، مكان و چگونگی اعدام و محل دفن آنها پاسخ دهد و مسئولان و مجریان این جنایت بزرگ را معرفی كند».
در یک سال اخیر، یاران و هواداران مقاومت با به‌خطر انداختن جان و زندگی خود، اسامی شمار دیگری از قتل‌عام‌شدگان و نشانی مزارها و نیز اطلاعات مربوط به‌‌‌‌ اعضای هیأت‌های مرگ در استان‌ها را جمع‌آوری کرده‌اند.
از همه آن‌ها و از عموم کسانی که طی یک سال گذشته، به جنبش دادخواهی پیوستند، از جوانان و دانشجویانی که در هر فرصت، فریاد دادخواهی قتل عام ۶۷ را سردادند و زندانیانی که در سخت‌ترین شرایط از این جنبش، حمایت کردند، قدردانی می‌کنم.
با این‌همه، آنچه انجام شده هنوز گام اول است. مردم و مقاومت ایران از پا نخواهند نشست تا زمانی که مسئولان قتل‌عام زندانیان سیاسی یعنی کسانی که امروز در بالاترین مناصب حکومتی نشسته‌اند، در برابر عدالت قرار بگیرند.
در شروع دومین سال جنبش دادخواهی، همگان را به‌گسترش این جنبش فرا می‌خوانم. این بخشی از جنبش آزادی ملت ایران برای سرنگونی تمامیت رژیم ولایت فقیه است.
بر این اساس:
۱ـ‌ جوانان دلیر و قیام‌آفرین در سراسر میهن اسیر را فرا می‌خوانم که برای واداشتن سران رژیم، به‌انتشار اسامی کامل قتل‌عام‌شدگان و نشانی مزارهای آن‌ها و اسامی جلادان این کشتار، دست به اعتراض بزنند.
۲ـ‌ از خانواده‌های شهیدان و زندانیان سیاسی می‌خواهم که با حضور بر سر مزار شهیدان، حق پایمال‌شده خود برای برپایی مراسم بزرگداشت فرزندان قهرمان خود را به رژیم آخوندی تحمیل کنند.
۳ـ‌ از عموم هموطنان می‌خواهم در کارزار ملی جمع‌آوری اطلاعات شهیدان، پیدا كردن مزارهای پنهان‌شده، و افشای آخوندها و جلادان دست‌اندرکار این جنایت، فعالانه مشارکت کنند.
۴ـ طلاب جوان و آن دسته از روحانیان كه از نظام منحوس ولایت فقیه فاصله دارند را فرا‌می‌خوانم که با محکوم کردن صریح این کشتار، حساب خود را از خمینی و نظام ضدانسانی و ضداسلامی ولایت فقیه جدا کنند.
۵- ‌پارلمان‌ها، احزاب سیاسی، سازمانهای مدافع حقوق بشر، رهبران مذهبی و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی در کشورهای مختلف را فرا می‌خوانم که برای همبستگی با مردم ایران، قتل‌عام زندانیان سیاسی ایران را قاطعانه محکوم کرده و از دولت‌های خود بخواهند ادامه روابط سیاسی و تجاری با استبداد مذهبی را به توقف اعدام و شكنجه در ایران 
مشروط كنند.
جنبش دادخواهی، نظام قتل عام را به لرزه در آورده است- پیام مریم رجوی در سالگرد قتل عام ۶۷
جنبش دادخواهی، نظام قتل عام را به لرزه در آورده است- پیام مریم رجوی در سالگرد قتل عام ۶۷
۶ ـ از کمیسر عالی حقوق بشر می‌خواهم که سریعا یک کمیسیون مستقل برای تحقیق در مورد قتل عام سال ۶۷ و متعاقباً قرار دادن مسئولان آن در مقابل عدالت، تشکیل دهد و از شورای امنیت ملل متحد می‌خواهم که ترتیبات محاکمه سران این رژیم، به اتهام جنایت علیه بشریت را فراهم کند.
تمام پرونده‌های بزرگ کشتار و سرکوب در ربع قرن اخیر در ایران، در شخص خامنه‌ای و بیت‌العنکبوت پرفساد او گره خورده است. او جانشینی خمینی را با مشارکت فعال در قتل‌عام سال ۶۷ به‌دست آورد و باید پیشاپیش همه سران رژیم‌اش به‌خاطر ارتکاب جنایت علیه بشریت محاکمه شود. 
هموطنان عزیز!
در قتل‌عام سال ۶۷، که هدف محوری آن کشتار مجاهدین بود، خمینی به‌جانشینان خود، این درس را آموزش داد که حفظ قدرت، با انهدام همین جریان سرموضع امکان‌پذیر است. در سه دهه گذشته، خامنه‌ای و همدستان‌اش، به‌همین درس عمل کرده‌اند. در مقابل، مجاهدین و شورای ملی مقاومت به‌مثابه جایگزین دمکراتیک این رژیم، نیروی پیروزی و آزادی‌اند و به‌اتکای مردم ایران، به این هدف پرشکوه، جامه عمل خواهند پوشاند. در آن روز، قهرمانان قتل‌عام شده و تمام یک صد و بیست هزار شهید آزادی ایران، در جان‌ها و اراده‌های پرشور جوانان ایران و در هزار اشرف و ارتش آزادی برخواهند خاست و روزگار فرخنده آزادی و دمکراسی و برابری را آغاز خواهند کرد.
درودهای بی‌پایان بر ستارگان نورافشان آسمان انقلاب ایران، شهیدان سرفراز سال ۶۷.
و سلام به پیشتازانی که به‌دادخواهی شهیدان برخاسته‌اند و راه و آرمان آن‌ها برای آزادی ایران را به‌اوج می‌رسانند.
جنبش دادخواهی، نظام قتل عام را به لرزه در آورده است- پیام مریم رجوی در سالگرد قتل عام ۶۷
پیام مریم رجوی به کنفرانس در ایتالیا ۲۷ژوییه ۲۰۱۷- ۵ مرداد ۱۳۹۶
اقدامات بین‌المللی برای اجرای عدالت در مورد شهیدان قتل عام سال ۶۷
نمایندگان محترم، فعالین حقوق بشر، خانم‌ها آقایان،
مایه خوشحالی است که خطاب به این جلسه مهم در مورد نقض حقوق بشر در ایران و به‌ویژه دادخواهی برای قتل‌عام‌شدگان سال ۶۷ صحبت کنم.
۲۹سال قبل در همین روزها رژیم ایران خود را آماده بزرگترین قتل عام زندانیان سیاسی در تاریخ معاصر می‌کرد. در عرض چند ماه ۳۰ هزار زندانی سیاسی قتل‌عام شدند و در گورهای دسته‌جمعی دفن شدند.
خمینی فتوایی صادر کرد که بر اساس آن، همه زندانیانی که هم‌چنان بر موضع خود در حمایت از سازمان مجاهدین خلق استوار هستند، باید اعدام شوند. متعاقبا هیات‌های مرگ، در تهران ودیگر استانها و شهرها تشکیل شد و ماشین کشتار به‌راه افتاد. برخی از افراد این هیات‌های مرگ، هم‌چنان دارای مناصب کلیدی در رژیم آخوندی هستند. وزیر دادگستری روحانی یکی از اعضای هیات مرگ بود
سکوت و بی‌عملی جامعه جهانی در قبال این جنایت علیه بشریت، به ملاها اجازه داد که با مصونیت از هرگونه مجازات به جنایات خود ادامه دهند. امروز ایران تحت حاکمیت ملاها بالاترین نرخ اعدام نسبت به جمعیت در جهان را دارد.
برای سالیان، صحبت راجع به آمران و عاملان این قتل‌عام در ایران، مرز سرخ بود. طی یک سال گذشته یک جنبش دادخواهی گسترده در ایران شکل گرفته است. این جنبش با هدف دادخواهی خون شهیدان قتل عام ۶۷، توطئه سکوت آخوندها درباره کشتار سال ۶۷ را درهم شکست و به‌سرعت اجتماعی شد و هر روز گسترش می‌یابد و تمامیت رژیم دیکتاتوری را به‌لرزه انداخته است.
اکنون زمان آن رسیده که جامعه بین‌المللی به اقدامات عملی دست بزند. من سازمانهای مدافع حقوق بشر را فرا می‌خوانم که برای مجازات عاملان این جنایت دست به اقدامات لازم بزنند.
از نمایندگان پارلمان ایتالیا می‌خواهم که برای همبستگی با مردم ایران، قتل‌عام زندانیان سیاسی ایران را قاطعانه محکوم کنند و از دولت ایتالیا بخواهند ادامه روابط سیاسی و تجاری با استبداد مذهبی را منع و یا حداقل منوط به لغو اعدام و سرکوب شکنجه در ایران کنندهم‌چنین از کمیسر عالی حقوق بشر می‌خواهم که سریعا یک کمیسیون مستقل برای تحقیق در مورد قتل عام سال۶۷ و متعاقبا قرار دادن مسئولان آن در مقابل عدالت، تشکیل دهد. از نمایندگان محترم پارلمان و شخصیت‌های مدافع حقوق بشر می‌خواهم این موضوع را از طریق دولت ایتالیا و مستقیما با کمیساریای عالی پناهندگان پیگیری کنند.

پیام خانم مریم رجوی در گرامیداشت شهیدان قتل‌عام سال ۶۷- مرداد۹۴

در سالهای اخیر، خامنه‌ای به‌خاطر زهر اتمی بارها تلاش 
کرد نیروی رزمنده ضدرژیم، یعنی مجاهدان اشرفی را از سر راه خود بردارد و خطر سرنگونی را از خود دور کند. اما پایداری مجاهدان آزادی و آماده‌باش سیاسی اشرف‌نشانها و حامیان این مقاومت، طرح و برنامه رژیم ولایت‌فقیه را برای تکرار نسل‌کشی به شکست کشانید. این شکست یکی از عوامل مهم بحران و بن‌بستی است که امروز تمامیت رژیم را احاطه کرده است.
آری، این تعهد بزرگ مقاومت ایران است که قطره قطره خونهای مجاهدان و مبارزان قتل‌عام‌ شده را به نیروی آزادی و پیروزی ایران مبدل کند و آرمان آنها را به پیروزی برساند.