کارگران و زحمتکشان ایران، اخراج شدگان، بیکاران و میلیونها
زن و مرد شرافتمندی که زیر تیغ اخراجها، قراردادهای سفید و موقت و حقوقهای پرداخت
نشده به زندگی در ترس و فقر و ناامنی محکوم شدهاید!
عید جهانی کارگران بر همه شما مبارک.
هرچند که آخوندهای دژخیم و غارتگر زندگی را بر شما تیره و تلخ
کردهاند، اما رودرروی این رژیم، روز جهانی کارگر را - بهمثابه سمبل جهانی مبارزات
کارگری و روز نویدبخش رهایی از ستم و بهرهکشی جشن میگیریم. چرا که در رنجهای شما
و اراده و قدرتتان برای پایان دادن بهاین رنجها نیروی آزادی و رهایی نهفته است.
یاد شاهرخ زمانی، کارگر مبارز و زندانی سیاسی دلیر بهخیر؛ که
در مبارزه برای برپایی سندیکای کارگری زندانی شده بود و سال گذشته تحت فشارها و رفتار
ضد انسانی دژخیمان، در زندانهای خامنهای جان باخت
و درود به زندانیان سیاسی کارگر که در شکنجهگاهها مقاومت میکنند
و کارگران دلیری که با پذیرش خطر اخراج خود بهپایمال شدن ابتداییترین حقوق و آزادیهای
کارگران اعتراض میکنند.سال گذشته، از نظر اعتراض و مقاومت در محیطهای کارگری سال
پرباری بود و کارگران در واحدهای تولیدی همه استانها،بیوقفه به اعتصاب، راهپیمایی،
برپایی اجتماعات اعتراضی یا به انتشار بیانیههای اعتراضآمیز دست زدند.
همچنین بارها از شهرهای مختلف به تهران رفته در برابر مجلس
و ریاست جمهوری ارتجاع و وزارتخانههای مختلف یا بنیاد ضد مستضفعان و سایر مراکز حکومتی
گردهمآمدند و با این عمل، این حقیقت را بازگو کردند که از نظر کارگران و زحمتکشان
ایران، منشأ تیرهروزی اکثریت مردم ایران و مدافع اصلی بهرهکشی و ستم و تجاوز علیه
حقوق کارگران ولایت فقیه است.
در ورشکستگی بیوقفة کارخانهها که سال گذشته باعث تعطیلی
60٪ مراکز صنعتی[1] شده، قبل از هر کس این کارگراناند که کار و زندگی خود را از دست
میدهند، بدون این که حتی قادر بهپس گرفتن مطالبات خود شوند، در واگذاری کارخانهها
و مزایدههای متقلبانة مربوط بهآن، در فساد اقتصادی و گسترش بازار قاچاق هم چنین
در ورشکستگی بانکها و افزایش واردات کالاهای خارجی، نخستین و مهمترین قربانی، کارگران
ایراناند.
همچنانکه سیاست خیانتکارانه تخصیص بخش مهمی از درآمدهای کشور
به هزینه جنگ و کشتار در سوریه، قبل از همه، کارگران ایران را فقیرتر و محرومتر
میکند.
اکنون سالهاست که حداقل دستمزد کارگران حول و حوش فقط یک دلار
برای هر ساعت ثابت مانده. اما از سال ۸۸ تاکنون قدرت خرید کارگران بهمیزان ۱۸۷ درصد
سقوط کرده است[2]. بهگفته مقامهای رسمی، ۶۰ درصد کارگران در موقعیتی نیستند[3] که
حتی همین حداقل دستمزد را دریافت کنند. در حالی که دستمزد ساعتی یک دلار کارگر ایرانی
حتی به اندازه یک چهارم دستمزد کارگران در بحرانزدهترین اقتصادهای جهان نظیر یونان
نیست[4].
سونامی اخراجها که در دولت آخوند روحانی شدت یافته، روزانه
گروه گروه از کارگران را به ارتش میلیونی بیکاران اضافه میکند. برطبق برآوردهای رسمی،
شمار کارگران بیکار شده بیش از یک میلیون نفر است[5] و در دو سال اخیر ۱۶۶هزار صنعتکار
شغل خود را از دست دادهاند.[6]
کارگرانی هم که هنوز کار خود را از دست ندادهاند، زیر فشار
حقوقهای پرداختنشده خود هستند و بهخاطر قراردادهای موقت یا سفید امضا که بهآنها
تحمیل شده، امنیت شغلی ندارند.
این قراردادها که بهگزارش وزارت کار، درحالحاضر ۹۳٪ نیروی
کار ایران را در برگرفته[7]، از رذیلانهترین طرحهای رژیم ولایت فقیه علیه حقوق کارگران
ایران است و از آغاز برای بهانقیاد کشاندن و ارزانسازی نیروی کار بهآنها تحمیل
شده است.
کارگران ایران از کممزدترین کارگران و از آسیبپذیرترین نیروهای
کار در برابر اخراجها در تمام جهاناند و از ناامنترین موقعیتهای شغلی برخوردارند.
هرچند که در ایران یک رکود دهشتناک اقتصادی برقرار است، اما
فراتر از آن، عامل درجه یک فلاکت زندگی کارگران بیاعتنایی آخوندهای حاکم به سرنوشت
کارگران است که آنها را قربانی سیاستهای تبهکارانه خود میکنند.
غارت ثمره جان و زندگی کارگران و سرکوب اعتراضهای حقطلبانه
آنها یکی دیگر از مشترکات جناحهای حاکم در رژیم ولایت فقیه است. ازاین رو، به گواهی
گزارشها و آمارهای رسمی، وضع کارگران ایران سال به سال بدتر میشود.
وضعیت شرمآور سکونتگاهها و کمپهای کارگران در نقاط مختلف
کشور بهویژه در منطقه پارس جنوبی و در عسلویه و نخل تقی، داغ ننگی بر پیشانی آخوندهای
حاکم است.
آنها در تبلیغات خود عسلویه را «تمدن بزرگ نفتی» یا «پایتخت
انرژی کشور» نامیدهاند. اما تمدن آخوندها شرایطی است که در آن دهها هزار کارگر محروم
در اتاقهای کوچک و متراکم و بهشدت آلودهیی که پر از ساس و کنه است گنجانیده شدهاند،
غذا اندک و بیکیفیت است و پیدرپی به مسمومیت کارگران میانجامد، وسایل حمل و نقل
بسیار فرسوده است و هر سال شمار زیادی از کارگران را به قتل میرساند، رواج سهل و ساده
مواد مخدر بخش زیادی از آنها را بهتیره روزی کشانده، آب شیرین تقریباً وجود ندارد،
تسهیلات درمانی و بهداشتی ناچیز است و کارگران به زیستن در شرایط نزدیک به بردگی محکوم
شدهاند.
آخوندها حکومت خود را بر چنین فقر و فلاکتی برقرار کردهاند.
آنها نه میخواهند و نه میتوانند کمترین تغییری در این وضعیت ایجاد کنند.
بههمین دلیل، بهدست آوردن حداقل حقوق کارگران و زحمتکشان ایران،
بدون تغییر رژیم ولایت فقیه امکانپذیر نیست. آزادی تشکلهای مستقل، برپایی اعتصابها
و اجتماعات اعتراضی، جمع شدن بساط قراردادهای موقت و سفیدامضا، انحلال شرکتهای پیمانکاری
تأمین نیروی کار، پرداخت بهموقع دستمزدها و دادن تمام مطالبات معوقه، برخورداری از
بیمه درمانی و بیکاری و سایر خواستهایی که بهدرجات باعث آزادی و رهایی کارگران میشود
موجودیت رژیم ولایت فقیه را تهدید میکند و از اینرو بهدست آوردن هر یک از آنها
در گرو مبارزه علیه تمامیت این رژیم است.
کارگران و زحمتکشان دلیر!
رژیم بحرانزده آخوندها در مقابل اتحاد و مبارزه مشترک شما ضربهپذیر
است. ایستادگی شما برای مطالبه حقوق انکارناپذیرتان بخش بزرگی از مبارزه تمامی مردم
ایران برای رهایی و برچیدن استبداد مذهبی است.
اگر به تاریخچه جنبش مقاومت در برابر رژیم آخوندی مراجعه کنید
خواهید دید که در دوران مبارزات سیاسی و ضد ارتجاعی و انتشار نشریههایی مانند بازوی
انقلاب و فریاد گودنشین، در تمامی سالهای مقاومت انقلابی و در صفوف ارتش آزادیبخش ملی،
کارگران پیشتاز و آگاه ایران، همواره حضوری درخشان داشته و دارند.
دور نیست روزی که کارگران و زحتمکشان دلیر ایران و جوانان اشرفنشان
و رزمنده میهنمان با تشکیل یکانهای ارتش آزادی دست در دست قیامکنندگان برای استیفای
آزادیها و احقاق حق بزرگ حاکمیت ملت ایران بهپا خیزند. و دور نیست روزی که در ایران
رها شده از ستم آخوندها، تمامی اقشار محروم و ستمدیده مردم ایران به حقوق بنیادین انسانی
و به آزادی و عدالت اجتماعی و به برابری و رفاه و سعادتی که شایسته آن هستند، دست یابند.
روز جهانی کارگر بر همه شما مبارک!