سالروز ملی
شدن صنعت نفت ، بار دیگر نام و یاد مصدق بزرگ پیشوای نهضت ملی ایران را زنده میکند.
۶۵ سال از آن ابتکار شجاعانه که با رنج و کوشش بسیار از جانب مصدق و یاران پاکبازش
همچون دکتر حسین فاطمی شهید محقق شد میگذرد.
پساز آن،
هم دیکتاتوری شاه هم دیکتاتوری شیخ تا توانستند برای به محاق بردن مصدق تلاش کردند.
در 28 مرداد
استعمار، با همدستی دربار و مرتجعان مذهبی به سردمداری کاشانی که خمینی مرید و شیفته
او بود، دولت مصدق را با کودتا ساقط کرد.
شاه او را
محاکمه کرد و خمینی از سیلی خوردناش شکرگزاری کرد، رژیم شاه او را تبعید کرد و آخوندها
گردآمدن بر سر مزارش را منع کرده و حتی نام او را بر خیابانهای تهران تحمل نکردند.
با اینهمه نام او در دل هر ایرانی احترام برمیانگیزد، ایستادگی او بر سر منافع مردم
ایران ستودنی است و زمامداریش الگوی دمکراسی برای نسلهای پیاپی است.
هنگام برقراری
دیکتاتوری رضا شاه در مقابل این تصمیم که یک شخص هم شاه باشد، هم رئیسالوزرا و هم
فرمانده کل قوا ایستاد و گفت: «اگر تکهتکهام کنند ... زیر بار این حرفها نمیروم،
پس چرا خون شهدای آزادی را بیخود ریختید؟».
دو دهه بعد
بر سر انتخابات آزاد در مقابل محمدرضا شاه ایستاد که تا انتخابات آزاد انجام نشود و
مردم وکلای خود را انتخاب نکنند، وضع مملکت تغییر نخواهد کرد.
در دیوان
لاهه با چنان شور و ایمان و یقینی از منافع مردم ایران دفاع کرد که ایرانیان حاضر اشک
ریختند و قاضی انگلیسی بهزیان کشورش و بهسود ایران رأی داد. سپس در محاکمه نمایشی
فریاد زد، گریست و اعتصاب غذا کرد تا پیامش را به تمام جهان و بهنسلهای بعدی برساند.
تاریخ گواهی میکند که در بیدادگاه، طرف پیروز و سرفراز مصدق بود. و گواهی میکند
که پیام او به نسلهای پس از او رسید و راه مقاومت عادلانه را در پیش گرفتند.
در دادگاه
نظامی شاه، مسعود بارها و بارها نام مصدق را تکرار کرد و گفت: من و دوستانم از فرزندان
دكترمصدق هستيم.
او گفت: بعد
از شهريور ۱۳۲۰ مصدق نفت را تبديل به يك شعار وانگيزه ملي كرد صفوف
مردم را متشكل و شعلهها را فروزانتر ساخت.
مسعود گفت
که «آن روز گرم تابستان، در تاريخ ايران، به سياهي و سردي تبديل شد. مصدق غروب استعمار
و طلوع آزادي و استقلال را ميخواست».
بهیاد میآوریم
که سه هفته پس از سقوط دیکتاتوری شاه، در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ در اجتماع بزرگی که بر سر مزار دکتر مصدق در احمدآباد برگزار شد، مسعود در کنار
پدر طالقانی، رودرروی خمینی دجال، در سخنان پرشورش تجلیل و تقدیر از مصدق را به اوج
رساند.
و یک سال
بعد در گردهمآیی بزرگ مجاهدین در رشت، گفت: «در اين ترديدي نيست كه نسل به خون شسته
ما ...مشعل كوچك خان و مشعل مصدق را هر چه محكمتر در دست خواهد فشرد».
این افتخاری
برای مقاومت مردم ایران است که طی پنجاه سال نبرد با دو دیکتاتوری، نگذاشتند که دشمنان
مردم ایران، مصدق را از نظرها پنهان کنند و پرچم او را بهعنوان نماد آزادیخواهی و
ایستادگی در برابر دیکتاتوری برافراشته نگهداشتند.
چنین است
که پژواک صدای مصدق در تاریخ ایران همچنان بهگوش ميرسد که «مقصود اين است كه مردم
در نيك و بد امور شركت كنند و مقدرات مملكت را به دست گيرند».
در سال۱۳۲۹، دکتر مصدق در طرح ملی شدن صنعت نفت نوشت: «به نام
سعادت ملت ايران و به منظور كمك به تأمين صلح جهاني ما پیشنهاد میکنیم که صنعت نفت در سراسر کشور بدون
استثناء ملی اعلام شود».
و حالا در
ادامه تکاملی راه او، مردم و مقاومت ایران برآنند که «به نام سعادت ملت ايران و به
منظور كمك به تأمين صلح جهاني» فاشیسم دینی را به زیر بکشند تا مردم ایران مقدرات مملکت
را بهدست بگیرند. آن روز به یقین فرا خواهد رسید.
سلام بر پیشوای
فقید نهضت ملی ایران.