بعد از ظهر شنبه ۲۲خرداد
۱۳۹۵، مريم رجوي با هیئتی از مسئولان و شخصيتهاي اپوزيسيون سوريه دیدار و گفتگو کرد.
در اين ديدار خانمها سهير الاتاسي؛ عضو هیأت عالی مذاکرات، نغم غادري؛ عضو هیأت عمومی
و نایب رئيس سابق ائتلاف، تغريد الحجلي؛ وزیر سابق دولت موقت و آقايان هيثم مالح؛رئیس
کمیسیون قانون، ميشل كيلو؛ از اعضای هیأت سیاسی، دكتر نصر حريري؛ از رهبران ائتلاف،
سرتيپ عبدالاله بشير النعيمي؛
رئيس ستاد سابق ارتش آزاد،
سرتيپ مصطفي الشيخ؛ از بنیانگذاران ارتش آزاد، سرهنگ البطيش؛ از اپوزیسیون سوریه، غسان
عبود رئيس تلویزیون اورینت و احمد كامل مشاور مطبوعاتی هیأت عالی مذاکرات حضور داشتند.
در اين ديدار، مريم رجوي،
قهرمانيهاي انقلاب و مردم سوريه، بهخصوص مردم حلب را ستود و گفت: ايستادگي مردم سوريه
در ششمين سال، در حاليكه قدرتهاي جهاني نيز يا درطرف جلاد سوريه بودند و يا بيتفاوتي
و بيعملي در پيش گرفتند، پيروزي محتوم مردم و انقلاب سوريه را بشارت ميدهد. رژيم
اسد و حامي اصليش فاشيسم ديني حاكم بر ايران، از شكست گريزي ندارند.
هيثم مالح رئيس کمیسیون
قانون ائتلاف، در اين ديدار ضمن تشكر از حمايتهاي بيدريغ مقاومت ايران و خانم رجوی
از مردم و انقلاب سوريه، گفت امروز با شما در يك سنگر و در مقابل دشمن واحدي قرار داريم
و خودمان را جزئي از جنبش و مقاومت شما ميدانيم.
سایر اعضای هیئت نیز در
این ملاقات، ضمن تاكيد بر همبستگي دو ملت و دو مقاومت به نقش رژیم
آخوندها در کشتار مردم
سوریه و تلاش برای حفظ بشار اسد به منظور حفظ رژیم در تهران اشاره کردند.
شنبه شب ۲۲خرداد ۱۳۹۵
(۱۱ژوئن)، در شب همبستگی با مقاومت سوریه، مریم رجوی همراه با هیئتی از مسئولان و شخصيتهاي
اپوزيسيون سوريه، از نمایشگاه حلب قهرمان دیدن کردند. در این نمایشگاه تصاویر ۵ سال
مقاومت شجاعانه مردم سوریه از یکسو و فجایع تکاندهنده و جنایتهای رژیم ایران و همپیمانان
آن در این کشور و نیز تابلوهای نقاشی از مقاومت مردم سوریه، در معرض بازدید قرار گرفت.
مریم رجوی در این نمایشگاه،
دسته گلهایی را نثار نماد شهیدان مقاومت سوریه کرد و در مقابل نماد کشته شدگان ۹ شهر
جنگزده سوریه ادای احترام نمود.
مریم رجوی در این نمایشگاه
طی سخنانی خطاب به هیئت سوری گفت:
دیدن این تصاویر در هر
بینندهای دو نوع احساس بر میانگیزد: از یک طرف اندوهی که قلب را میفشارد و از طرف
دیگر افتخار و تحسین نسبت به این همه مقاومت و این همه پایداری.
اشک و اندوه بهخاطر این
تصاویر شوکهکننده، خونهای ریخته شده و استعدادهای پرپرشده.
بهخاطر اشکها و نالههای
یتیمان و چهرههای داغدار مادران آنها.
بهخاطر زندگیهای پریشانشده،
خانههای خراب شده، شهرهای منهدم شده و بهخاطر حلب، این شهر شهید، حلب هزاربار شهید
شده.
حلب قهرمان، شهر افتخار
و شهر امید و آرزو.
حلب، شهر چند هزار سالهای
که همیشه نمادی از فرهنگ و تاریخ بسیار غنی خاورمیانه بوده و امروز هم نماد کشاکش بین
خیر و شر است. یعنی جنگ میان آخوندها و بشاراسد
از یک طرف با مردم همه خاورمیانه.
شنبه شب ۲۲خرداد ۱۳۹۵ (۱۱ژوئن) یک جلسه همبستگی با مردم و مقاومت سوریه با حضور
مریم رجوی و شماري از شخصيتهاي برجسته اپوزيسيون سوريه از جمله آقایان هیثم مالح، میشل
کیلو، نصر حریری، وخانمها سهیر آتاسی، تغرید الحجلی و نغم غادری برگزار شد.
سیداحمد غزالی نخست وزیر سابق الجزایر، شیخ تیسیر قاضی القضات
سابق فلسطین، علامه حسینی، خلیل مرون، مدير مسجد اوری فرانسه و رئيس كميته مسلمانان
فرانسه براي دفاع از حقوق اشرفيان، دکتر انور مالک، نویسنده وگزارشگر سابق سوریه در
اتحادیه عرب، طارق ابو نور، دبیر کل فدراسیون مالی اسلامی، طاهر مهدی؛ امام و خطیب
و عضو شورای اروپایی فتوا و تحقیق، عبدالله خلف؛ از جریان سعد حریری، رضا الرضا، فعال
سیاسی و استاد جلال گنجهای، مسئول كميسيون مذاهب و آزادي اديان شوراي ملي مقاومت ايران،
از دیگر سخنرانان این برنامه بودند.
اجرای برنامههای موسیقی توسط گروه هنرمند سوری سمیح شقیر، از
دیگر برنامههای اجلاس همبستگی با مردم و مقاومت سوریه بود که مورد توجه بسیار قرار
گرفت.
قسمتی از سخنان خانم رجوی در این جلسه
درحالیکه ماه رمضان جریان دارد، جهان اسلام شاهد استمرار یک
خونریزی عظیم در سوریه است که از چند قرن پیش تاکنون کمسابقه بوده است.
مگر رمضان ماه عبادت نیست؟ مگر رمضان ماه صلح نیست؟ مگر ماه
نزدیک شدن دلها نیست؟ پس چرا آخوندهای حاکم بر ایران و بشار اسد از کشتار دست برنمیدارند؟
زیرا کمترین آیندهیی برای خود نمیبینند. هم در ایران به اعدامها ادامه میدهند و هم در سوریه
ریختن خون مردم را وسیله حفظ منافع حقیر خود کردهاند.
در نقطه مقابل آنها، ما، مقاومت ایران، ماه رمضان را ماه همبستگی
با مردم مقاوم سوریه اعلام میکنیم. و امشب در این اجتماع و در این افطار، سوریه مجروح
و خونفشان را مد نظر داریم و از قهرمانی و ایستادگی مردمش تجلیل میکنیم.
آنچه امروز در سوریه میگذرد، افشاکنندة رویداد عظیمی است که
استبداد مذهبی حاکم بر ایران را در سطح منطقه، از کرسی یک رژیم مدعی اسلام بهزیر کشیده
و نشان داده که یک حکومت تجاوزکار است و برای حفظ قدرت متزلزل خود، خاورمیانه را در
گرداب خون فرو برده است.
در داخل ایران، دیر زمانی است که دیکتاتوری دینی از نظر فکری
و ایدئولوژیکی شکست خورده است. خونهای یکصد و بیست هزار مجاهد و مبارزی که در مبارزه
علیه این رژیم نثار شد و نقش و تأثیر مجاهدین خلق ایران در شناساندن اسلام واقعی، دجالیت
دینی ملاها را افشا کرده است. اما در کشورهای اسلامی و عربی، آخوندها توانسته بودند
برخی افراد بیاطلاع را بفریبند و برای سالهای طولانی مقاصد تبهکارانه خود را زیر
پرده دین پنهان کنند.
در داخل ایران، پیشروترین جوانان شیعه را هزار هزار اعدام میکردند.
اما در خارج ایران، خود را مدافع شیعه جا میزدند و با فرقهگرایی حول مسأله شیعه و
سنی، تروریسم و بنیادگرایی را گسترش میدادند و گروههای دستساخته خود نظیر حزبالشیطان
لبنان را بهجان مردم خاورمیانه میانداختند.
در لبنان، گروگانگیری اتباع غربی که از بیت ولی فقیه هدایت
میشد، ابزاری برای معامله با دولتهای غرب بود تا بهمماشات با فاشیسم دینی کشیده
شوند.
در مورد فلسطین، این آخوندها بودند که بیشترین ضربه را به آرمان
مردم فلسطین زدند. آنها در تجزیة فلسطین و دشمنی با صلح خاورمیانه نقش تعیینکننده
داشتهاند.
در عراق، تحت نام صدور انقلاب و اسلام، آخوندها این کشور را
شرحه شرحه کرده و به انهدام و پریشانی کشاندند.
شواهد و گزارشها نشان میدهد که گروه داعش محصول سرکوب مردم
عراق و سرکوب مردم سوریه توسط رژیم آخوندها با کمک بشار اسد و نوری مالکی است. البته
تروریسم داعش به عراق و سوریه محدود نشده و به فرانسه و بلژیک و دانمارک هم سرایت کرد.
اگر آخوندهای حاکم بر ایران، در عراق و سوریه دخالت و جنایت
نمیکردند، این پدیده زشت در خاورمیانه گسترش پیدا نمیکرد و حملات تروریستی در فرانسه
و سایر کشورها هم شکل نمیگرفت. بههمین دلیل ما همواره گفتهایم که تا وقتی با رژیم
ایران مقابله نشود، بحران تروریسم در اروپا، ریشهکن نخواهد شد. زیرا ولایت فقیه و
داعش دو روی یک سکه هستند.
به یمن مقاومتها و فداکاریها، امروز، شرایطی فراهم شده که همه
شعبدهبازیهای آخوندها نقش برآب شده است. زیرا اثبات شد که آنهمه هیاهو که آخوندها
بهقول خودشان علیه استکبار و صهیونیسم داشتند، در واقع پوشش فریبکارانهیی برای دشمنی
با ملتهای منطقه بوده و هست. کما اینکه تا امروز ۸ سال را در جنگ با عراق بودهاند،
۵ سال در جنگ با ملت سوریه و ۳۸ سال است که در جنگ با ملت ایران هستند.
اسلام دروغین آنها، کشتار و ویران کردن سوریه و آوارهکردن
بیش از نیمی از ملت سوریه است. آخوندها به این توجیه پناه بردهاند که در آنجا مشغول
دفاع از حرم حضرت زینباند. میخواهند به فاجعهآفرینی خود باز هم رنگ اسلامی و شیعی
بزنند.
اما اين رژيم، يكصد و بيست هزار اعدام سياسي از مردم ايران،
در پرونده خود دارد كه اكثريت بزرگ آنها مسلمانان شيعه هستند. البته همزمان جوانان
اهل سنت ایرانی را هم، صرفاً بهخاطر مذهبشان پیدر پی اعدام میکند.
از یاد نبردهایم که همین رژیم، مراقد امامان شیعه را در سامرای
عراق منفجر کرد و از یاد نبردهایم که همین رژیم، با انفجار بمب در حرم امام هشتم در مشهد، شمار زیادی از مردم را قربانی
کرد تا مجاهدین خلق را عامل آن معرفی کند.
بنابراین، اسلام، چه شیعه و چه سنی، هیچ دشمنی پلیدتر از آخوندهای
حاکم نداشته و ندارد. امروز، نه شیعه، نه سنی، نه مسلمان و نه مسیحی، نه عرب، نه فارس،
نه ترک و نه افغانی دشمنی بدتر از رژیم آخوندها ندارند.
بهقول برادرمان، آقای نخستوزیر غزالي، اين رژيم بهاصطلاح اسلامي ايران است كه بيشترين تعداد مسلمانان
را در دوران معاصر كشته است. چه از مسلمانان اهل سنت و چه از شيعيان.
بله، رژیم ولایت فقیه دشمن اصلی ملتها و کشورهای منطقه است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر