«روز شنبه، ۱۳خرداد ۱۳۹۶ ( ۳ ژوئن۲۰۱۷) بهمناسبت ماه مبارک رمضان، جلسهیی با عنوان «همبستگی ادیان علیه افراطیگری»، با حضور مریم رجوی و شخصیتهایی از کشورهای عربی و مسلمانان فرانسه، در اورسوراواز برگزار شد.
در آغاز، شرکتکنندگان از نمایشگاهی تحت عنوان «کشتار و قتل عام، از ایران تا سوریه» شامل تصاویری از شهدای انقلاب ایران و سوریه و هم چنین تظاهرات مردم سوریه علیه رژیم اسد، بازدید کردند.
در این جلسه، مریم رجوی، طی سخنانی خطاب به شرکتکنندگان گفت:
ماه رمضان/ ماه پیوندٍ میان دلهاست، ماه دوستی و همبستگی و صلح.
اما متاسفانه در شرایط امروز اگر بهخاطر پریشانی و گسستگی کشورها و ملتهایمان اشک بریزیم، بر ما ملامتی نیست؛ بهخاطر سوریه و عراق و یمن و کشورهای دیگر که در آن مسلمانان و خواهران و برادران ما در شرایط سختی بسر می برند.
به همین خاطر/ از شما اجازه ميخواهم که همه ملتهاي مسلمان را به همبستگي فرابخوانم. فراخوانی براساس مبنايی محكم كه مورد قبول بيشتر مسلمانان است.
این مبنا از نظر عقیدتی، نفی اجبارِ دینی/ و دین اجباری است /وبه قول قرآن : لااكراه في الدين
و از نظر سیاسی، ایستادگی در مقابل ولایت فقیه حاکم بر ایران/ یعنی دشمن مشترک همه كشورهاي منطقه است.
اجبار ديني و دين اجباري كه در روزگار ما با حاكميت خميني شروع شد/ حربهیی است برای پس زدن مخالفان،/ برای تحمیل قدرت استبدادی .
بر اين اساس ما ميگوييم/ دعوا نه ميان شيعه و سني است،/ نه ميان مسلمان و مسيحي،/
بله جنگی میان تمدنها در کار نیست؛/ بلكه كشاكش اصلي ميان استبداد و بنیادگرایی است/ با دمكراسي و آزادي.
نفي هرگونه اجبار در دين،/ همچنين براي اصلِ جدايي دين و دولت، راه باز ميكند، و جايي براي استبداد تحت نام خدا/ و تبعيضِ مذهبي باقي نميگذارد.
بله، ما میتوانیم بر سرِ یک اصلِ اساسی،/ وحدت داشته باشیم که تار و پود اسلام از آن سرشته است؛ و آن نفی اجبارِ دینی است. یعنی همان اصل لااکراه فیدین.
روح اسلام/ از هرچه اجبار، اکراه و ممنوعیت تحمیلی بیزار است. از حجابِ اجباری تا واداشتن مردم/ به روزه و نماز/ با شلاق و ارعاب/ تا جلوگیری از احداث مساجد اهل سنت/ و بهخصوص حکومت تحمیلی/ با سوءاستفاده از نام خدا و اسلام.
دشمنیِ اين رژيم با صلح و آرامش در منطقه، در طول سه دههي گذشته ثابت بوده/، چرا كه صدورِ تروريسم و بنيادگرايي، بخش لاينفك استراتژيِ اين رژيم/ براي بقاست.
حال كه جامعة جهاني،/ بر سرچشمهي تروریسم و بنیادگرایی در منطقه/ یعنی رژیم ولایت فقیه،/ اتفاق نظر دارد،
من از جانب مردم و مقاومت ایران/ یک ابتکار سهوجهی را/ پیشنهاد میکنم/ و همه کشورهای منطقه را / بهحمایت از آن فرا میخوانم:
نخست: سپاه پاسداران/ رسماً بهعنوان ِیک موجودیت ِ تروریستی/ اعلام شود./ و با شبهنظامیان ِ تحت فرماناش/ تماماً از کشورهای منطقه اخراج شوند.
دوم: کنفرانس کشورهای اسلامی/ رژیمِ ولایت فقیه را/ از این سازمان اخراج کند و کرسیِ ایران را به مقاومت ِ مردم ایران بسپارد.
سوم: مبارزه مردم ایران را/ برای بهزیر کشیدن ولایت فقیه/ و کسب آزادی و دمکراسی/ بهرسمیت بشناسند.
روز شنبه ۱۳ خرداد ۹۶ همزمان با افطار ماه مبارک رمضان یک
گردهمایی با حضور خانم مریم رجوی و با شرکت و سخنرانی نمایندگان و شخصیتهای برجسته
سیاسی و مذهبی از کشورها و جوامع اسلامی برگزار شد.
سخنرانان و شرکتکنندگان در این گردهمایی، ضمن محکوم کردن
دخالتهای فاشیسم مذهبی حاکم برایران در کشورهای منطقه و بنیادگرایی و تروریسم
صادراتی این رژیم تحت نام اسلام، این دخالتها و بهویژه شرکت گسترده پاسداران و
شبه نظامیان رژیم ولایت فقیه در کشتار مردم سوریه را عامل اصلی بحران در منطقه
دانستند.
سخنرانان برلزوم خلع ید از رژیم آخوندی و اخراج پاسداران و
مزدوران اعزامی خامنه ای به عنوان ضرورت صلح و امنیت منطقه تأکید کردند و خواستار
گنجاندن نام سپاه پاسداران در لیستهای تروریستی شدند.
سیاستی که در مقابل حمله بهاشرف، سکوت و مماشات کرد، راه رژیم آخوندی را برای اشغالگری و جنگ و نقض حاکمیت کشورهای منطقه هموار ساخت.
چه كسي نميداند كه اگر خميني و خلافت و ولايت فقيه او تحت عنوان شيعه نبود، جهان مطلقاً با پديدهیی بهعنوان داعش و خليفهگري سني كه معلول بلافصل فاشيسم ديني است و خميني بنيانگذار و آغازگر آن بود، مواجه نبود.
واقعيت اين است كه عمدة فاجعهها و ویرانیها و تباهیهایی که امروز خاورمیانه را در خود غرق کرده، در سرمنشأ خود بهخاطر امتیازها و باجهایی است که دولتهای غرب و مشخصاً آمریکا بهرژیم آخوندی دادهاند.
فكرش را بكنيد كه اگر همين عكسالعمل و جواب و مقابلة اين بار در برابر حملة شيميايي رژيم اسد و كشتار مردم بيدفاع و كودكان بيپناه، در 4 سال پيش در سوريه انجام ميشد، آيا امروز آرايش و چهره منطقه با 11 ميليون آواره سوري و ميليونها پناهجو، بالكل متفاوت نبود؟
راستي اگر در جواب به حملات شيميايي، 4سال تأخير نميشد، چگونه سپاه پاسداران میتوانست جنگافروزی و ویرانگری خود در سوریه را گسترش بدهد و چگونه ممکن بود تعداد مردم بیپناهی که درسوریه کشته شدهاند، از 500 هزار نفر بیشتر شود؟
بههمین دلیل است که مردم و مخالفان سوری از موشکباران مراکز حملات شیمیایی دیکتاتوری اسد استقبال کردند. در نقطه مقابل، رژیم آخوندی آن را بهشدت محکوم کرد و تلاش کرد انجام حمله شیمیایی توسط دیکتاتوری بشار اسد را انکار کند. اما اگر رژیم ولایت فقیه، خودش در این جنایت ضدبشری درگیر نبوده یا رژیم سوریه را بهآن ترغیب نکرده، چه نیازی دارد که آن را لاپوشانی کند؟
به همين خاطر است كه ميگوييم: پس از سالها مماشات با رژيمهاي سوريه و ايران كه حاصلي جز افزايش جنايتهاي جنگي و جنايت عليه بشريت نداشته است، از كار انداختن پايگاهها و مراكز حملات شيميايي و ماشين جنگ و سركوب در سوريه، بايستي با بيرون انداختن فاشيسم ديني حاكم بر ايران و پاسداران و مزدورانش از سوريه و عراق و يمن تكميل شود.
به همين خاطر است كه ميگوييم: خلع يد از پدرخوانده و حامي اصلي تروريسم در جهان امروز، لازمه صلح و آرامش و رخت بربستن بنيادگرايي و تروريسم در منطقه و جهان است.
پرزيدنت محمود عباس در اين ديدار بر ضرورت مبارزه
با بنيادگرايی و تروريسم در منطقه تاكيد كرد و آخرين تحولات در خاورميانه بويژه مسائل
مربوط به فلسطين و ابتكار فرانسه در اين رابطه را باطلاع مریم رجوی رساند.
مریم رجوی ضمن تقدير از همبستگی مقاومت فلسطين
و رهبر آن با مردم و مقاومت ايران، پيروزيهای دولت فلسطين را تبريك گفت و برای تحقق
آرمان مردم فلسطين آرزوی موفقيت كرد. وی با تاكيد بر اينكه رژيم ايران منشاء اصلی تفرقه
و بنيادگرايی و تروريسم در همه منطقه بخصوص عراق، سوريه، لبنان، يمن و همچنين فلسطين
است گفت اما امروز رژيم آخوندی در منتهای ضعف بسر می برد و بيش از هميشه شكننده و آسيب
پذير است. واقعيتی كه آنرا بخوبی در واكنشهای ديوانه وار و هيستريك سردمداران و رسانه
های رژيم در رابطه با گردهمايی 9 ژوئيه مقاومت ايران، می توان ديد.
مریم رجوی تاكيد كرد اين رژيم بيش از هرچيز
از همبستگی و اتحاد مردم و مقاومت ايران با كشورها و ملتهای منطقه هراسناك است. لذا
كشورهای منطقه ومردم و مقاومت ايران، بايد با اتحاد عمل منطقه را از شر بنيادگرايی
خلاص كنند.
بعد از ظهر شنبه ۲۲خرداد
۱۳۹۵، مريم رجوي با هیئتی از مسئولان و شخصيتهاي اپوزيسيون سوريه دیدار و گفتگو کرد.
در اين ديدار خانمها سهير الاتاسي؛ عضو هیأت عالی مذاکرات، نغم غادري؛ عضو هیأت عمومی
و نایب رئيس سابق ائتلاف، تغريد الحجلي؛ وزیر سابق دولت موقت و آقايان هيثم مالح؛رئیس
کمیسیون قانون، ميشل كيلو؛ از اعضای هیأت سیاسی، دكتر نصر حريري؛ از رهبران ائتلاف،
سرتيپ عبدالاله بشير النعيمي؛
رئيس ستاد سابق ارتش آزاد،
سرتيپ مصطفي الشيخ؛ از بنیانگذاران ارتش آزاد، سرهنگ البطيش؛ از اپوزیسیون سوریه، غسان
عبود رئيس تلویزیون اورینت و احمد كامل مشاور مطبوعاتی هیأت عالی مذاکرات حضور داشتند.
در اين ديدار، مريم رجوي،
قهرمانيهاي انقلاب و مردم سوريه، بهخصوص مردم حلب را ستود و گفت: ايستادگي مردم سوريه
در ششمين سال، در حاليكه قدرتهاي جهاني نيز يا درطرف جلاد سوريه بودند و يا بيتفاوتي
و بيعملي در پيش گرفتند، پيروزي محتوم مردم و انقلاب سوريه را بشارت ميدهد. رژيم
اسد و حامي اصليش فاشيسم ديني حاكم بر ايران، از شكست گريزي ندارند.
هيثم مالح رئيس کمیسیون
قانون ائتلاف، در اين ديدار ضمن تشكر از حمايتهاي بيدريغ مقاومت ايران و خانم رجوی
از مردم و انقلاب سوريه، گفت امروز با شما در يك سنگر و در مقابل دشمن واحدي قرار داريم
و خودمان را جزئي از جنبش و مقاومت شما ميدانيم.
سایر اعضای هیئت نیز در
این ملاقات، ضمن تاكيد بر همبستگي دو ملت و دو مقاومت به نقش رژیم
آخوندها در کشتار مردم
سوریه و تلاش برای حفظ بشار اسد به منظور حفظ رژیم در تهران اشاره کردند.
شنبه شب ۲۲خرداد ۱۳۹۵
(۱۱ژوئن)، در شب همبستگی با مقاومت سوریه، مریم رجوی همراه با هیئتی از مسئولان و شخصيتهاي
اپوزيسيون سوريه، از نمایشگاه حلب قهرمان دیدن کردند. در این نمایشگاه تصاویر ۵ سال
مقاومت شجاعانه مردم سوریه از یکسو و فجایع تکاندهنده و جنایتهای رژیم ایران و همپیمانان
آن در این کشور و نیز تابلوهای نقاشی از مقاومت مردم سوریه، در معرض بازدید قرار گرفت.
مریم رجوی در این نمایشگاه،
دسته گلهایی را نثار نماد شهیدان مقاومت سوریه کرد و در مقابل نماد کشته شدگان ۹ شهر
جنگزده سوریه ادای احترام نمود.
مریم رجوی در این نمایشگاه
طی سخنانی خطاب به هیئت سوری گفت:
دیدن این تصاویر در هر
بینندهای دو نوع احساس بر میانگیزد: از یک طرف اندوهی که قلب را میفشارد و از طرف
دیگر افتخار و تحسین نسبت به این همه مقاومت و این همه پایداری.
اشک و اندوه بهخاطر این
تصاویر شوکهکننده، خونهای ریخته شده و استعدادهای پرپرشده.
بهخاطر اشکها و نالههای
یتیمان و چهرههای داغدار مادران آنها.
بهخاطر زندگیهای پریشانشده،
خانههای خراب شده، شهرهای منهدم شده و بهخاطر حلب، این شهر شهید، حلب هزاربار شهید
شده.
حلب قهرمان، شهر افتخار
و شهر امید و آرزو.
حلب، شهر چند هزار سالهای
که همیشه نمادی از فرهنگ و تاریخ بسیار غنی خاورمیانه بوده و امروز هم نماد کشاکش بین
خیر و شر است. یعنی جنگ میان آخوندها و بشاراسد
از یک طرف با مردم همه خاورمیانه.
شنبه شب ۲۲خرداد ۱۳۹۵ (۱۱ژوئن) یک جلسه همبستگی با مردم و مقاومت سوریه با حضور
مریم رجوی و شماري از شخصيتهاي برجسته اپوزيسيون سوريه از جمله آقایان هیثم مالح، میشل
کیلو، نصر حریری، وخانمها سهیر آتاسی، تغرید الحجلی و نغم غادری برگزار شد.
سیداحمد غزالی نخست وزیر سابق الجزایر، شیخ تیسیر قاضی القضات
سابق فلسطین، علامه حسینی، خلیل مرون، مدير مسجد اوری فرانسه و رئيس كميته مسلمانان
فرانسه براي دفاع از حقوق اشرفيان، دکتر انور مالک، نویسنده وگزارشگر سابق سوریه در
اتحادیه عرب، طارق ابو نور، دبیر کل فدراسیون مالی اسلامی، طاهر مهدی؛ امام و خطیب
و عضو شورای اروپایی فتوا و تحقیق، عبدالله خلف؛ از جریان سعد حریری، رضا الرضا، فعال
سیاسی و استاد جلال گنجهای، مسئول كميسيون مذاهب و آزادي اديان شوراي ملي مقاومت ايران،
از دیگر سخنرانان این برنامه بودند.
اجرای برنامههای موسیقی توسط گروه هنرمند سوری سمیح شقیر، از
دیگر برنامههای اجلاس همبستگی با مردم و مقاومت سوریه بود که مورد توجه بسیار قرار
گرفت.
قسمتی از سخنان خانم رجوی در این جلسه
درحالیکه ماه رمضان جریان دارد، جهان اسلام شاهد استمرار یک
خونریزی عظیم در سوریه است که از چند قرن پیش تاکنون کمسابقه بوده است.
مگر رمضان ماه عبادت نیست؟ مگر رمضان ماه صلح نیست؟ مگر ماه
نزدیک شدن دلها نیست؟ پس چرا آخوندهای حاکم بر ایران و بشار اسد از کشتار دست برنمیدارند؟
زیرا کمترین آیندهیی برای خود نمیبینند. هم در ایران به اعدامها ادامه میدهند و هم در سوریه
ریختن خون مردم را وسیله حفظ منافع حقیر خود کردهاند.
در نقطه مقابل آنها، ما، مقاومت ایران، ماه رمضان را ماه همبستگی
با مردم مقاوم سوریه اعلام میکنیم. و امشب در این اجتماع و در این افطار، سوریه مجروح
و خونفشان را مد نظر داریم و از قهرمانی و ایستادگی مردمش تجلیل میکنیم.
آنچه امروز در سوریه میگذرد، افشاکنندة رویداد عظیمی است که
استبداد مذهبی حاکم بر ایران را در سطح منطقه، از کرسی یک رژیم مدعی اسلام بهزیر کشیده
و نشان داده که یک حکومت تجاوزکار است و برای حفظ قدرت متزلزل خود، خاورمیانه را در
گرداب خون فرو برده است.
در داخل ایران، دیر زمانی است که دیکتاتوری دینی از نظر فکری
و ایدئولوژیکی شکست خورده است. خونهای یکصد و بیست هزار مجاهد و مبارزی که در مبارزه
علیه این رژیم نثار شد و نقش و تأثیر مجاهدین خلق ایران در شناساندن اسلام واقعی، دجالیت
دینی ملاها را افشا کرده است. اما در کشورهای اسلامی و عربی، آخوندها توانسته بودند
برخی افراد بیاطلاع را بفریبند و برای سالهای طولانی مقاصد تبهکارانه خود را زیر
پرده دین پنهان کنند.
در داخل ایران، پیشروترین جوانان شیعه را هزار هزار اعدام میکردند.
اما در خارج ایران، خود را مدافع شیعه جا میزدند و با فرقهگرایی حول مسأله شیعه و
سنی، تروریسم و بنیادگرایی را گسترش میدادند و گروههای دستساخته خود نظیر حزبالشیطان
لبنان را بهجان مردم خاورمیانه میانداختند.
در لبنان، گروگانگیری اتباع غربی که از بیت ولی فقیه هدایت
میشد، ابزاری برای معامله با دولتهای غرب بود تا بهمماشات با فاشیسم دینی کشیده
شوند.
در مورد فلسطین، این آخوندها بودند که بیشترین ضربه را به آرمان
مردم فلسطین زدند. آنها در تجزیة فلسطین و دشمنی با صلح خاورمیانه نقش تعیینکننده
داشتهاند.
در عراق، تحت نام صدور انقلاب و اسلام، آخوندها این کشور را
شرحه شرحه کرده و به انهدام و پریشانی کشاندند.
شواهد و گزارشها نشان میدهد که گروه داعش محصول سرکوب مردم
عراق و سرکوب مردم سوریه توسط رژیم آخوندها با کمک بشار اسد و نوری مالکی است. البته
تروریسم داعش به عراق و سوریه محدود نشده و به فرانسه و بلژیک و دانمارک هم سرایت کرد.
اگر آخوندهای حاکم بر ایران، در عراق و سوریه دخالت و جنایت
نمیکردند، این پدیده زشت در خاورمیانه گسترش پیدا نمیکرد و حملات تروریستی در فرانسه
و سایر کشورها هم شکل نمیگرفت. بههمین دلیل ما همواره گفتهایم که تا وقتی با رژیم
ایران مقابله نشود، بحران تروریسم در اروپا، ریشهکن نخواهد شد. زیرا ولایت فقیه و
داعش دو روی یک سکه هستند.
به یمن مقاومتها و فداکاریها، امروز، شرایطی فراهم شده که همه
شعبدهبازیهای آخوندها نقش برآب شده است. زیرا اثبات شد که آنهمه هیاهو که آخوندها
بهقول خودشان علیه استکبار و صهیونیسم داشتند، در واقع پوشش فریبکارانهیی برای دشمنی
با ملتهای منطقه بوده و هست. کما اینکه تا امروز ۸ سال را در جنگ با عراق بودهاند،
۵ سال در جنگ با ملت سوریه و ۳۸ سال است که در جنگ با ملت ایران هستند.
اسلام دروغین آنها، کشتار و ویران کردن سوریه و آوارهکردن
بیش از نیمی از ملت سوریه است. آخوندها به این توجیه پناه بردهاند که در آنجا مشغول
دفاع از حرم حضرت زینباند. میخواهند به فاجعهآفرینی خود باز هم رنگ اسلامی و شیعی
بزنند.
اما اين رژيم، يكصد و بيست هزار اعدام سياسي از مردم ايران،
در پرونده خود دارد كه اكثريت بزرگ آنها مسلمانان شيعه هستند. البته همزمان جوانان
اهل سنت ایرانی را هم، صرفاً بهخاطر مذهبشان پیدر پی اعدام میکند.
از یاد نبردهایم که همین رژیم، مراقد امامان شیعه را در سامرای
عراق منفجر کرد و از یاد نبردهایم که همین رژیم، با انفجار بمب در حرم امام هشتم در مشهد، شمار زیادی از مردم را قربانی
کرد تا مجاهدین خلق را عامل آن معرفی کند.
بنابراین، اسلام، چه شیعه و چه سنی، هیچ دشمنی پلیدتر از آخوندهای
حاکم نداشته و ندارد. امروز، نه شیعه، نه سنی، نه مسلمان و نه مسیحی، نه عرب، نه فارس،
نه ترک و نه افغانی دشمنی بدتر از رژیم آخوندها ندارند.
بهقول برادرمان، آقای نخستوزیر غزالي، اين رژيم بهاصطلاح اسلامي ايران است كه بيشترين تعداد مسلمانان
را در دوران معاصر كشته است. چه از مسلمانان اهل سنت و چه از شيعيان.
بله، رژیم ولایت فقیه دشمن اصلی ملتها و کشورهای منطقه است.
روحانی میخواهد با سفر به اروپا ضعف و
انزوای رژیم را بپوشاند. او تلاش میکند با مدرهنمایی اعدامها در ایران و نقش
ملاها در کشتار سوریها را بپوشاند مبلغان و لابیهای آخوندها بارها میگفتند
که پس از توافق اتمی، رژیم ایران بهطرف میانهروی میرود. اما میبینید که در جهت
عکس قدم برداشته است
دوستان عزیز سال نو مبارک. امیدوارم امسال برای
فرانسه سال پیشرفت و آسایش، برای جهان سال صلح و بردباری و برای خاورمیانه و ایران
سال نفی استبداد مذهبی و افراطیگری تحت نام اسلام باشد.
در آغاز سال، همه کسانی را که در سال ۲۰۱۵
براثر جنایت افراطگرایان جان باختند، از زندانیان سیاسی اعدامشده در ایران، شهیدان کمپ لیبرتی و قربانیان اقدامات
تروریستی ماه ژانویه و نوامبر در فرانسه را بهیاد میآوریم. از شما دعوت میکنم
بهاحترام آنها یک دقیقه سکوت کنیم.
ازحضور شما خانمها و آقایان شهردار و
منتخبان فرانسه در خانه مقاومت ایران خوشحالم. شهرداران و منتخبان فرانسه، یعنی
نمایندگان مهمترین نهاد دموکراسی این کشور همیشه در کنار مقاومت ایران بوده و
هستند. این بسیار تحسینبرانگیز است.
شما علیه نقض حقوق بشر و علیه سرکوب زنان
ایران اعتراض کردید، شما از اشرف و لیبرتی در مقابل حملات عوامل رژیم حمایت کردید،
شما در صف اول کارزار عدالتخواهی برای این مقاومت بودید، هم در پرونده ۱۷ ژوئن که
سال گذشته پایان یافت، هم در لیستهای تروریستی که در همه کشورها باطل شد.
بیانیههای امضا شده توسط ۱۴ هزار شهردار
و منتخب فرانسه در حمایت از مقاومت ایران، اسناد ارزشمندی است. این اسناد ارزشهای
بزرگ فرانسه را بیان میکند.
اینجا باید یاد دوستان متوفیمان را
گرامی بداریم: آدرین زلر و موريس بوسکاور
و همچنين آبه پير كه امروز سالگرد فوت اوست. آنها نقش ارزندهیی در این مبارزه داشتند.
از نظر سیاسی هم مواضع شما در این سالها
ستودنی است. شما نسبت به چند تهدید بارها هشدار دادید: نسبت به خطر اتمی ملاها،
نسبت به بنیادگرایی اسلامی، نقض حقوق بشر ایران و سلطهجویی ملاها در منطقه.
تراژدیهای ژانویه و نوامبر اهمیت
هشدارهای مکرر شهرداران فرانسه را نسبت بهخطر افراطیگری تحت نام اسلام نشان داد.
از طرف دیگر گسترش انفجاری گروه داعش نشان داد که سلطهجویی ملاها در منطقه چه
عواقب ویرانگری داشته است. زمانی که آخوندهای حاکم بر ایران، به کمک رژیمهای دستنشانده
خود در عراق و سوریه مردم این کشورها را سرکوب کردند، فرصت برای گسترش و رشد داعش
فراهم شد.
دوستان عزیز!
سال گذشته پس از کشتار ۱۳ نوامبر در
فرانسه، چشمها به چالش بزرگی باز شد: چالش کشتن انبوه بیگناهان بهنام خدا. آیا
اسلام همین است؟ یا معکوس نشان دادن اسلام در خدمت حکومتهای استبدادی است؟
آیا باید با مسلمانان مقابله کرد؟ یا بهعکس،
باید مسلمانان بردبار و دموکرات را تقویت کرد؟ حقیقت این است که همه ادیان، برای
آزادی نوع بشر آمدهاند، نه برای استبداد و ترور و زنستیزی.
قرآن گفته است که در دین اجباری وجود ندارد. بهاین دلیل ما قاطعانه
احکام شریعت ملاها را رد میکنیم. این برخلاف اسلام است. ما حکومت استبدادی را رد
میکنیم. چه با نام ولایت فقیه در تهران چه با نام خلافت یا دولت اسلامی.
آیا تماشای مسابقه فوتبال یا شنیدن
موزیک، دشمنی با خداست، ولی کشتار ۳۰۰هزار سوری دشمنی با خدا نیست؟ اسلام حقیقی
مدافع آزادی است، مدافع برابری زنان است، خواهان حاکمیت مردم است، آری اسلام به
بردباری فرا میخواند.
خوشحالم که فرانسه در این جهت گام برمیدارد.
واقعیت این است که اکنون، ارزشهای حقیقی فرانسه در خطر است. این نبرد ارزشهاست.
نبردی مشترک، که در آن ما در کنار شما هستیم با
۳۷ساله تجربه در مبازره با فاشیسم مذهبی و این نبرد را باهم پیش می بریم.
دوستان عزیز
چند روز دیگر روحانی رئیس جمهور فاشیسم
مذهبی به پاریس میآید. دو سال و نیم پیش، در آغاز کارش، او ادعا میکرد که اعتدال خواهد آورد. حالا او با یک بیلان شوم به
اروپا میآید. یعنی دو هزار اعدام، سرکوب اقلیتهای مذهبی، اعدامهای پیدرپی
زندانیان سیاسی، موشکباران لیبرتی، گسترش فقر و بیکاری و رکود در جامعه ایران،
تشدید دخالتهای مرگبار در سوریه و عراق، جنگافروزی در یمن، تروریسم در کویت و
بحرین و آزمایش موشکهای جدید.
برخیها برای حمایت از ملاها میگویند
روحانی از این سیاستها جداست. اما روحانی خودش را از این سیاستها جدا نمیکند. او
از اعدامها دفاع میکند، از دیکتاتوری بشار اسد حمایت میکند، برای گسترش موشکهای
سپاه پاسداران تلاش میکند و مدافع استبداد مذهبی است.
تجربه سیساله اثبات کرده که از درون این
فاشیسم دینی مدرهیی در نمیآید. همکاری و کمک به مدعیان دروغین میانهروی مثل
خاتمی و روحانی، در عمل به سرکوب در ایران و جنگ در سوریه و یمن سوخت میرساند.
هفته گذشته اجرای توافق اتمی جامعه جهانی
با رژیم ایران آغاز شد. این تجربه خیلی مهمی بود و ثابت کرد که این رژیم فشارپذیر
است.
ملاها هرگز حاضر به عقبنشینی از برنامه اتمی نبودند. ولی مقاومت
سایتهای سری آنها را افشا کرد، مردم ایران با
این برنامه پرهزینه مخالفت کردند، جامعه جهانی تحریم کرد و رژیم زیر فشار
تن به مذاکره داد.
حالا باید آخوندها را در مورد نقض حقوق
بشر تحت فشار گذاشت. باید آنها را وادار به توقف اعدامها کرد. باید آنها را وادار
به آزادی زندانیان سیاسی کرد. باید آنها را واداشت که از حمله به لیبرتی و از
کشتار مردم سوریه دست بردارند. باید آنها را از سیستم موشکی خلع کرد. باید آنها را
وادار کرد از دخالت در عراق و لبنان و یمن و جاهای دیگر دست بردارند. راه صلح و
ثبات در منطقه همین است.
مبلغان و لابیهای آخوندها بارها میگفتند
که پس از توافق اتمی، رژیم ایران بهطرف میانهروی میرود. اما میبینید که در جهت
عکس قدم برداشته است. میگفتند پس از توافق اتمی، آخوندها اقتصاد ایران را بهبود
میبخشند. اما اقتصاد ایران را ویرانتر کردند. چون هرچه بهدست میآورند خرج جنگ
در سوریه و یمن و عراق میکنند.
در مارس آینده، یک آزمایش دیگر در انتظار
رژیم ملاهاست. یعنی به اصطلاح انتخابات همزمان مجلس شورا و خبرگان که مجلس بهاصطلاح
ناظر بر ولایت فقیه است.
این انتخابات البته بدون حضور اپوزیسیون
واقعی است. مراسمی است برای توزیع قدرت بین جناحهای رژیم. اگر خامنهای ناچار شود
به جناح رقیب در هر دو مجلس سهم بدهد، موقعیت خودش را تنزل میدهد، اگر آنها را
حذف کند، رژیم با یک بحران عمیق روبهرو میشود.
روحانی میخواهد با سفر به اروپا ضعف و
انزوای رژیم را بپوشاند. او تلاش میکند با مدرهنمایی اعدامها در ایران و نقش
ملاها در کشتار سوریها را بپوشاند.
مردم ایران انتظار دارند که فرانسه به
فریبکاریهای روحانی میدان ندهد و شایسته است که فرانسه در کنار مردم ایران
بایستد. این هم دفاع از انسانیت است، هم دفاع از ارزشهای فرانسه و هم یک سیاست
صحیح.
عامل اصلی بیثبات کردن منطقه، جنگ، موج
تروریسم و موج پناهندگان، رژیم ایران است.
اما کلید مقابله با این رژیم در دست مردم
و مقاومت ایران است.
خواست مردم ایران از جامعه جهانی و بهخصوص
از فرانسه این است که برای مبارزه علیه
کانون افراطگرایی یعنی رژیم ایران و
مبارزه برای کسب آزادی و حقوق بشر
در کنار مقاومت مردم ایران قرار بگیرید