کل نماهای صفحه

‏نمایش پست‌ها با برچسب انقلاب، مجاهد. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب انقلاب، مجاهد. نمایش همه پست‌ها

۱۳۹۴ بهمن ۲۳, جمعه

ایران-مریم رجوی- گزارش کامل از کنفرانس نمایندگان هر دو مجلس انگلستان، حمایت از مقاومت مردم ایران و اتخاذ یک سیاست قاطع علیه رژیم آخوند ها۲۳بهمن ۱۳۹۴ – ۱۲ فوریه ۲۰

در سالگرد حماسة عاشورای مجاهدین، در حالی که هنوز درد و رنج آن روز  را حس می‌کنیم اما سرشار از غرور، درودهایمان را نثار اشرف شهیدان و سردار خیابانی و یاران صدیق و پاکبازشان می‌کنیم.
به راستی که خون سرخ شما قهرمانان در تمام سالهای نبرد با رژیم جنایتکار آخوندی، همواره جاری و جوشان بوده و هست. از آن سپیده دم سرد و خونبار در ۱۹بهمن ۱۳۶۰، ۳۴سال می‌گذرد. در سراسر ساعات و لحظات آن نبرد عاشورایی، پایداری سرسخت سالیان بعد متولد شد، رشد کرد و به گل نشست.
و اینچنین، اشرف نامی شد، تکثیر شده در رزم هر زن مجاهد، در پایداری سترگ اشرفیان و تکثیر شد‌.... در یک – دو – صد و هزاران اشرف در ایران و سراسر جهان.
خواهر عزیزم اشرف!
غم از دست دادن تو، موسی و یارانت همیشه سنگین است و سخت. اما حقیقت این است که راه انقلابهای بزرگ با قیمتهای سنگین گشوده می‌شود.
 تو همیشه حاضری و خودت فرماندة رزم این سالیان بوده‌ای. و من هر روز و هر ساعت، تو را در قهرمانیهای این نسل دیده و می‌بینم. از شکوفة نام تو، گلستانی سرخ و سپید و سبز در این مقاومت رویید.
و از عزم و ایمان موسی و یارانش، نسلی فداکار و صادق در ایران زمین قیام کرد.
  شهادت تو در ر‌ٰاس این جنبش، پیام اعتماد بود برای خلقی که تنها سرمایه اش، یعنی اعتمادش به سرقت رفته بود. شهادت تو و یارانت، نشانة صداقت جنبشی بوده و هست که سودایش، تنها آزادی مردم ایران است و همواره قیمت را از بالاترینها می دهد.
گواهی می‌دهم که تو با  پیمانت، با  مقاومتت  و با شهادتت، بر اصالت و حقانیت مسعود گواهی دادی و درست در نقطة مقابل خمینی دجال، فدای بیکران مسعود را در صحنة داخلی و بین‌المللی به ثبت دادی.
 آری خون تو ناجوانمردانه و ظالمانه بر زمین ریخته شد، اما همه می‌دانند که اینچنین هزاران هزار خون دیگر را برای این جنبش ذخیره کردی. و پایداری این سالیان را تضمین کردی.
خواهرم اشرف!
هنوز چهره ات با همان قاطعیت، با همان صمیمیت، و با همان عزم وصف‌ناشدنی پیش روی من است.
چه بی نام و نشان، اما چه استوار و چه با صلابت. همیشه در همه جا  حاضر بودی و به‌راستی الگو و سمبلی جاویدان برای زن انقلابی مجاهد خلق هستی.
تو بی‌تاب و سبکبال همراه شدی با کبوتران خونین بال میلیشیا، با همان خواهرانی که قلبت هر لحظه با آنها می‌تپید و بیقرارشان بود.
و از آن سپیده‌دم، نام و راه تو،  نام و رسم عقیدتی هر زن مجاهد شد. نام هر کس که به رزم با جلادان و دجالان حاکم برخاست. با این پشتوانه و الگو و سمبلی چون تو، حالا مجاهدین با هزار عضو شورای مرکزی، با اصل طلایی فدای بی‌چشمداشت و بی‌نام  و نشان، از تو الهام می‌گیرند.
بله پیام خون سرخ شمایان، مقاومت به هر قیمت برای آزادی بود.
راهی خونبار که هنوز ادامه دارد و ما بر ادامه این راه، سوگند خورده‌ایم و حاضریم تا زمانی که مردم را به مقصد نهایی پیروزی برسانیم.

مریم رجوی: پیام حماسه میهنی و آرمانی ۱۹بهمن سال ۱۳۶۰

ایران-مریم رجوی- گرامیداشت حماسه ۱۹بهمن سال ۶۰ و شهادت اشرف و موسی،کنفرانس سیاست قاطع علیه رژیم ایران-اورسوراواز- ۲۳ بهمن۱۳۹۴

مریم رجوی: تاوقتی که ملاها در حکومت‌اند‌ تروریسم تحت نام اسلام حيات خود را از این رژیم می‌گیرد 

متن سخنرانی در جلسه دیدار  با نمایندگان پارلمان انگلستان

نمایندگان محترم مجلسین انگلستان!
خیلی خوش‌ آمدید. توجه شما به مسأله حقوق بشر و دمکراسی در ایران و تأکیدتان بر نقش مقاومت ایران حقیقتا تحسین‌‌برانگیز است. شما پرچمداران یک سیاست صحیح در اروپا نسبت به مهم‌ترین خطر این دوران یعنی استبداد مذهبی حاکم بر ایران هستید.
برای دفاع از این سیاست، شما شجاعت به‌خرج داده‌اید. می‌دانم که این کار ساده‌یی نیست. وقتی دولت‌ها درحال مماشات هستند، در جهت خلاف آن‌ها حرکت کردن مشکل است. شما تحت فشار قرار می‌گیرید، ولی این شرایط همه کسانی است که علیه یک سیاست منحرف به‌پا خاسته‌اند. هم‌چنین از ابتکار عمل شما در انتشار بیانیه‌یی درباره لزوم اتخاذ سیاست قاطع نسبت به ایران قدردانی می‌کنم.

سال‌ها پیش ما نسبت به خطر اتمی رژیم ایران هشدار می‌دادیم. به کرات اطلاعات برنامه‌های سری اتمی آخوندها را افشا کردیم. اما دولت‌های غرب به‌سود خود نمی‌دیدند که به هشدارهای ما توجه کنند. تا این که ملاها به یک قدمی تولید بمب رسیدند.
حالا خوشبختانه توافق اتمی امضا شده است. اگرچه در این توافق امتیازهای نابه‌جایی به ملاها دادند، اما خطر برای چند سال عقب افتاده است. به این ترتیب، اثبات شد که هشدارهای مقاومت ایران و کمیته شما یعنی کمیته بریتانیایی پارلمانی ایران آزاد صحیح بوده است.
حالا ما باز هم نسبت به خطر استبداد مذهبی حاکم بر ایران هشدار می‌دهیم. اما این خطر چگونه عمل می‌کند؟
در داخل ایران به صورت نقض شدید حقوق بشر. در منطقه به‌صورت بی‌ثبات‌کردن. یعنی جنگ‌افروزی و تروریسم و کشتار در سوریه و عراق و یمن و لبنان.
عراق اولین ایستگاه، برای تشکیل خلافت جهانی اسلامی برای رژیم ایران بود. اگر این فاشیسم مذهبی در ايران بر سر كار نبود، امروز با يك عراق پاره پاره و فاجعه‌هاي دردناك مواجه نبوديم. کما این که در سوریه، جنگ و قتل عام و نسل‌کشی جریان نمی‌یافت و يمن توسط باندهاي مزدور اين رژيم به ورطه جنگ و خونريزي كشيده نمي‌شد.

این استبداد مذهبی درعین حال، منبع الهام و ترغیب دو گرایش اساسی هم هست:‌ یکی افراطی‌گری تحت نام اسلام و دیگری کینه‌توزی نسبت به غرب. برآیند این دو گرایش، حملات تروریستی در اروپاست.
درواقع رژیم ایران، نقش الهام‌بخش، تغذیه‌کننده و اعتباردهنده برای گروه‌های افراطی اعم از شیعه و سنی دارد. فرق نمی‌کند که این گروه‌ها شیعه باشند یا سنی، آنها يا مزدور رژيم ايران و يا متحد طبيعي و عملي آن هستند. در هرحال، تاوقتی که  آخوندها در حکومت‌اند‌ تروریسم تحت نام  اسلام موجویت و حيات خود را از این رزیم می‌گیرد.
برخی‌ از مماشاتگران این‌طور تبلیغ می‌کردند که پس از امضای توافق‌نامه اتمی، رژیم ایران مسیر میانه‌روی در پیش می‌گیرد. اما می‌بینید که وضعیت معکوسی پیش آمده است:
ایران-مریم رجوی- گرامیداشت حماسه ۱۹بهمن سال ۶۰ و شهادت اشرف و موسی،کنفرانس سیاست قاطع علیه رژیم ایران-اورسوراواز- ۲۳ بهمن۱۳۹۴
پس از توافق، نقض حقوق بشر در ایران، وخیم‌تر شد، دخالت و کشتار در سوریه توسط ملاها جهش پیدا کرد
 آن‌ها حتی پای روسیه را هم به آن‌جا کشاندند، اقدام‌های ملاها برای گسترش سیستم‌ موشکی‌شان بیشتر شد، کمپ لیبرتی هدف موشک‌باران مرگبار و قتل عام قرار گرفت و در انتخابات مجلس ملاها، خامنه‌ای عمده کاندیداهای جناح روحانی را قبل از برگزاری انتخابات حذف کرد. به‌رغم این که حذف‌شدگان به نظام ولایت فقیه اعلام وفاداری کرده بودند. چرا که خامنه‌ای حتی توان تحمل رقبای درونی خود را هم ندارد.
این معنای میانه‌روی در فاشیسم دینی است.

برخی‌ها در غرب ادعا می‌کنند که معامله با روحانی باعث میانه‌‌‌روی رژیم می‌شود. اما روحاني تفاوت بنياديني با خامنه‌اي ندارد و در ۳۷ سال گذشته در همه جنايات اين رژيم دست داشته است، اما حتي اگر تفاوتی هم داشت، در این حکومت، قدرتی ندارد. پس هر امضای هر قراردادی با روحانی، کمکی است به ولی فقیه.
به‌عنوان مثال، خوب است به معاملات تجاری با ایران توجه کنیم:
امروز دست‌کم نیمی از تولید ناخالص داخلی در  اختیار ولایت فقیه و سپاه پاسداران است. بنابراین بیشتر معاملاتی که با ایران می‌شود، طرف آن درواقع شرکت‌های وابسته به خامنه ای و سپاه پاسداران هستند.
در نتیجه، وقتی یک شرکت انگلیسی با ایران معامله می‌کند، سود آن نصیب سپاه پاسداران می‌شود، سپاه این پول را صرف تروریسم و جنگ در سوریه می‌کند‌، و در نهایت امنیت خود اروپا را هم به‌خطر می‌اندازد.
می‌بینید که آن‌ها فقط به حقوق بشر ایران بی‌اعتنا نیستند؛ بلکه امنیت اروپا را هم زیر پای تجارت به خطر می‌اندازند.
پس حمایت از مدره‌های موهوم در این رژیم، به‌سود خامنه‌اي و سپاه پاسداران است، معامله کردن با این رژیم باعث تأمین مالی تروریسم می‌شود‌‌، و بی‌اعتنایی به نقض حقوق بشر در ایران و یا مسأله حفاظت رزمندگان آزادی در لیبرتی باعث تضعیف مقاومت علیه این رژیم می‌شود.
ایران-مریم رجوی- گرامیداشت حماسه ۱۹بهمن سال ۶۰ و شهادت اشرف و موسی،کنفرانس سیاست قاطع علیه رژیم ایران-اورسوراواز- ۲۳ بهمن۱۳۹۴
سیاست صحیح در مورد مسأله ایران این است که جامعه جهانی، مبارزه مردم و مقاومت ایران برای تغییر رژیم را به‌رسمیت بشناسند. چون تنها نیرویی که قادر این خطر را رفع کند‌ و ایران و خاورمیانه را به دمکراسی و ثبات و صلح برساند‌، مردم ایرانند.
این سیاست صحیح، چیزی است که مردم و مقاومت ایران و جامعه جهانی در آن اشتراک منافع دارند. حمایت از امنیت لیبرتی که بخشی از اعضای اپوزیسیون اصلی رژیم در آن‌جا هستند‌، جای مهمی در این سیاست صحیح دارد. این تلاشی است که شما همواره در آن پیشتاز بوده‌اید.

باید تأکید کنم که موضعگیری‌ها و کوشش‌های شما و سایر کمیته‌های پارلمانی در اروپا و آمریکا در حفاظت لیبرتی تاکنون تأثیر جدی داشته است. اما کمپ لیبرتی هم‌چنان در خطر است و در شرایط آسیب‌پذیری قرار دارد. و این به‌ تلاش‌های هرچه بیشتری نیاز دارد. مردم ایران پشتیبانی و حمایت شما در این سالیان را هرگز فراموش نخواهند کرد و در تاریخ ایران به نیکی ثبت خواهد شد.

مریم رجوی:‌ مردم ایران هیچ‌گاه تسلیم نشده‌اند و مصمم‌اندکه صفحه تاریک کنونی را ورق بزنند

ایران-مریم رجوی- گرامیداشت حماسه ۱۹بهمن سال ۶۰ و شهادت اشرف و موسی،کنفرانس سیاست قاطع علیه رژیم ایران-اورسوراواز- ۲۳ بهمن۱۳۹۴
جلسه حاضر همزمان با سالگرد انقلاب مردم ایران علیه دیکتاتوری پیشین است. ۳۷ سال  پیش روزهای بهمن و به ویژه  ۲۲بهمن روزهای شادی و جشن مردم ایران بود. اما چه زود کفتاران از راه رسیده آن را به غم و اندوه و رنج تبدیل کردند.
 ۳۷سال پیش، مردم ایران برای آزادی و دمکراسی و عدالت اجتماعی به‌پا خاستند. از سال‌ها پیش از آن جنبش‌های مبارز و آزادی‌بخش و مشخصاً فدایی‌ها و مجاهدین به مبارزة‌ فداکارانه‌یی دست زده بودند. در حقیقت، آن‌ها راه پیروزی را باز کردند. اما خمینی، این دجال بزرگ قرن،  به مردم ایران خیانت کرد و آن انقلاب بزرگ را در خون فرو برد.

قرن‌ها پیش از این، ایران‌زمین از ماوراء مرزهای خود آماج هجوم افسارگسیخته هیولایی قرار گرفت که قوم مغول بود. اما حالا هیولایی از درون مرزها سربلند کرده و برای انهدام سرمایه‌های انسانی و مادی و معنوی کشور به‌ویژه از بین بردن نسل‌ آزادیخواه و پیشتاز آن تنوره می‌کشید.
این استبداد وحشی که خود را در قانون اساسی‌اش مطلقه اعلام کرده است، از همان روز اول مورد قبول مردم ایران نبود. از همان روز‌های اول زنان ایران علیه سیاست ارتجاعی این رژیم به اعتراض برخاستند.
از همان روزهای اول دانشجویان و جوانان ترقیخواه این رژیم را نفی کردند و از همان روزهای اول کردها و عرب‌های ایران و سایر ملیت‌های ستمزده به مقاومت دست زدند.
چنین بود که آخوندها برای تحمیل حاکمیتی که برخلاف جهت تاریخ و برخلاف خواست ایرانیان بود،
به جنگ، سرکوب و تروریسم رو آوردند:


بیلان این رژیم اعدام ۱۲۰ هزار مجاهد و مبارز و شکنجه صدها هزار نفر دیگر از فرزندان رشید ایران است.
بیلان این رژیم ۸ سال جنگ با عراق با یک میلیون کشته از اتباع ایران، پنج سال جنگ و نسل‌کشی علیه ملت سوریه و ۳۷ سال جنگ سرکوبگرانه با مردم ایران است.
بیلان این رژیم، بلعیدن اقتصاد ایران توسط ولایت فقیه و سپاه پاسداران است و نتیجة‌ آن، گرسنگی ۱۲  میلیون نفر و تیره‌روزی مردمی است که به فروش اعضای بدن خود و فروش نوزادان خود مجبور شده‌اند
بیلان این رژیم، خشکاندن دریاچه ارومیه و مهم‌ترین تالاب‌های کشور و در پیش گرفتن سیاست ویرانگری است که فاجعه بحران آب را ایجاد کرده است.
با این‌همه آخوندها نتوانسته‌اند بی‌ثباتی بنیادی رژیم‌شان را علاج کنند. آن‌ها امروز به دوران افولها و عقب نشینی‌های بزرگ قدم گذاشته‌اند. اما در مقابل این رژیم، بیلان جامعة‌ ایران، رشته طولانی و بی‌پایان قیام‌هاست. از قیام‌های شیراز و بوکان و مشهد و اسلام‌شهر و قزوین تا قیام‌های مکرر عرب‌ها و بختیاری‌ها و بلوچ‌ها و کردها تا قیام سال۷۸ دانشجویان و قیامهای چند ماهه بخش بزرگی از جامعه ایران در سال‌های ۸۸ و ۸۹.
ایران-مریم رجوی- گرامیداشت حماسه ۱۹بهمن سال ۶۰ و شهادت اشرف و موسی،کنفرانس سیاست قاطع علیه رژیم ایران-اورسوراواز- ۲۳ بهمن۱۳۹۴






۱۳۹۴ بهمن ۲۱, چهارشنبه

ایران-مریم رجوی درمورد انقلاب57

ایران-مریم رجوی درمورد انقلاب57

جواناني كه بعد از انقلاب ۵۷ به دنيا آمده اند مي پرسند انقلاب بهمن چه بود؟


 انقلاب بهمن، ارادة يك ملت براي تغيير بود. شور و قيام براي  آزادي بود


انقلاب بهمن، آرزوهاي سركوب شدة ملتي بود كه خميني به اعتمادشان خيانت كرد و انقلابشان را ربود

ایران-از سخنان مریم رجوی

ایران-قسمت هائي ازپیامهای22 بهمن رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی

ایران-قسمت هائي ازپیامهای22 بهمن رهبر مقاومت آقای مسعود رجوی

افسوس که آنچه روح راستین انقلاب- پدر طالقانی- آن را به‌راستی «خطرناکترین نوع استبداد» یعنی «استبداد در پس پرده دین» نامیده بود، به سرعت تحت «ولایت» سفیانی خمینی به قدرت خزید و هم‌چون افعی شرزه، از زیر ردای این دجال ضدبشر سر برآورد! 
زیرا از این پیشتر، ارتجاع خمینی به‌طور تاریخی و عقیدتی، رهبری انقلاب را ربوده و در آن واحد، هم از مشروعیت انقلاب و هم از مشروعیت و مرجعیت مذهبی سوء‌استفاده می‌کرد. اما چنان‌چه سریعاً به اثبات رسید، به‌رغم محبوبیت گذرای سیاسی- اجتماعی، او نه از نظر تاریخی و نه از نظر ایدئولوژیک و طبقاتی هیچ ظرفیت و استعداد و صلاحیتی برای حفظ و پیش‌بردن انقلاب رهایی‌بخش خلق ما نداشت و به‌دلیل یک چنین «سرقت» تاریخی- ایدئولوژیک که در تصاحب ناشایست محصول کار و مبارزه تمامی مردم ایران خلاصه می‌شود، نمی‌توانست پاسخگوی هیچ‌یک از مسائل مبرمی باشد که ملت به آن خاطر قیام کرده بود. به‌ویژه خمینی بر اساس طینت قرون‌وسطایی‌اش، هرگز نمی‌توانست پاسخگوی مسأله و شعار مرکزی انقلاب، که همانا «آزادی» های دموکراتیک 
بوده، باشد
انقلابی که نه مرد و نه خاکستر شد ـ مسعود رجوی، 22بهمن 1373

... افسوس که به علت کمبود سطح آگاهی و تشکّل و ضعف قوای انقلابی - که از آثار نیم‌قرن دیکتاتوری پهلوی بود‌- رهبری انقلاب به دست خمینی، این دزد بزرگ امید و اعتماد مردم، افتاد. اگر‌چه رژیم استبداد مذهبی او، در قیاس با رژیم شاه، صدبار جنایتکارتر از آب درآمده است، امّا اراده مردم برای پیگیری شعارهایی که در انقلاب ضدسلطنتی به‌خاطرش به‌پا خاستند، هرگز سست نشد.‌ به یمن همین اراده ملی و انقلابی و مقاومتی که با تقدیم یک صد هزار شهید در برابر رژیم ضدانسانی و ضدایرانی خمینی شکل گرفت، خوشبختانه انقلاب نه مرد و نه خاکستر شد، 
بلکه در مداری متکاملتر، تداوم و تعمیق پیدا نمود 

باید معلوم می‌شد که چه کسانی در برابر ارتجاع و انحصارطلبی می‌ایستند و چه کسانی مجیز خمینی و «خط ضدامپریالیستی امام» را می‌گویند. چه کسانی قانون اساسی ولایت‌فقیه را می‌پذیرند و چه کسانی به آن «نه» می‌گویند و حمله و هجوم چماقداران و قداره‌بندان ارتجاع و سرکوب و شکنجه و اعدام را به جان می‌خرند
 چه‌کسانی در برابر سلطه کامل دیکتاتوری به مقاومت برمی‌خیزند و چه‌کسانی تسلیم می‌شوند و بر جنگ و سرکوب خمینی صحه می‌گذارند. چه‌کسانی بر شعار صلح و آزادی و بر سرنگونی تام و تمام رژیم ضد‌مردمی خمینی پای می‌فشارند و چه‌کسانی، در توهم استحاله رژیم و به طمع مذاکره با آن به مقاومت پشت می‌کنند و در آرزوی میانه‌رو شدن آخوندها و جستجوی جایی در زیر قبای آنها، شعار «البته خمینی» سر می‌دهند 
در چنین مسیری بود که جنبش مقاومت شکل گرفت و اجازه نداد که خمینی همه استعدادهایی را که انقلاب ضدسلطنتی شکوفا کرده بود، در ماشین جنگ و سرکوب خود منهدم کند و ارزشها و آرمانهای انقلاب را برای همیشه به‌فراموشی بسپارد. 
مقاومت در برابر ارتجاع و انحصارطلبی و سرکوب زنان، از همان فردای روی کارآمدن خمینی آغاز شد و تا زمانی که کوچکترین اثری از آزادیها برجا بود، به‌صورت سیاسی و مسالمت‌آمیز در سراسر کشور استمرار و گسترش پیدا کرد. وقتی هم که در 30خرداد1360، خمینی از پس گروه‌های چماقدار و اوباش سرکوبگرش بیرون آمد و خود شخصاً دستور آتش‌گشودن به روی تظاهرات مسالمت‌آمیز مردم تهران را صادر کرد، پیشتازان مقاومت مردمی، در قیام به وظیفه میهنی و آغاز مقاومت مسلحانه انقلابی برای سرنگونی استبداد خون‌آشام مذهبی درنگ نکردند.‌ این مقاومت بود که نخستین ائتلاف پایدار ملی و میهنی (شورای ملی مقاومت) را برای جایگزینی رژیم آخوندی بنیان نهاد و در 
مسیر پیشرفت نظامی و استراتژیکی خود، ارتش آزادیبخش ملی ایران را برپا نمود

مقاومت، شعله‌های سرکش انقلابرا فروزان نگه‌داشت ـ مسعود رجوی، 22بهمن 1376

ایران- سرقت تاریخی- ایدئولوژیک ـ مسعود رجوی، 22بهمن 61
مأموریت و نقش ضدتاریخی خمینی، ویران کردن انقلاب بزرگ مردم ایران بر سر آنهایی بود که خونش را دادند، رنجش را بردند، زندانش را کشیدند؛ بر‌سر مردمی که در برابر گلوله‌ها سینه سپر کردند و قبل‌ از همه بر سر کسانی که به‌ قول پدر طالقانی -روح راستین انقلاب ضدسلطنتی‌- راه جهاد و انقلاب را گشودند. در یک کلام، خمینی که از پیش‌بردن انقلاب به جانب آرمانهای آزادیخواهانه و عدالت‌طلبانه عاجز بود، می‌باید نیروهای آزاد شده در انقلاب را سرکوب و نابود می‌کرد: با قرار دادن آنها در برابر جوخه‌های اعدام، با کشتار و شکنجه آنها در سیاهچالها و «واحدهای مسکونی» اوین و قزلحصار و گوهردشت ، یا با ریختن آنها به تنور جنگ ضدمیهنی. شکنجه و اعدام، سهم مجاهدین و مخالفان و تنور جنگ سهم موافقان خمینی (یعنی نیروهای خودش) و دیگر اتباع ایران بود.
و خوشا مقاومتی که تا امروز نگذاشته است خمینی و رژیمش تمامی نیروهای آزاد شده در انقلاب ضدسلطنتی را نابود کنند و نشان داده است که مردم و تاریخ ایران ننگ تسلیم در برابر غاصب و دزد بزرگ قرن -غاصب حق حاکمیت مردم ایران و دزد بزرگ رهبری انقلاب ضدسلطنتی‌- را پذیرا نشده‌اند.
به این ترتیب، مقاومت، به‌کوری چشم آخوندها، شعله‌های سرکش تسلیم‌ناپذیری و انقلاب را پیوسته فروزان نگه‌داشت تا روزی که ارتش آزادی دست در دست تمامی مردم ایران بساط رژیم دجال و ضد‌بشر و طومار حیات ننگین آن را در‌هم بپیچد. رژیمی که در جنایت و هلاک حرث و نسل ایران و ایرانی از رژیم ستم‌شاهی فراتر رفته است.

الهام و اثرپذیری جامعه از پیشتازان فداکارش ـ مسعود رجوی، 22بهمن 1380.

یاد همه شهدا و یاد آن همه پاکباختگی و شور و غرور ملی و مردمی گرامی باد. به‌ویژه باید به روان پاک شهدای پیشتاز فدایی و مجاهد خلق و نیز کلیه پیشتازان مبارز دیگر درود فرستاد. آنها که به‌مثابه پیشاهنگان راستین انقلاب، با مبارزه مسلحانه راه قیام را گشودند و در این مسیر همه خطرات و شکنجه‌ها را به جان خریده و از هیچ جانبازی دریغ نکردند.
تأسف‌بار است که خمینی دجال، این دزد بزرگ قرن، توانست رهبری انقلاب بزرگ مردم ایران را به‌لحاظ تاریخ و عقیدتی سرقت نماید. او امید و اعتماد توده‌های مردم ما و همه دستاوردهای رهایی‌بخش انقلاب را سبعانه لگدمال کرد و به جد کوشید تا همه چیز و همه کس و همه پدیده‌ها و کلمات انقلابی را، در دریای ظلمت و ابتذال غرقه ساز

خلاء تاریخی رهبری، مسأله اساسی و محوری انقلاب1357 ـ مسعود ر جوی 22بهمن 1364

شیخ و شاه، همزاد یکدیگر ـ مسعود رجوی،22بهمن 1379

شیخ و شاه از بابت ارتجاع و واپس‌گرایی، و از بابت مردم‌ستیزی و آزادی‌کشی، همزاد یکدیگرند. شاه می‌گفت سایه خداست و سلطنت موهبتی الهی است که در ابناء ذکور او نسل بعد از نسل، جریان می‌یابد و پسرش هم ولیعهد و ولایت عهد است. شیخ هم روی دست شاه بلند شده و می‌گوید که ولایت و سلطنت مطلقه از آن اوست، ولی خدا، خلیفه پیغمبر و نایب امام زمان است. اگر هم بپرسید خلیفه و نایب برای چی؟ خمینی هم‌چنان‌که در بهمن سال63 تأکید می‌کرد، می‌گوید «خلیفه می‌خواهیم که دست ببرد، حد بزند، رجم (سنگسار) کند».
حتی بعد از انقلاب ضدسلطنتی هم هنوز در خرداد1358 می‌گفت: «هر کسی که جمهوری بخواهد دشمن ماست. برای این‌که اسلام را نمی‌خواهد. هر کس که جمهوری دموکراتیک بگوید دشمن ماست»