پیروان
عيسي مسيح و حاميان مقاومت ایران در سراسر جهان!
سالروز
ميلاد پیامبر بزرگ خدا، عيسي مسيح(ع) را تهنيت ميگويم. همان پیامبر يگانگی و برابری
و محبت كه به يارانش گفت: حال دستوری تازه به شما میدهم: يكديگر را دوست بداريد همانگونه
كه من شما را دوست میدارم. و سلام بر مریم عذرا كه سمبل جاودان همين عشق و پرداخت
است و در انجيل «مورد لطف خدا» توصيف شده است.
و اين
ايثار و عشق بيكران و بيچشمداشت، پيام مشترک همه انبيا و فرستادگان خداست.
هم چنان
كه قرآن رسالت حضرت محمد پیامبر سلام را «رحمت
براي جهانيان» توصيف كرده است. يعني بشارت
رحمت و برادري براي ابناي بشر. همان گمشده
بزرگ جهان امروز كه جاي آن را افراطیگری تحت نام اسلام و چپاول و سركوب و استبداد
گرفته است. پس خوشا مردمی كه گوهر دین عيسي و دین محمد را در نبرد براي آزادی نوع آدمی
يافتهاند. به قول عيسي بن مريم «هيچ عشقي بزرگتر از اين نيست كه براي ديگران زندگي
خود را بپردازيم».( انجیل متي، فصل۹، آیه ۱۷)
ميلاد
هر پیامبر و برانگيخته شدن او، آغاز دوبارهيي براي حيات اجتماعي انسان در مداري بسا
متكاملتر بوده است. شادي و جشن ما براي اين ميلادها به همين دليل است. وقتي كه تاريكي
تعصب و ترور و افراطیگری به جهان ما هجوم ميآورد، ما در اين ميلادها، نويد آغازهاي
دوباره و روشنايي آزادی و بردباري را ميبينيم.
اميد و
نويد محتوم براي نجات ملت سوريه از چنگال خامنهاي و بشار اسد و داعش، اميد و نويد
براي مسيحيان بيخانمانشده موصل و رهايي تمام ملت عراق و اميد و نوید براي خلاصي نوكيشان
مسيحي ایران از ترس و ناامني و آزادی تمام ملت ایران از ستم و استبداد مذهبي.
مريدي
به عيسي گفت: اگر ميتواني براي ما كاري بكن. و عيسي گفت: «اگر ميتواني»، يعني «باور
كن و ايمان داشته باش كه تحقق همهچیز به دست
آن كه باور دارد، امكان پذير است». (انجيل مرقس، فصل ۹ ، آيه ۲۲ )
با همين
ايمان، مجاهدان آزادی در ليبرتي پايداري ميكنند و زنان و جوانان ایران را به قيام
براي آزادی فرا ميخوانند.
بله، ميتوان
و بايد به فاشيسم دیني حاكم بر ایران یعنی رژیم حامی دیکتاتوری بشار اسد پايان داد.
باشد كه
جهان بشري با رهايي از استبداد و بنيادگرايي، به آغازي تازه و تولدي دوباره دست يابد.
باشد كه پيام رحمت و آزادی و بردباري اين منطقه را فرا بگيرد.
پيشاپيش
سال نو ميلادي را شادباش ميگويم. اميدوارم كه سال ۲۰۱۶، سال اتحاد و پيروزي عليه فاشيسم
دیني حاكم بر ایران و قواي اهريمني همدست آن در خاورمیانه باشد و سال صلح و آزادی و
پيشرفت براي تمام جهان.
او
میخواست برای حفظ حکومت خود، جنبش مقاومت را ریشهكن کند، میخواست کاری کند که دیگر
هیچکس فکر تغییر و آرزوی آزادی را بهذهن خود هم راه ندهد و این همه را
در
نابودی هرچه سریعتر مجاهدین و همه کسانی یافته بود، که بر سر آرمان آزادی استوار
بودند.
اما
در مقابل این شقاوت بیسابقه، مجاهدین، هزار هزار سر دارها را از خود بلند کردند،
در وجدان تاریخی ملت ایران، سوگند مجسم وفاداری بهآزادی شدند، و تاریخ ایران را
با اسطوره تسلیمناپذیری خود، روشنایی و امید بخشیدند.
خونهای
مجاهدین و مبارزین آرمانخواه، هرگز از جوشش بازنمیماند و در تمام این سالیان، روح
عصیان و اعتراض جامعه ایران در پیکار با رژیم ولایت فقیه بوده است.
درودهای
بیپایان بههمه زندانیان قتل عامشده سال ۶۷ که از لحظهیی که در اتاقهای بازجویی
گفتند بر سر موضع خود علیه ولایت فقیه و برای آزادی ایستادهاند، تا همین امروز،
نبرد و پیکارشان رژیم آخوندی را درهم میکوبد.
نامهای
آنها را خمینی پنهان کرد، اما نامآورترین زنان و مردان تاریخ معاصر ایراناند.
مزارهایشان
را مخفی کردهاند، اما حاضرترین و آشکارترین وجود رزمنده ملت ایراناند.
و
سالهاست بر سر دار رفتهاند، اما سرود سرخ آزادی بر زبان آنها جاری است.
هموطنان،
جوانان، قیامآفرینان!
سال
گذشته در هفتم مرداد ماه، «خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی» با انتشار اطلاعیهیی
«کارزار بزرگداشت شهیدان قتل عام ۶۷» را بهاطلاع همه رساندند. حالا یک سال، از
آغاز جنبش دادخواهی قتلعامشدگان میگذرد. و کارزاری که از جوشش خون شهیدان و از
اراده ملت ایران برای کسب آزادی نیرو میگیرد، در این مدت، بارها نظام قتلعام را
بهلرزه درآورد:
آگاهی
وسیعی در جامعه ایران، بهویژه در میان جوانان درباره این جنایت هولناک توسط رژیم
ولایت فقیه بهوجود آورد، توطئه سکوت و پنهانکاری آخوندها درباره کشتار سال ۶۷ را
درهم شکست و آخوندهای حاکم را وادار ساخت که
بهمشارکت خود در جنایت علیه بشریت
اقرار کنند.
جنبش
دادخواهی طرح خامنهای را که میخواست یک عضو هیأت مرگ را بر صندلی ریاست جمهوری
رژیماش بنشاند، بر سر او خراب کرد.
کل
رژیم را در خیمهشببازی انتخابات بهشکست کشانید، شعار نه شیاد نه جلاد را اجتماعی
کرد و پرونده این کشتار را که براثر سیاست مماشات دولتهای غرب مسکوت مانده بود،
در سطح بینالمللی مطرح ساخت.
همین
تلاشها باعث شد که دبیرکل ملل متحد، قتل عام سال ۶۷ را در گزارش امسال خود مورد
توجه قرار دهد.
کارزار
این یک ساله، نشان داد که رژیم ولایت فقیه بر سر کشتاری که پایههای خود را بر آن
بناکرده، بهشدت آسیبپذیر است؛ در نتیجه آخوندها بههر کاری دست میزنند تا مجاهدین
را مقصر جلوه بدهند، اما خودشان بیشتر در گرداب رسوایی فرو میروند.
مقاومت
ایران، از نخستین روزهایی که اخبار قتلعام بهبیرون زندانها درز کرد، برای افشای
جهانی این جنایت تلاش کرده است. در همان زمان مسعود در نامهیی به دبیرکل ملل متحد
گفته بود: «جامعه بینالمللی بایستی این رژیم را مجبور كند تا به سؤالاتی از قبیل
مشخصات تمام اعدامشدگان، زمان، مكان و چگونگی اعدام و محل دفن آنها پاسخ دهد و
مسئولان و مجریان این جنایت بزرگ را معرفی كند».
در
یک سال اخیر، یاران و هواداران مقاومت با بهخطر انداختن جان و زندگی خود، اسامی
شمار دیگری از قتلعامشدگان و نشانی مزارها و نیز اطلاعات مربوط به اعضای هیأتهای
مرگ در استانها را جمعآوری کردهاند.
از
همه آنها و از عموم کسانی که طی یک سال گذشته، به جنبش دادخواهی پیوستند، از
جوانان و دانشجویانی که در هر فرصت، فریاد دادخواهی قتل عام ۶۷ را سردادند و زندانیانی
که در سختترین شرایط از این جنبش، حمایت کردند، قدردانی میکنم.
با
اینهمه، آنچه انجام شده هنوز گام اول است. مردم و مقاومت ایران از پا نخواهند
نشست تا زمانی که مسئولان قتلعام زندانیان سیاسی یعنی کسانی که امروز در بالاترین
مناصب حکومتی نشستهاند، در برابر عدالت قرار بگیرند.
در
شروع دومین سال جنبش دادخواهی، همگان را بهگسترش این جنبش فرا میخوانم. این بخشی
از جنبش آزادی ملت ایران برای سرنگونی تمامیت رژیم ولایت فقیه است.
بر
این اساس:
۱ـ
جوانان دلیر و قیامآفرین در سراسر میهن اسیر را فرا میخوانم که برای واداشتن
سران رژیم، بهانتشار اسامی کامل قتلعامشدگان و نشانی مزارهای آنها و اسامی
جلادان این کشتار، دست به اعتراض بزنند.
۲ـ
از خانوادههای شهیدان و زندانیان سیاسی میخواهم که با حضور بر سر مزار شهیدان،
حق پایمالشده خود برای برپایی مراسم بزرگداشت فرزندان قهرمان خود را به رژیم
آخوندی تحمیل کنند.
۳ـ
از عموم هموطنان میخواهم در کارزار ملی جمعآوری اطلاعات شهیدان، پیدا كردن
مزارهای پنهانشده، و افشای آخوندها و جلادان دستاندرکار این جنایت، فعالانه
مشارکت کنند.
۴ـ
طلاب جوان و آن دسته از روحانیان كه از نظام منحوس ولایت فقیه فاصله دارند را فرامیخوانم
که با محکوم کردن صریح این کشتار، حساب خود را از خمینی و نظام ضدانسانی و ضداسلامی
ولایت فقیه جدا کنند.
۵-
پارلمانها، احزاب سیاسی، سازمانهای مدافع حقوق بشر،
رهبران مذهبی و شخصیتهای سیاسی و اجتماعی در کشورهای مختلف را فرا میخوانم که برای
همبستگی با مردم ایران، قتلعام زندانیان سیاسی ایران را قاطعانه محکوم کرده و از
دولتهای خود بخواهند ادامه روابط سیاسی و تجاری با استبداد مذهبی را به توقف
اعدام و شكنجه در ایران
مشروط كنند.
۶ـ از کمیسر عالی حقوق بشر میخواهم که سریعا یک کمیسیون
مستقل برای تحقیق در مورد قتل عام سال ۶۷ و متعاقباً قرار دادن مسئولان آن در
مقابل عدالت، تشکیل دهد و از شورای امنیت ملل متحد میخواهم که ترتیبات محاکمه
سران این رژیم، به اتهام جنایت علیه بشریت را فراهم کند.
تمام
پروندههای بزرگ کشتار و سرکوب در ربع قرن اخیر در ایران، در شخص خامنهای و بیتالعنکبوت
پرفساد او گره خورده است. او جانشینی خمینی را با مشارکت فعال در قتلعام سال ۶۷
بهدست آورد و باید پیشاپیش همه سران رژیماش بهخاطر ارتکاب جنایت علیه بشریت
محاکمه شود.
هموطنان
عزیز!
در
قتلعام سال ۶۷، که هدف محوری آن کشتار مجاهدین بود، خمینی بهجانشینان خود، این
درس را آموزش داد که حفظ قدرت، با انهدام همین جریان سرموضع امکانپذیر است. در سه
دهه گذشته، خامنهای و همدستاناش، بههمین درس عمل کردهاند. در مقابل، مجاهدین و
شورای ملی مقاومت بهمثابه جایگزین دمکراتیک این رژیم، نیروی پیروزی و آزادیاند و
بهاتکای مردم ایران، به این هدف پرشکوه، جامه عمل خواهند پوشاند. در آن روز،
قهرمانان قتلعام شده و تمام یک صد و بیست هزار شهید آزادی ایران، در جانها و
ارادههای پرشور جوانان ایران و در هزار اشرف و ارتش آزادی برخواهند خاست و روزگار
فرخنده آزادی و دمکراسی و برابری را آغاز خواهند کرد.
درودهای
بیپایان بر ستارگان نورافشان آسمان انقلاب ایران، شهیدان سرفراز سال ۶۷.
و سلام به پیشتازانی که بهدادخواهی
شهیدان برخاستهاند و راه و آرمان آنها برای آزادی ایران را بهاوج میرسانند.
پیام مریم رجوی به کنفرانس در ایتالیا ۲۷ژوییه ۲۰۱۷- ۵ مرداد ۱۳۹۶ اقدامات بینالمللی برای اجرای عدالت در مورد شهیدان قتل عام سال ۶۷ نمایندگان محترم،
فعالین حقوق بشر، خانمها آقایان، مایه خوشحالی است که خطاب به این جلسه مهم در مورد نقض حقوق بشر در ایران و بهویژه دادخواهی برای قتلعامشدگان سال ۶۷ صحبت
کنم.
۲۹سال قبل در همین روزها رژیم ایران خود را آماده بزرگترین قتل عام زندانیان
سیاسی در تاریخ معاصر میکرد. در عرض چند ماه ۳۰ هزار زندانی سیاسی قتلعام
شدند و در گورهای دستهجمعی دفن شدند. خمینی فتوایی صادر کرد که بر اساس آن، همه زندانیانی که همچنان بر موضع خود در حمایت از سازمان مجاهدین خلق استوار هستند، باید اعدام شوند. متعاقبا هیاتهای مرگ، در تهران ودیگر استانها و شهرها تشکیل شد و ماشین کشتار بهراه افتاد. برخی از افراد این هیاتهای مرگ، همچنان دارای مناصب کلیدی در رژیم آخوندی هستند. وزیر دادگستری
روحانی یکی از اعضای هیات مرگ بود
سکوت و بیعملی جامعه جهانی در قبال این جنایت علیه بشریت، به ملاها اجازه داد که با مصونیت از هرگونه مجازات به جنایات خود ادامه دهند. امروز ایران تحت حاکمیت ملاها بالاترین نرخ اعدام نسبت به جمعیت در جهان را دارد. برای سالیان، صحبت راجع به آمران و عاملان این قتلعام در ایران، مرز سرخ بود. طی یک سال گذشته یک جنبش دادخواهی گسترده در ایران شکل گرفته است. این جنبش با هدف دادخواهی خون شهیدان قتل عام ۶۷،
توطئه سکوت آخوندها درباره کشتار سال ۶۷ را درهم شکست و بهسرعت اجتماعی شد و هر روز گسترش مییابد و تمامیت رژیم
دیکتاتوری را بهلرزه انداخته است. اکنون زمان آن رسیده که جامعه بینالمللی به اقدامات عملی دست بزند. من سازمانهای مدافع حقوق بشر را
فرا میخوانم که برای مجازات عاملان این جنایت دست به اقدامات لازم بزنند. از نمایندگان
پارلمان ایتالیا میخواهم که برای همبستگی با مردم ایران، قتلعام زندانیان سیاسی ایران را قاطعانه محکوم کنند و از دولت ایتالیا بخواهند ادامه روابط سیاسی و تجاری با استبداد مذهبی را منع و یا حداقل منوط به لغو اعدام و سرکوب شکنجه در ایران کنند. همچنین از کمیسر عالی حقوق بشر میخواهم که سریعا یک کمیسیون مستقل برای تحقیق در مورد قتل عام سال۶۷ و
متعاقبا قرار دادن مسئولان آن در مقابل عدالت، تشکیل دهد. از نمایندگان محترم
پارلمان و شخصیتهای مدافع حقوق بشر میخواهم این موضوع را از طریق دولت ایتالیا و
مستقیما با کمیساریای عالی پناهندگان پیگیری کنند.
پیام خانم مریم رجوی در
گرامیداشت شهیدان قتلعام سال ۶۷- مرداد۹۴
در
سالهای اخیر، خامنهای بهخاطر زهر اتمی بارها تلاش
کرد نیروی رزمنده ضدرژیم، یعنی
مجاهدان اشرفی را از سر راه خود بردارد و خطر سرنگونی را از خود دور کند. اما پایداری
مجاهدان آزادی و آمادهباش سیاسی اشرفنشانها و حامیان این مقاومت، طرح و برنامه
رژیم ولایتفقیه را برای تکرار نسلکشی به شکست کشانید. این شکست یکی از عوامل مهم
بحران و بنبستی است که امروز تمامیت رژیم را احاطه کرده است.
آری، این تعهد بزرگ مقاومت
ایران است که قطره قطره خونهای مجاهدان و مبارزان قتلعام شده را به نیروی آزادی
و پیروزی ایران مبدل کند و آرمان آنها را به پیروزی برساند.
گرد همایی عظیم ایرانیان و حامیان مقاومت ایران با شرکت ۶۰۰ پارلمانتر و شخصیت تراز اول سیاسی از سراسر #جهان
#تغییر رژیم توسط مردم و مقاومت ایران
متحد علیه #بنیادگرایی اسلامی و #تروریسم
از نقض #حقوق بشر در ایران تا بن بست #اتمی و از
بحران #منطقه تا مقابله با گروه #داعش در #سوریه٫ #عراق و #یمن راه حل فقط #سرنگونی خلیفه ارتجاع و تروریسم در
ایران است
وقتی که آمادگی اجتماعی برای تغییر فراهم می شود هیچ عاملی حیاتی تر از وجود یک جنبش سازمان یافته نیست. وحشت آخوندها از مجاهدین و شورای ملی مقاومت و تلاش برای نابودی آنها به همین دلیل است.
آخوندها پیوسته حضورمجاهدین در عراق را تهدید حاکمیت خود دیده اند. زیرا آنها نیروی پیشتاز نبرد با فاشیسم دینی هستند. زیرامجاهدین و شورای ملی مقاومت بودند که رو در روی اصرار خمینی بر ادامه جنگ پرچم صلح را برا فراشتند. این مجاهدین بودند که ارتش آزادی بخش را بر پا کردند.