مریم رجوی حمله جنایتکارانه شیمیایی به دوما در
غوطه شرقی و کشتار بیرحمانه کودکان و زنان را قویا محکوم کرد و گفت رژیم ایران
عامل اصلی جنگ و کشتار در سوریه و جنایاتی است مانند بمباران شیمیایی دوماست که
وجدان بشریت را جریحهدار کرده است.
مریم رجوی جهان با ابراز صمیمانهترین همدردیها
و تسلیتها به مردم سوریه، بهویژه دومای مجروح و خون چکان، به پایداری تاریخی
آنان درود فرستاد و گفت جهان باید با اقدام قاطع به این جنایتهای جنگی علیه مردم
سوریه پایان دهد.
وی افزود آمران جنایت علیه بشریت و جنایت جنگی
در سوریه یعنی اسد و اربابش خامنهای باید در برابر عدالت قرار گیرند. عدالت قرار
گیرند. بیعملی شرمآور است و راه را برای استمرار این جنایات هموار میكند.
دبیرخانه شورای ملی مقاومت ایران
۱۹ فروردین ۱۳۹۷(۸ آوریل۲۰۱۸)
مریم رجوی: بي عملي در مقابل تراژدي بزرگ
قرن در حلب لكه ننگ جامعه جهاني است14 ارديبهشت, 1395
مريم رجوي، بمبارانهاي وحشيانه حلب و كشتار سبعانه مردم سوريه
به ويژه زنان و كودكان توسط بشار اسد و رژيم ضدبشري آخوندي و متحدان و مزدوران آنها
را یک جنايت بيسابقه جنگي و تراژدي بزرگ قرن توصيف كرد كه وجدان بشريت معاصر را جريحهدار
كرده است. وي گفت پايداري مردم و اپوزيسيون سوريه به ويژه حلب قهرمان يك الگوي پر افتخار
است كه هيچگاه فراموش نخواهد شد و بيعملي در مقابل اين تراژدي لكه ننگي در كارنامه
جامعه جهاني است.
مریم رجوی افزود: رشد و گسترش داعش در منطقه، موج تروريسم در
اروپا و امواج گسترده پناهندگان نتيجه بلافصل بيمجازات ماندن جناياتي است كه پنج سال
است توسط ديكتاتور سوريه و رژيم ايران و مزدورانش در منطقه جريان دارد.
مریم رجوي افزود: سبعيت بيسابقهیی كه اين روزها بهخصوص در
حلب جريان دارد، در عين حال استيصال رژيم آخوندي و متحدانش در رويارويي با انقلاب سوريه
و ارتش آزاد و شكست فضاحتبارش در نجات حكومت اسد را برملا ميكند. همچنانكه تجربه
پنج سال گذشته نشان داده است بسيج جنگي رژيم آخوندي و متحدانش در مقابل اراده مردم
و اپوزيسيون سوريه هيچ سرنوشتي جز شكست خفتبار نخواهد داشت.
پس از آنكه بسيج جنگي رژيم آخوندي در سوريه با شكست مواجه شد
و پاسداران كاركشته و حزبالشيطان و گلههاي مزدوران نتوانستند اسد را نجات دهند و
تلفات گسترده پاسداران روحيه آنها را متزلزل كرد، خامنه اي ناگزير براي اولين بار پس
از جنگ ايران و عراق واحدهاي ارتش تحت امرش را براي يك جنگ تجاوزكارانه خارجي به باتلاق
سوريه فرستاد. مجلس دست نشانده رژیم روز دوشنبه۱۳ اردیبهشت (۲مه) براي روحيه دادن به
پاسداران و مزدوران در هم شكسته رژيم تصويب كرد كه به خانواده كشته شدگان غير ايراني
در سوريه تابعيت ايراني داده شود.
رژيم آخوندي به منظور سرپوش گذاشتن بر ابعاد تلفات و ميزان مشاركت
ارتش تحت امر ولي فقيه در سوريه، از برگزاري مراسم رسمي و علني براي كشته شدگان ارتش
جلوگيري مي كند، سردمداران رژيم از درهم شكستن سريع روحيه ارتش و امواج نارضايتي و
نافرماني در صفوف آن قوياً نگران هستند.
مریم رجوی، در ارتباط با نمايش انتخابات مجلس
و خبرگان آخوندي گفت: نتيجه اين نمايش كه كمترين مشروعيتي از نظر مردم ایران ندارد
هر چه که باشد، تماميت ديكتاتوري ديني را تضعيف، بحرانهاي دروني آن را تشديد و انزجار
و خشم مردم از باندهاي فاسد و تبهكار آخوندي حاكم را دو چندان ميكند.
وي افزود: رژيم آخوندي حق حاكميت مردم و انتخاب
آزادانه آنها را به طور کامل نفی میکند. بازيهاي انتخاباتي ابزاري براي قالب كردن
اين خلافت قرون وسطايي به قرن بيست و يكم و وسيلهیی براي حذف رقبا از صحنه است. با
اينكه همه كانديداها از وفاداران به ولايت فقيه هستند و سالها در جنايتهای رژيم دست
داشتهاند، بخش اعظم آنها به خاطر كمترين فاصله با خامنهاي حذف شدند. عكسالعمل روحاني
در قبال اين تصفيه گسترده بار ديگر نشان داد او نه ارادهیی براي تغيير وضعيت دارد
و نه چنين تواني. هدف او در وراي كلمات فريبنده حفظ تماميت رژيم و موقعيت خودش است.
بحران در این رژيم كه پس از عقبنشيني ناگزير
از بمب اتمي تشديد شده، امروز به رأس حاكميت رسيده است.
هژموني و سيطره خامنهاي در درون نظام مخدوش
و تابوي به چالش كشيدن و طرح موضوع جانشيني او شكسته شده و به يك كشاكش روزمره علني
تبديل شده است. خامنهاي با ايجاد كميتهیی از بالاترين فرماندهان پاسداران شخصاً روند
حذف بيرحمانه رقبا را هدايت كرد، اما نتوانست بحران را مهار كند. هشدارهاي روزمرة سرمداران
رژيم در مورد «فتنه خطرناك تر از سال 88» از هراس آنها از قيام عمومي خبر ميدهد.
مریم رجوي با تأكيد بر اينكه نمايش انتخابات
اين هفته با خشم و نفرت مضاعف مردم از نظام آخوندي و باندهاي رقيب آن مواجه است گفت:
رژيم مانند هميشه با تقلب و رأي سازي نجومي تلاش ميكند ميزان مشاركت را چند برابر
نشان دهد. اما امسال حتي محافل دروني و حاشيهیی رژيم نيز از بينتيجه بودن انتخابات
صحبت ميكنند. لذا خامنهاي با صدور فتواهاي مسخره شركت در انتخابات را وظيفه شرعي
و واجب عيني و رأي سفيد را خلاف شرع اعلام كرد و گفت: «شركت زنان در انتخابات منوط
به اذن شوهر نيست». هدف ترغيب منتسبين نظام و خانوادههاي آنها به شركت در انتخابات
است.
به اين ترتيب بعد از برجام، برخلاف برخي انتظارات
در غرب، خامنهاي با تشديد سركوب داخلي و لشكركشي به سوريه و تلاش براي حفظ هژموني
بر مجلس و خبرگان ارتجاع، مذبوحانه تلاش ميكند از سرنگوني رژيم جلوگيري كند. اما اين
نمايش برندهیی در درون رژيم ندارد و تماميت رژيم بازنده آن خواهد بود. هم خشم و انزجار
مردم از آخوندها و هم مخاصمات دروني آنها عميق تر و تشديد ميشود.
پیروان
عيسي مسيح و حاميان مقاومت ایران در سراسر جهان!
سالروز
ميلاد پیامبر بزرگ خدا، عيسي مسيح(ع) را تهنيت ميگويم. همان پیامبر يگانگی و برابری
و محبت كه به يارانش گفت: حال دستوری تازه به شما میدهم: يكديگر را دوست بداريد همانگونه
كه من شما را دوست میدارم. و سلام بر مریم عذرا كه سمبل جاودان همين عشق و پرداخت
است و در انجيل «مورد لطف خدا» توصيف شده است.
و اين
ايثار و عشق بيكران و بيچشمداشت، پيام مشترک همه انبيا و فرستادگان خداست.
هم چنان
كه قرآن رسالت حضرت محمد پیامبر سلام را «رحمت
براي جهانيان» توصيف كرده است. يعني بشارت
رحمت و برادري براي ابناي بشر. همان گمشده
بزرگ جهان امروز كه جاي آن را افراطیگری تحت نام اسلام و چپاول و سركوب و استبداد
گرفته است. پس خوشا مردمی كه گوهر دین عيسي و دین محمد را در نبرد براي آزادی نوع آدمی
يافتهاند. به قول عيسي بن مريم «هيچ عشقي بزرگتر از اين نيست كه براي ديگران زندگي
خود را بپردازيم».( انجیل متي، فصل۹، آیه ۱۷)
ميلاد
هر پیامبر و برانگيخته شدن او، آغاز دوبارهيي براي حيات اجتماعي انسان در مداري بسا
متكاملتر بوده است. شادي و جشن ما براي اين ميلادها به همين دليل است. وقتي كه تاريكي
تعصب و ترور و افراطیگری به جهان ما هجوم ميآورد، ما در اين ميلادها، نويد آغازهاي
دوباره و روشنايي آزادی و بردباري را ميبينيم.
اميد و
نويد محتوم براي نجات ملت سوريه از چنگال خامنهاي و بشار اسد و داعش، اميد و نويد
براي مسيحيان بيخانمانشده موصل و رهايي تمام ملت عراق و اميد و نوید براي خلاصي نوكيشان
مسيحي ایران از ترس و ناامني و آزادی تمام ملت ایران از ستم و استبداد مذهبي.
مريدي
به عيسي گفت: اگر ميتواني براي ما كاري بكن. و عيسي گفت: «اگر ميتواني»، يعني «باور
كن و ايمان داشته باش كه تحقق همهچیز به دست
آن كه باور دارد، امكان پذير است». (انجيل مرقس، فصل ۹ ، آيه ۲۲ )
با همين
ايمان، مجاهدان آزادی در ليبرتي پايداري ميكنند و زنان و جوانان ایران را به قيام
براي آزادی فرا ميخوانند.
بله، ميتوان
و بايد به فاشيسم دیني حاكم بر ایران یعنی رژیم حامی دیکتاتوری بشار اسد پايان داد.
باشد كه
جهان بشري با رهايي از استبداد و بنيادگرايي، به آغازي تازه و تولدي دوباره دست يابد.
باشد كه پيام رحمت و آزادی و بردباري اين منطقه را فرا بگيرد.
پيشاپيش
سال نو ميلادي را شادباش ميگويم. اميدوارم كه سال ۲۰۱۶، سال اتحاد و پيروزي عليه فاشيسم
دیني حاكم بر ایران و قواي اهريمني همدست آن در خاورمیانه باشد و سال صلح و آزادی و
پيشرفت براي تمام جهان.
مایلم از شما بهخاطر تلاشهایتان
در حمایت از مردم و مقاومت ایران و همچنین از حضور هیات انگلستان در گردهمایی ایران
آزاد در دهم تیر، تشکر کنم.
بهرغم تمامی موانع، ما به
تحقق اهدافمان که برپایی یک ایران آزاد و پایاندادن به افراطگرایی تحت نام اسلام
در خاورمیانه است، نزدیک میشویم. من قویا اعتقاد دارم که هر دو هدف در دسترس است.
بله، تغییر در ایران و رسیدن
به یک ایران آزاد بیش از هر زمان دیگر در دسترس است.
سال گذشته در این روزها،
ما یک جنبش سراسری در رابطه با قتل عام ۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷، در سراسر ایران
و در سطح بینالمللی آغاز كردیم؛ جنایت وحشتناکی که مسئولان آن، امروز هم مناصب کلیدی
در رژیم دارند، از جمله وزیر دادگستری روحانی که عضو هیات مرگ، مسئول این کشتار
بوده است.
اجازه بدهید از این فرصت
استفاده کرده و از اعضای هر دو مجلس و حقوقدانان برجسته و فعالان حقوق بشر برای
تلاشهایشان در این زمینه، تشکر کنم.
جنبش دادخواهی شهیدان قتل
عام سال ۶۷، بهسرعت گسترش پیدا کرد و تمامیت رژیم را به لرزه انداخت، چرا که تمامی
جناحهای رژیم اعم از خامنهای و روحانی در جنایات بیشمار علیه بشریت و علیه مردم
ایران، مشاركت فعال داشتهاند.
کشتار ۶۷، دیگر موضوعی
محدود به خانوادههای قربانیان نیست، این یک زخم عمیق در قلب جامعه ایران است و دیگر
نمیتوان آن را نادیده گرفت.
فشار افکار عمومی برای
حسابرسی، آخوندها را در بن بست قرار داده و هر دو جناح بهطور ناموفق تلاش میکنند
که این جنبش را سرکوب یا مهار کنند.
در این شرایط، جنبش
دادخواهی هر چه بیشتر شکافهای داخل رژیم را افزایش داده و کل رژیم را در معرض تهدید
قرار داده است. این جنبش همچنین، نیروی تغییر در ایران را با نسل جوانی که به
صفوف مقاومت میپیوندند، احیا کرده است.
از سوی دیگر، نقش مخرب رژیم
ایران و شرکت فعالش در جنایت علیه بشریت در سوریه یا رفتارهای فرقهگرایانهاش در
عراق، فاکتهای اثبات شدهیی هستند.
هشدار میدهم، شکست در
اخراج رژیم آخوندها و عواملش از سوریه، یا اجازه دادن به عوامل این رژیم در عراق،
برای تسلط بر شرایط آنجا، آغازی برای بحرانهای فاجعهبار بیشتر خواهد بود.
آمریکا، بریتانیا و اروپا
باید در اعمال یک سیاست قاطع علیه رژیم تهران، متحد باشند و در این رابطه قدمهای
عملی شامل نامگذاری سپاه پاسداران به عنوان یک موجودیت تروریستی، بایستی برداشته
شود. منافع کوتاه مدت اقتصادی نباید منجر به چشم بستن به واقعیتها شود.
بههمین مناسبت از فرصت
استفاده میکنم و دولت انگلستان را فرامیخوانم که از مقامات رژیم ایران، بهخاطر
جنایت علیه بشریت، حسابرسی کرده و اقدامات لازم برای قراردادن عاملان قتل عام ۶۷
در مقابل عدالت، انجام دهند.
کمیسر حقوق بشر ملل متحد
را فرامیخوانم تا یک تحقیقات مستقل برای قتل عام ۶۷ انجام دهد. از شما میخواهم
تا از مبارزه مردم ایران برای تغییر رژیم قرار حمایت کنید.
کلیپ ومتن -پیام مریم رجوی
به جلسه در پارلمان انگلستان به مناسبت روز جهانی حقوق بشر19 آذر1394
اعضاي محترم مجلسين بریتانیا،
به يكايك شما و به اجلاستان درود ميفرستم.
روز جهانی حقوق بشر، به
يك معنا روز ایران و مردم ایران است؛ زيرا كشور من يكي از جاهايي است كه بيشترين عطش
و اشتياق به حقوق بشر وجود دارد. روز ایران است زيرا در جهان كنوني بيشتر از همه جا
سرکوب شده و آزادیاش به بند كشيده شده و روز ایران است، زيرا مردم آن در تاريخ معاصر
بيشتر از هر جا براي حقوق بشر نبرد كردهاند.
۱۲۰ هزار مجاهد و مبارز
اعدام شده، از جمله سي هزار زندانی قتل عام شده در سال ۱۳۶۷ و مجاهدان اشرف و لیبرتی كه در پايداري
عليه اين رژیم جان باختند، همگي حقوق بشر ایران را با خون خود نوشتهاند.
كلمه جاودانهيي كه آنها
نوشتهاند، آزادی است. و آرماني است كه با مقاومت مردم ایران به پیروزی خواهد رسيد.
آخوندها البته سالهاي طولاني
است كه اختناق را به عنصر ثابت زندگي در ایران تبديل كردهاند؛
آنها از چشمدرآوردن و دست
و پا بريدن دست برنميدارند.
آنها اعدامهاي هر چند ساعت
يك بار را تكرار و تكرار ميكنند.
اما هموطنان ما هرگز به
اين بربريت تن ندادهاند. هرگز سلب آزادی و نقض حقوق انسانيشان را نپذيرفتهاند و
اين پرسشها مدام در ذهن هر ایراني به ويژه هر جوان ایراني ميجوشد كه:
چرا آزادی بيان نداريم؟
چرا زندگي ما در ترس ميگذرد؟
چرا يك رسانه مستقل و آزاد
در ایران وجود ندارد؟
چرا حتي حق انتخاب پوشش
از همه سلب شده است؟
چرا حق اعتراض نداريم؟
و چرا نبايد اين استبداد
وحشي را به زير بكشيم و دولتي را برقرار كنيم كه بر اساس آزادی و دموکراسی باشد؟
اين پرسشها و اعتراضها كه تابهحال بسياري قيامها
از آن برخاسته، بيتردید تغییر بزرگ را محقق خواهد كرد و ایران را گهواره حقوق بشر
و آزادی خواهد كرد.
دوستان عزيز!
شدت نقض حقوق بشر از جانب
آخوندهای حاکم، به خاطر حفظ حاكميتشان است. زيرا مردم ایران به مقاومت گستردهيي در
برابر اين رژیم دست زدهاند. هر ماه صدها حركت اعتراضي از سوي معلمان، دانشجويان و
كارگران و ساير اقشار صورت ميگيرد. هر روز صداي اعتراضها رساتر ميشود. حتي زندانیان
سياسي از درون زندانها به مردم پيام مقاومت ميدهند. ماه گذشته يك زن زندانی، مريم
اكبري، خطاب به مجاهدان لیبرتی پيام داد كه شما نوري در تاريكي اختناق هستيد و مطمئناً
پيروز ميشويد.
مردم ما در عين حال از جامعه
جهاني ميپرسند:
چرا به روي نقض فاحش حقوق
بشر در ایران چشم بستهايد؟
چرا در قبال ۲ هزار اعدام
در دوران دوران آخوند روحاني ساكتيد؟
چرا نسبت به ۷ قتل عام
در اشرف و لیبرتی، با ۱۴۱ كشته و صدها نقص عضو،
واكنشي نداريد و براي حفاظت كمپ بيدفاع لیبرتی كاري نميكنيد؟ چرا با وجود
۶۲ بار محكوميت نقض حقوق بشر ایران در ملل متحد، پرونده جنايتهاي اين رژیم به شوراي
امنيت ارجاع نميشود؟ چرا ترتيباتي اتخاذ نميكنيد كه سران اين رژیم و مشخصاً خامنهاي
به عنوان مسئولان و مسببان بيشمار اعدام و مشخصاً قتل عام زندانیان سياسي در ایران،
و دست داشتن در كشتار ۳۰۰ هزار تن از مردم سوریه در يك دادگاه بينالمللي محاكمه شوند؟
من جامعه جهاني به ويژه
بریتانیا را فرا ميخوانم كه روابط خود با اين رژیم را به توقف اعدامها و آزادی زندانیان
سياسي مشروط كنند.
آنها را فرا ميخوانم كه
مبارزه مردم ایران براي به دست آوردن آزادی وحقوق بشر را محترم بشمارند. كمپ لیبرتی
در ۷ آبان، هدف موشكباران سنگين قرار گرفت. بر اثر اين حملات از سال ۱۳۸۸ تا به حال
۱۴۱ عضو مجاهدين كشته و صدها نفر ديگر نقض عضو يا مجروح شديد شدهاند.
از همه شما انتظار دارم
تلاشهاي خود را براي لغو محاصره لیبرتی، تأمين حفاظت و امنيت آن و انتقال پرونده اين
كمپ به افراد غيروابسته به رژیم ایران در دولت عراق تلاش كنيد. مشخصا ضروري است كه
فالح فياض مسئول كميته سرکوب لیبرتی بركنار شود. او توسط دادگاه اسپانیا بهدلیل «جرايم
علیه جامعة بینالمللی» تحت تعقیب است.
زمان آن فرارسیده است که
ایالات متحده و سازمان ملل به تعهدات خود عمل کرده و اطمینان حاصل کنند که مجاهدان
لیبرتی قادر به فروش اموال خود در اشرف برای تأمین هزینههایشان باشند.
از همه شما دوستان مردم
ایران و از تلاشهاي سالهاي سال شما در دفاع از حقوق بشر سرکوب شده ایران، صميمانه سپاسگزاري
ميكنم. سایر مطالب مرتبط:
در روز يكشنبه 10 آبان 94 (اول نوامبر2015) در
اور سور اواز مقر شوراي ملي مقاومت ايران مراسم گراميداشت 23شهيد حمله جنايتكارانه
موشكي به كمپ ليبرتي، محل استقرار اعضاي سازمان مجاهدين خلق ايران در عراق برگزار
شد
از
اين جا به ليبرتي غرقه به خون و ويران شده و به شهيدان سرفرازش هزاران سلام و هزاران
درود.
آنچه عصر پنجشنبه در ليبرتي رخ داد، هرچند
كه خوشبختانه نتوانست هدف شوم خامنهاي را برآورده كند، اما يكي از مهيبترين هجومهايي
است كه تاكنون عليه مجاهدين صورت گرفته است. اين حمله، قتلعام تمامي مجاهدان آزادي
در ليبرتي را هدف قرار داده بود.
يك آتشباري سنگين با هشتاد موشك كه ده دقيقه
بيامان ادامه داشت. بارش دهها موشك همه چيز را به آتش ميكشيد و همه جا را ويران ميكرد.
و امواج سنگينش هر چيزي حتي ديوارهاي حفاظت بتوني را در همميكوبيد و به اين سو و
آن سو پرتاب ميكرد. سونامي انهدام و نابودي و حريق بود و گويي جنايت و تبهكاري خميني
و خامنهاي در تمام مدت حكومتشان را در ده دقيقه فشرده كرده بود. با اين همه، لطف خدا
و هوشياري و عكسالعمل به موقع و روحية جنگندة مجاهدين، آنها را از كشتار بزرگ در
امان نگهداشت تا باز هم چشم و دل مردم ايران به آنها و به رزم و پايداريشان روشن باشد
و روشن بماند.
نميدانم مبارزه مرگ و زندگيِ زنان و مرداني
را كه در ميان خون و آتش بهپاخاستند چطور توصيف كنم؟ فقط به آنها ميگويم آنچه هم
كه شما در آن شرايط نفسگير انجام داديد، فشردة ايمان و شور و نيروي ملت تان براي آزادي
بود.
در دل تاريكي و سرما، با وسائل ابتدايي آتش
را خاموش ميكرديد. اجساد همرزمانتان را از زير آوارها بيرون ميكشيديد. با بدنهاي
مجروح و خونچكان اين طرف و آن طرف ميدويديد و همه حقيقتاً تن واحد و يگانهيي شده
بوديد و نشان داديد كه اراده و انگيزة انساني كه نبرد براي آزادي را انتخاب كرده حد
و مرزي ندارد.
آن شب، در تمام لحظهها، به فكر شما و با
شما بودم. در كنار سنگرها، بالاي سر شهيدان، يا موقع مرهم گذاشتن بر زخم مجروحان،
با صورتهاي خونين، مشتهاي گرهكرده و دستهايي را كه به نشانة پيروزي بالا ميبرديد،
ديدم و البته هركس كه ديد غرق غرور و افتخار شد.
راستي كه از اين بهتر چطور ميتوانستيد باز
هم پيام شكست دشمن را به همه برسانيد. آنشب در ميان آتش و دود و موج و انفجار توانستيد
عظمت كارزار سرنگوني را در ارادههاي سترگتان و در يقينتان به مقاومت و نبرد و پيروزي
نشان دهيد و طاقت و توان مجاهدين را اثبات كنيد. سلام بر شما و بر رزم و ايستادگيتان
و سلام بر شهيدانتان.
شعلههاي سركش وجدان بيدار بشريت
اَلسَّلامُ عَلَیک یا ثارَ اللهِ وَابْنَ
ثارِهِ
سلام بر شما كه خون جاري دورانيد، اي شعلههاي
سركش وجدان بيدار جهان بشري، اي جانهاي شيفتهيي كه تسليم و يأس در انديشه و هستيتان
جايي نداشت و اي عشقهاي پرشور يك ملت اسير به آزادي و رهايي. به شما باد سلام، به شما
باد درود.
سلام به برادران عزيزم منوچهر براتي، حميد
دهقان، اكبر عليدوست، حسن توفيق جو، حميدرضا ايمن كاشان، ابوطالب هاشمي، كيومرث يوسفي،
حسين گندمي، فرشيد ربيعي، حسن ابراهيمي، محمد علي ميرزايي، سهراب همايونفر، بهزاد
ميرشاهي، حسين اداوي، رجب قرباني، رضا واديان، شريف ويسي، حسين سروآزاد، احمد مسچيان،
جاسم قصير و جواد سالاري
سلام به خواهر عزيزم نيره ربيعي از مسئولان
مجاهدين كه در همه صحنه هاي رزم حاضر و پيشتاز بود و سلام به فرمانده كاظم سردار دلير نبردهاي ارتش
آزاديبخش برادرم حسين ابريشمچي كه با بيش از 40 سال سابقه مبارزاتي عليه دو نظام ديكتاتوري
مسئولي همهجانبه و همه جا جلودار صحنههاي سخت نبرد بود. همواره پرتلاش و همواره تازه
و نو و سرشار و پر از ايمان به راه و آرمان آزادي كه سر در راه آزادي نهاد و سرور آزادي
شد.
درست پنج روز قبل از شهادتتان در روز عاشورا،
در آن مراسم پرشكوه همه خطاب به حسين(ع) ميگفتيد كه:
در دل دشت بلاخيز
به شب توطئهانگيز
شكنم هرچه حصار است
قفس و چوبة دار است
حقا كه يكايك شما در پيروي از پيشواي آرمانيتان
حسين(ع) از همه چيز خود گذشتيد. راستي كدام آتش، حريف شاخسار شماست؟
و من هم با شما تكرار ميكنم:
خوشا
در راه آزادي به خون عهدي دگر بستن
خوشا اين گونه در زندان به مرگ شب كمر بستن
از
اين پس شما شور و نيروي هر جوان دليري هستيد كه به نبرد با رژيم ولايت فقيه برميخيزد
و الهام بخش هركس كه در برابر ستم و استبداد قيام ميكند.
حمله به ليبرتي، درماندگي رژيم آخوندي در
برابر بيتابي ملت ايران براي آزادي
پس به شما مادراني كه عكس فرزندان شهيد يا
اسيرتان را به دست ميگيريد و در خيابانها و چهارراههاي شهرهاي ايران، آخوندها و پاسداران
را افشا ميكنيد،
به شما زنان دلير و مردان غيرتمندي كه در
مراسم گراميداشت ريحانه و ستار هموطنانتان را به مبارزه با اين رژيم فراخوانديد،
به شما زندانيان سياسي شجاعي كه از سياهچالهاي
خامنهاي به همبستگي با مجاهدان ليبرتي برخاستيد و به شما هموطناني كه از شنيدن خبر
جنايت بزرگ رژيم در ليبرتي سراسر وجودتان را خشم و درد فرا گرفت.
بله به همه شما ميگويم كه ايستادگي شما و
عزم و مبارزه شما براي به زير كشيدن اين رژيم كاخ ستم آخوندها را به لرزه درآورده است.
حمله به ليبرتي، نتيجة درماندگي اين رژيم
در برابر بيتابي ملت ايران براي آزادي است. بنابراين به شما و به خصوص به همة جوانان
و اشرفنشانها در تمام ايران ميگويم شعلههاي رزم و مقاومت براي سرنگوني رژيم را گسترش
دهيد و شهيدان ليبرتي را در خود زنده كنيد.
خون و رنج شهيدان از جوش و خروش نميافتد
تا روزي كه آزادي در ايران اسير برقرار شود.
رژيم ولايت فقيه، مفلوك، آشفته، ضربهخورده
و بي راه حل
تا به حال سابقه نداشته كه رژيم ولايت فقيه
تا اين حد مفلوك و آشفته و ضربهخورده و بيراه حل باشد.
چه خطراتي اين رژيم را احاطه كرده كه خامنهاي
ناچار است سايتهاي اتمي را با دست خود، گل بگيرد. در سوريه آخوندها پيدرپي دچار شكست
و تلفات ميشوند، در عراق با تظاهرات بيوقفه مردم در مخالفت با عوامل رژيم مواجهند و در داخل ايران راه پس و پيش ندارند.
يعني سرمايهگذاري چندين و چند سالة رژيم
هم روي برنامة اتمي و هم روي سوريه و عراق و يمن، برباد رفته و روزي كه سرمايهگذاري آخوندها روي كل سپاه پاسداران
هم برباد برود دور نيست و دور نيست روزي كه جوانان ايران، اين سپاه جنايت و خونريزي
و غارت و فساد را منهدم كنند.
در اين چند ماهه، محافلي كه از ادامة حكومت
آخودها نفع ميبرند به دست و پا افتاده بودند و سعي ميكردند اين خيال واهي را ايجاد
كنند كه پس از توافقنامه، رژيم ولايت فقيه به سمت ميانهروي و گشايش ميرود. ادعا ميكردند
كه وعدههاي اعتدال آخوند روحاني از اين به بعد خود را نشان خواهد داد. ولي وعدة بهبود
اوضاع و اعتدال رژيم تا اينجا بيشترين اعدام را در سال جاري نسبت به ربع قرن گذشته
به بار آورده. آيا اسيدپاشيدن به صورت خواهرانمان در اصفهان و كشتار سنيها و زجركش
كردن زندانيان سياسي ميانهروي است؟ آيا جنايت عليه بشريت در ليبرتي كه آخوند روحاني
به عنوان رئيس شوراي عالي امنيت در آن مسئوليت دارد، اعتدال است؟
پس چرا دولتهاي اروپا براي چنين كساني فرش
قرمز پهن ميكنند؟ و چرا دست كساني را مي فشاريد كه مردم ايران خواهان محاكمه آنها
هستند؟
واقعيت اين است كه دوران پس از توافق، دوران
سر باز كردن خواستهاي اساسي جامعه و در رأس همه، آن گوهر ناپديد شده، آن گوهر سنگسارشده
و آن گوهر پايمالشده يعني آزادي و آزادي و آزادي است.
به همين دليل است كه خامنهاي، مجاهدين را
با پرتاب موشك قتل عام ميكند. چون ملت ايران آزادي ميخواهد. چون ملت ايران سر به
فرياد برداشته كه اين رژيم را نميخواهد و بايد سرنگون شود.
به آخوندها و اشقياي حاكم ميگوييم همه طرحهايي
كه سالهاي سال است براي سركوب آزاديهاي ملت ايران به كار ميگرفتيد، شكست خورده است.
حالا زمان حساب كشيدن از آخوندهاي حاكم است.
حالا زمان به زير كشيدن رژيمي است كه جز با خونريزي نميتواند ادامه پيدا كند. به خصوص
كه انواع مانورها و فريبهاي اين رژيم و جناحهاي درونياش نيز شكست خورده است.
نه سازندگي رفسنجاني و اصلاحات قلابي خاتمي
توانست كاري از پيش ببرد، نه وعدههاي رئيس
جمهور كنوني رژيم در مورد معجزات توافق اتمي.
يك راه و فقط يك راه براي برقراري آزادي و
دموكراسي در ايران و نجات كشور از فقر و فلاكت و عقبماندگي وجود دارد و آن سرنگوني
رژيم ولايت فقيه در تماميت آن است. درست به همين دليل خامنهاي زنان و مردان قهرماني
را موشكباران ميكند كه پرچم سرنگوني اين رژيم و پرچم آزادي ملت ايران را هرچه محكمتر
در دست ميفشارند.
و راستي كه به قول مسعود، بدون مجاهدين «مردم
ايران به چه مينازيدند و خلق در زنجير و جوانان اشرفنشان، به كجا چشم اميد ميدوختند؟
از كجا ايده و آرمان ميگرفتند و به كجا پشتگرم و دلگرم بودند؟».
زمينه سازي براي حمله موشكي به ليبرتي
در ماههاي اخير ديديد كه چطور زمينهسازي
براي اين حمله را شروع كردند. ابتدا اكيپهاي وزرات اطلاعات را تحت عنوان خانواده به
ورودي ليبرتي فرستادند. همزمان مزدوراني را به سراسر اروپا اعزام كردند تا اغتشاش كنند
و فضا را غبار آلود كنند.
در عين حال جبهة ولايت فقيه با سايتها و تلويزيونهاي
تحت تكفل وزارت اطلاعات، ناسزاگويي عليه مقاومت را گسترش دادند تا آتش تهيه براي كشتار
را فراهم كنند.
اما در مقابل، در روزهاي اخير با موجي از
عواطف بيدريغ ايرانيان در داخل و خارج كشور، و هم چنين، زندانهاي سياسي نسبت به مجاهدان
ليبرتي مواجه بوديم. از صميم قلب از همه آنها سپاسگزاري ميكنم. بيانيهها و موضعگيريها
و پيامهاي آنها، صداي رساي مردم ايران، رودرروي قاتلان مجاهدين است.
اين درست رودرروي ريزهخواران ولايت فقيه
است كه با تقليد از اطلاعات بدنام آخوندها، از دل سوزاندن براي شهيدان هم استفاده ميكنند
تا خود مجاهدين و رهبر اين مقاومت را مقصر كشتار معرفي كنند.
آشكارا يك تقسيم كار شناعتبار در كار است.
رژيم ولايت فقيه بخش نظامي حمله را برعهده دارد و موشكها را شليك ميكند. و سرانگشتانش
در خارج ايران، بخش سياسي حمله را برعهده دارند و هموزن همان حمله موشكي, افترا و
هتاكي را به بالاترين حد ميرسانند.
زماني بر اساس رهنمود وزارت بدنام اطلاعات،
قاعدة 20 ـ 80 شيوة كار مزدوران بود. 80 درصد به خود رژيم ميزدند تا حملة 20 درصديشان
به مجاهدين عادي جلوه كند. اما حالا پردهها را كنار زده همان 80 درصد را نثار خود
مجاهدين ميكنند. اما اينها هيچ كدام چيز جديدي نيست. بلكه هميشه بخش مكمل سركوب و
شكنجه و اعدام مجاهدين و همه رزمندگان آزادي
در طول تاريخ بوده و خواهد بود.
راستي مگر چنين نسلي و چنين مقاومتي بدون
يك راهبري ذيصلاح امكان پذير بود؟ هرگز
و راستي اگر اين نبردها و اين فديهها نبود
و اگر پايداري در مقابل دضمن ضدبشري به چنين قلههاي رفيعي نرسيده بود، در فرداي
آزادي، چه بهاي سنگيني براي تشخيص دوستان و دشمنان مردم ايران به ملت ما تحميل ميشد.
سلام بر شهيدان و سلام بر قهرمانان آزادي.
دولت آمريكا و ملل متحد بايد به رويكرد غيرمسئولانه
در مورد حفاظت ليبرتي خاتمه دهند
اجازه بدهيد در اين فرصت همچنين به طرفهاي
بينالمللي و مسئوليتها و تعهدات اخصي كه در مورد حفاظت ليبرتي دارند، اشاره كنم.
چنان كه در همان ساعت اول پس از حمله گفتم،
بهطور رسمي و حقوقي، دولت عراق و سازمان ملل بايد پاسخگو باشند زيرا آنها با امضاي
يك ياداشت تفاهم از دي ماه 1390 ليبرتي را تحت عنوان «محل موقت براي انتقال» اعلام
كردهاند. اما به نظر ما، مانند 6حمام خون قبلي در اشرف و ليبرتي، عوامل رژيم ايران
در حكومت عراق مسئوليت حمله را برعهده دارند و ايالات متحده و سازمان ملل هم از اين
واقعيت كاملاً مطلعند.
دولت آمريكا و ملل متحد كه تاكنون به قولهاي
رسمي خود نسبت به حفاظت مجاهدين از جمله تعهدات مكرر خود هنگام انتقال اشرفيها
به اين كمپ عمل نكردهاند، بايد به اين رويكرد غيرمسئولانه و فاجعهبار خاتمه دهند.
به خصوص كه بهرغم هشدارهاي بيشمار، كمپ ليبرتي كماكان تحت كنترل قاتلان اشرفيها
و عوامل وابسته به رژيم است و در عين حال جريان انتقال آنها به كشورهاي خارج كه
وعدة خيانتشدة ملل متحد و آمريكا بود با مخالفت و كارشكني روبهروست.
نيازهاي مبرم ليبرتي
بنابراين، در شرايط اضطراري كنوني در ليبرتي،
بر اين اقدامها تأكيد ميكنم:
اول، رسيدگي فوري به وضعيت مجروحان و مستقر
شدن يك تيم تخصصي پزشكي در ليبرتي
دوم، تأمين ابزارها و وسائل و مصالح مورد
نياز براي ترميم مناطق ويران شده
سوم، تأمين الزامهاي امنيتي و حفاظتي از جمله
برگرداندن تيوالها، كلاهها و جليقههاي حفاظتي و تجهيزات پزشكي و تأمين وسايل
مورد نياز افراد كه آسيب ديده است.
چهارم، انجام تحقيقات توسط ملل متحد دربارة
اين حمله وحشيانه و محاكمة عاملان آن
مجاهد خلق يعني ايستادگي مردم ايران در مقابل
ستم
هر چند كه تا به حال، مجاهدين در ليبرتي،
رنجهاي بسيار كشيده و قيمتهاي كلان پرداختهاند، اما تا وقتي كه ستم و استبداد هست
و مردم ايران در عطش آزادي ميسوزند، مجاهدين هستند و ميرزمند.
راستي مگر مجاهد خلق به چه معناست؟
مجاهد خلق يعني اشتياق مردم به آزادي
يعني ايستادگي مردم ايران در مقابل ستم.
يعني شعلههاي اميد را فروزان نگهداشتن.
يعني دوستي و همبستگي را در بين مردم ايران
زنده كردن.
بله اين كيمياي آزادي است؛ نه خميني توانست
با قتل عام سي هزار زنداني سياسي، اين جنبش را خاموش كند نه خامنهاي ميتواند با موشكباران
و ريختن آتش بر سر و روي مجاهدين آنها را از ميان بردارد.
از كهكشان فرمانده كاظم در هفت آبان، تا كهكشان
زهره و شهيدان 6و 7مرداد و 19فروردين تا شهيدان فروغ جاويدان و 120 هزار شهيد قهرمان،
كه همه سمبل ارادة خلق ايران و مجاهدين خلق ايران و اين مقاومت و مردم ايرانند كه ميگويند
رژيم ولايت فقيه بايد سرنگون شود و ما ميگوييم: