سناتور توریسلی در تظاهرات نیویورک: یک ایران
آزاد همین الان
سناتور توسناتور رابرت توریسلی در تظاهرات ایرانیان
مقابل مقر ملل متحد در نیویورک سخنرانی کرد. وی ابتدا گفت: اجازه بدهید احترام و
تشکر خود را از خانم رجوی ابراز کنیم که هر روز زندگیاش را سال به سال خستگیناپذیر
وقف مبارزه برای ایران آزاد کرده است. او از تقدیر و احترام ما برخوردار است.
سناتور توریسلی به سرکوب و کشتار در ایران
اشاره کرد و افزود: روحانی یک جنایتکار، یک مستبد و یک قاتل است و به اینجا به ملل
متحد تعلق ندارد. روحانی ۳۴۰۰نفر از مردم ایران را در دوران خودش اعدام کرده است.
روحانی چنین فردی است نباید به سخنان او در ملل متحد گوش داده شود.ریسلی در
تظاهرات نیویورک: یک ایران آزاد همین الان
همزمان با اجلاس مجمع عمومی ملل متحد در نیویورک،
ایرانیان آزاده و اشرف نشانها در ادامه تظاهرات
و گردهماییهای قبلی خود برای رساندن فریاد قیام مردم ایران و علیه حضور آخوند روحانی نماینده رژیم رکوردار
اعدام و بانکداری مرکزی تروریسم در مقابل مقر ملل متحد تظاهرات کردند.
در این تظاهرات که با حضور و سخنرانی شخصیتهای
آمریکایی و حامیان مقاومت مردم ایران برگزار شد، شرکت کنندگان حضور و پذیرش نماینده
دیکتاتوری آخوندی در ملل متحد را محکوم کردند و خواستار محاکمه سران این رژیم بهخاطر
جنایاتشان علیه قیام مردم ایران و ارتکاب جنایت علیه بشریت بهطور خاص در قتلعام
۳۰هزار زندانی سیاسی در سال ۶۷ شدند.
خواست ایرانیان در مقابل مقر ملل متحد
ایرانیان آزاده اعلام کردند:
رژیم ایران یک رژیم نامشروع است. نه روحانی نه
ولیفقیه مردم ایران را نمایندگی نمیکنند
ما از کشورهای عضو ملل متحد می خواهیم صدای تغییر
در ایران را بهرسمیت بشناسند
ما از جامعه بینالمللی میخواهیم شورای ملی
مقاومت را بهعنوان نماینده واقعی ایران بهرسمیت بشناسد.
شورای ملی مقاومت آلترناتیو واقعی و بادوام در
قبال رژیم ایران است
قیام ایران در جریان است، قیامی که توسط
کانونهای شورشی حمایت میشود و تا پیروزی نهایی پیش میرود.
تظاهرات ایرانیان علیه روحانی همزمان
با اجلاس مجمع عمومی در رسانه های خبری
در هفتاد و سومین نشست سالانه مجمع عمومی سازمان
ملل متحد دونالد ترامپ به محض ورود به مقر سازمان ملل و پیش از شروع سخنرانیاش در
جمع خبرنگاران در پاسخ به پرسشی در مورد رژیم ایران گفت : «ایران چاره ای جز تغییر
ندارد.»
در زیر به خلاصه ای از انعکاس رسانه های عربی از
این اجلاس و تظاهرات هواداران مقاومت ایران علیه حضور روحانی در ملل متحد می پردازیم
روز شنبه ۳۱شهریور، یک گردهمایی توسط جوامع ایرانیان
در آمریکا در حمایت از قیام مردم ایران با حضور شخصیتهای برجستهٔ آمریکایی و بینالمللی،
در نیویورک برگزار شد.
سخنرانان کنفرانس نیویورک از جمله عبارت بودند
از:
شهردار رودی جولیانی
ژنرال جیمز جونز، مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا
مایکل موکیزی وزیر پیشین دادگستری آمریکا
برنارد کوشنر وزیر خارجه پیشین فرانسه
همچنین جولیو ترتزی وزیر خارجه پیشین ایتالیا، یک
پیام ویدئویی به این جلسه فرستاد.
ر این جلسه اعلام شد که شمار حامیان قطعنامه دو
حزبی شماره ۱۰۳۴کنگره آمریکا در محکومیت توطئه تروریستی حکومت آخوندی علیه گردهمایی
مقاومت در پاریس، به بیش از ۶۰تن رسیده است.
این قطعنامه که توسط تام مککلینتاک ارائه شده،
هماکنون از حمایت اعضای برجستهٔ کنگره از جمله ایلیانا رزلهتینن، قاضی تد پو، دینا
روهرا باکر، شیلا جکسون لی و لیز چینی برخوردار است.
در گردهمایی نیویورک، شماری از نمایندگان
انجمنهای جوامع ایرانیان از ایالات مختلف آمریکا نیز سخنرانی کردند.
همچنین پیامهای شماری از اعضای برجستهٔ سنای
آمریکا و نمایندگان کنگره به این اجتماع پخش و قرائت شد که حمایت خود را از اهداف
کنفرانس اعلام کردند
مریم رجوی در یک پیام ویدئویی به این کنفرانس
که مشروح آن از نظرتان میگذرد، به بررسی تحولات پرشتاب ایران و چشمانداز یک ایران
بدون استبداد مذهبی پرداخت.
پیامهای همبستگی نمایندگان سنا و کنگره آمریکا با
گردهمایی جوامع ایرانیان در آمریکا
در گردهمایی جوامع ایرانیان در نیویورک که در آستانه
برگزاری اجلاس مجمع عمومی ملل متحد با حضور شخصیتهای برجستهٔ آمریکایی و بینالمللی،
در حمایت از قیام و مقاومت سازمانیافته مردم ایران برگزار شد، شماری از اعضای برجسته
سنا و کنگره آمریکا طی پیامهایی همبستگی خود را ابراز کردند.
تظاهرات و گردهمآیی شما علیه پذیرش رئیس جمهور
استبداد مذهبی در ملل متحد، مایه سرفرازی ملت ایران است که زیر سلطه سنگین اختناق و
اعدام، با صدای بلند اعتراض خود را ابراز میکند.
تا وقتی که ایالات متحده، سران رژیمی را که
خودش آن را بانکدار مرکزی تروریسم نامیده بهخاک این کشور راه میدهد و تا وقتی که
ملل متحد بهجای فراهم کردن ترتیبات محاکمه بینالمللی آخوندهای حاکم، بهجرم ارتکاب
جنایت علیه بشریت، آنها را در مجمع عمومی میپذیرد، بهاین معنی است که در برابر خواست
مردم ایران برای آزادی و دمکراسی ایستاده است.
نماینده رژیمی به ملل متحد میآید كه ۱۲۰هزار زندانی سیاسی را اعدام كرده
است. رژیمی كه ۳۰هزار
زندانی سیاسی را با یك حکم جنایتكارانه در تابستان ۱۳۶۷اعدام
كرده است. خمینی دستور داده بود كه هر كس كه به سازمان مجاهدین وفادار است، باید اعدام
شود و روحانی در آن زمان از بالاترین تصمیمگیرندگان در رژیم ایران بود.
امروز در ایران، جنبش دادخواهی قتلعام شدگان
در حال گسترش است. بالاترین سران رژیم، بهصورت علنی از ارتکاب این کشتار دفاع کردهاند.
وزیر دادگستری دولت روحانی گفته است بهاین قتل عام افتخار میکند. این اعترافها
بهمثابه اسناد غیرقابل انکار درباره شرکت در جنایت علیه بشریت، مسئولیت ملل متحد را
برای بهمحاکمه کشاندن سران این رژیم، مضاعف کرده است.
آخوند روحانی نماینده ملت ایران نیست؛ او نماینده
دشمن سفاک ملت ایران است. او علاوه بر مشارکت فعالش در همه جنایات این رژیم از روز
اول، کارنامه دوران ریاست جمهوریاش یکسره با کشتار و انهدام و تاراج منابع ملی ایران
پر شده است. از جمله با:
ـ بیش از ۲۵۰۰اعدام
ـ حملات و حمام خونهای مکرر علیه مجاهدان آزادی
در اشرف و لیبرتی
ـ چند برابر شدن شمار اعدام زندانیان سیاسی
ـ تشدید سرکوب و تبعیض علیه ملیتها و پیروان
ادیان گوناگون
ـ حمایت از دیکتاتوری بیرحم بشار اسد و جنگ
افروزی در منطقه
ـ برنامه تکثیر و آزمایش موشکهای بالستیک با
نقض قطعنامه شورای امنیت
ـ و فرو بردن بیش از پیش تمام کشور در رکود
و بیکاری و فقر دردناک عمومی
اینها سپرهای دفاعی یک رژیم متزلزل و بحرانزده
است که موجودیتاش توسط نارضایتی عمیق و حاد جامعه و وجود یک مقاومت سازمانیافته تهدید
میشود.
تأکید میکنیم که هر طرفی که حقیقتاً درپی مهار
جنگ و ترور و بیثباتی در خاورمیانه است، قبل از هر چیز باید برای خلع ید از این رژیم
از سراسر منطقه، اقدام کند. رشد گروه داعش، ثمره سرکوب ملتهای عراق و سوریه توسط رژیم
آخوندی و دستنشاندگانش بود و بدون بیرون راندن سپاه پاسداران از سوریه و عراق و یمن
و لبنان، پایانی بر بحران این منطقه متصور نیست. مماشات با این رژیم و ایستادن در کنار
آن، سیاستی است که همه جهان از آن لطمه دیدهاند.
ما از دولتهای جهان و ملل متحد میخواهیم بهجای
ادامه این سیاست شکستخورده، در کنار مردم ایران بایستند، روابط خود با این رژیم را
بهتوقف اعدامها و آزادی زندانیان سیاسی منوط کنند و مبارزه ملت ایران برای بهزیر
کشیدن این رژیم و دستیابی بهآزادی را محترم بشمارند.
جامعه جهانی بهویژه شورای امنیت و مجمع عمومی
ملل متحد را به تحقیق پیرامون جنایات رژیم ایران بهخصوص قتلعام ۶۷و قراردادن
مسئولان این جنایت بزرگ علیه بشریت در مقابل عدالت فرا میخوانم. این جدیترین شاخص
احترام به حقوق بشر در تاریخ معاصر است.
در روز يكشنبه 10 آبان 94 (اول نوامبر2015) در
اور سور اواز مقر شوراي ملي مقاومت ايران مراسم گراميداشت 23شهيد حمله جنايتكارانه
موشكي به كمپ ليبرتي، محل استقرار اعضاي سازمان مجاهدين خلق ايران در عراق برگزار
شد
از
اين جا به ليبرتي غرقه به خون و ويران شده و به شهيدان سرفرازش هزاران سلام و هزاران
درود.
آنچه عصر پنجشنبه در ليبرتي رخ داد، هرچند
كه خوشبختانه نتوانست هدف شوم خامنهاي را برآورده كند، اما يكي از مهيبترين هجومهايي
است كه تاكنون عليه مجاهدين صورت گرفته است. اين حمله، قتلعام تمامي مجاهدان آزادي
در ليبرتي را هدف قرار داده بود.
يك آتشباري سنگين با هشتاد موشك كه ده دقيقه
بيامان ادامه داشت. بارش دهها موشك همه چيز را به آتش ميكشيد و همه جا را ويران ميكرد.
و امواج سنگينش هر چيزي حتي ديوارهاي حفاظت بتوني را در همميكوبيد و به اين سو و
آن سو پرتاب ميكرد. سونامي انهدام و نابودي و حريق بود و گويي جنايت و تبهكاري خميني
و خامنهاي در تمام مدت حكومتشان را در ده دقيقه فشرده كرده بود. با اين همه، لطف خدا
و هوشياري و عكسالعمل به موقع و روحية جنگندة مجاهدين، آنها را از كشتار بزرگ در
امان نگهداشت تا باز هم چشم و دل مردم ايران به آنها و به رزم و پايداريشان روشن باشد
و روشن بماند.
نميدانم مبارزه مرگ و زندگيِ زنان و مرداني
را كه در ميان خون و آتش بهپاخاستند چطور توصيف كنم؟ فقط به آنها ميگويم آنچه هم
كه شما در آن شرايط نفسگير انجام داديد، فشردة ايمان و شور و نيروي ملت تان براي آزادي
بود.
در دل تاريكي و سرما، با وسائل ابتدايي آتش
را خاموش ميكرديد. اجساد همرزمانتان را از زير آوارها بيرون ميكشيديد. با بدنهاي
مجروح و خونچكان اين طرف و آن طرف ميدويديد و همه حقيقتاً تن واحد و يگانهيي شده
بوديد و نشان داديد كه اراده و انگيزة انساني كه نبرد براي آزادي را انتخاب كرده حد
و مرزي ندارد.
آن شب، در تمام لحظهها، به فكر شما و با
شما بودم. در كنار سنگرها، بالاي سر شهيدان، يا موقع مرهم گذاشتن بر زخم مجروحان،
با صورتهاي خونين، مشتهاي گرهكرده و دستهايي را كه به نشانة پيروزي بالا ميبرديد،
ديدم و البته هركس كه ديد غرق غرور و افتخار شد.
راستي كه از اين بهتر چطور ميتوانستيد باز
هم پيام شكست دشمن را به همه برسانيد. آنشب در ميان آتش و دود و موج و انفجار توانستيد
عظمت كارزار سرنگوني را در ارادههاي سترگتان و در يقينتان به مقاومت و نبرد و پيروزي
نشان دهيد و طاقت و توان مجاهدين را اثبات كنيد. سلام بر شما و بر رزم و ايستادگيتان
و سلام بر شهيدانتان.
شعلههاي سركش وجدان بيدار بشريت
اَلسَّلامُ عَلَیک یا ثارَ اللهِ وَابْنَ
ثارِهِ
سلام بر شما كه خون جاري دورانيد، اي شعلههاي
سركش وجدان بيدار جهان بشري، اي جانهاي شيفتهيي كه تسليم و يأس در انديشه و هستيتان
جايي نداشت و اي عشقهاي پرشور يك ملت اسير به آزادي و رهايي. به شما باد سلام، به شما
باد درود.
سلام به برادران عزيزم منوچهر براتي، حميد
دهقان، اكبر عليدوست، حسن توفيق جو، حميدرضا ايمن كاشان، ابوطالب هاشمي، كيومرث يوسفي،
حسين گندمي، فرشيد ربيعي، حسن ابراهيمي، محمد علي ميرزايي، سهراب همايونفر، بهزاد
ميرشاهي، حسين اداوي، رجب قرباني، رضا واديان، شريف ويسي، حسين سروآزاد، احمد مسچيان،
جاسم قصير و جواد سالاري
سلام به خواهر عزيزم نيره ربيعي از مسئولان
مجاهدين كه در همه صحنه هاي رزم حاضر و پيشتاز بود و سلام به فرمانده كاظم سردار دلير نبردهاي ارتش
آزاديبخش برادرم حسين ابريشمچي كه با بيش از 40 سال سابقه مبارزاتي عليه دو نظام ديكتاتوري
مسئولي همهجانبه و همه جا جلودار صحنههاي سخت نبرد بود. همواره پرتلاش و همواره تازه
و نو و سرشار و پر از ايمان به راه و آرمان آزادي كه سر در راه آزادي نهاد و سرور آزادي
شد.
درست پنج روز قبل از شهادتتان در روز عاشورا،
در آن مراسم پرشكوه همه خطاب به حسين(ع) ميگفتيد كه:
در دل دشت بلاخيز
به شب توطئهانگيز
شكنم هرچه حصار است
قفس و چوبة دار است
حقا كه يكايك شما در پيروي از پيشواي آرمانيتان
حسين(ع) از همه چيز خود گذشتيد. راستي كدام آتش، حريف شاخسار شماست؟
و من هم با شما تكرار ميكنم:
خوشا
در راه آزادي به خون عهدي دگر بستن
خوشا اين گونه در زندان به مرگ شب كمر بستن
از
اين پس شما شور و نيروي هر جوان دليري هستيد كه به نبرد با رژيم ولايت فقيه برميخيزد
و الهام بخش هركس كه در برابر ستم و استبداد قيام ميكند.
حمله به ليبرتي، درماندگي رژيم آخوندي در
برابر بيتابي ملت ايران براي آزادي
پس به شما مادراني كه عكس فرزندان شهيد يا
اسيرتان را به دست ميگيريد و در خيابانها و چهارراههاي شهرهاي ايران، آخوندها و پاسداران
را افشا ميكنيد،
به شما زنان دلير و مردان غيرتمندي كه در
مراسم گراميداشت ريحانه و ستار هموطنانتان را به مبارزه با اين رژيم فراخوانديد،
به شما زندانيان سياسي شجاعي كه از سياهچالهاي
خامنهاي به همبستگي با مجاهدان ليبرتي برخاستيد و به شما هموطناني كه از شنيدن خبر
جنايت بزرگ رژيم در ليبرتي سراسر وجودتان را خشم و درد فرا گرفت.
بله به همه شما ميگويم كه ايستادگي شما و
عزم و مبارزه شما براي به زير كشيدن اين رژيم كاخ ستم آخوندها را به لرزه درآورده است.
حمله به ليبرتي، نتيجة درماندگي اين رژيم
در برابر بيتابي ملت ايران براي آزادي است. بنابراين به شما و به خصوص به همة جوانان
و اشرفنشانها در تمام ايران ميگويم شعلههاي رزم و مقاومت براي سرنگوني رژيم را گسترش
دهيد و شهيدان ليبرتي را در خود زنده كنيد.
خون و رنج شهيدان از جوش و خروش نميافتد
تا روزي كه آزادي در ايران اسير برقرار شود.
رژيم ولايت فقيه، مفلوك، آشفته، ضربهخورده
و بي راه حل
تا به حال سابقه نداشته كه رژيم ولايت فقيه
تا اين حد مفلوك و آشفته و ضربهخورده و بيراه حل باشد.
چه خطراتي اين رژيم را احاطه كرده كه خامنهاي
ناچار است سايتهاي اتمي را با دست خود، گل بگيرد. در سوريه آخوندها پيدرپي دچار شكست
و تلفات ميشوند، در عراق با تظاهرات بيوقفه مردم در مخالفت با عوامل رژيم مواجهند و در داخل ايران راه پس و پيش ندارند.
يعني سرمايهگذاري چندين و چند سالة رژيم
هم روي برنامة اتمي و هم روي سوريه و عراق و يمن، برباد رفته و روزي كه سرمايهگذاري آخوندها روي كل سپاه پاسداران
هم برباد برود دور نيست و دور نيست روزي كه جوانان ايران، اين سپاه جنايت و خونريزي
و غارت و فساد را منهدم كنند.
در اين چند ماهه، محافلي كه از ادامة حكومت
آخودها نفع ميبرند به دست و پا افتاده بودند و سعي ميكردند اين خيال واهي را ايجاد
كنند كه پس از توافقنامه، رژيم ولايت فقيه به سمت ميانهروي و گشايش ميرود. ادعا ميكردند
كه وعدههاي اعتدال آخوند روحاني از اين به بعد خود را نشان خواهد داد. ولي وعدة بهبود
اوضاع و اعتدال رژيم تا اينجا بيشترين اعدام را در سال جاري نسبت به ربع قرن گذشته
به بار آورده. آيا اسيدپاشيدن به صورت خواهرانمان در اصفهان و كشتار سنيها و زجركش
كردن زندانيان سياسي ميانهروي است؟ آيا جنايت عليه بشريت در ليبرتي كه آخوند روحاني
به عنوان رئيس شوراي عالي امنيت در آن مسئوليت دارد، اعتدال است؟
پس چرا دولتهاي اروپا براي چنين كساني فرش
قرمز پهن ميكنند؟ و چرا دست كساني را مي فشاريد كه مردم ايران خواهان محاكمه آنها
هستند؟
واقعيت اين است كه دوران پس از توافق، دوران
سر باز كردن خواستهاي اساسي جامعه و در رأس همه، آن گوهر ناپديد شده، آن گوهر سنگسارشده
و آن گوهر پايمالشده يعني آزادي و آزادي و آزادي است.
به همين دليل است كه خامنهاي، مجاهدين را
با پرتاب موشك قتل عام ميكند. چون ملت ايران آزادي ميخواهد. چون ملت ايران سر به
فرياد برداشته كه اين رژيم را نميخواهد و بايد سرنگون شود.
به آخوندها و اشقياي حاكم ميگوييم همه طرحهايي
كه سالهاي سال است براي سركوب آزاديهاي ملت ايران به كار ميگرفتيد، شكست خورده است.
حالا زمان حساب كشيدن از آخوندهاي حاكم است.
حالا زمان به زير كشيدن رژيمي است كه جز با خونريزي نميتواند ادامه پيدا كند. به خصوص
كه انواع مانورها و فريبهاي اين رژيم و جناحهاي درونياش نيز شكست خورده است.
نه سازندگي رفسنجاني و اصلاحات قلابي خاتمي
توانست كاري از پيش ببرد، نه وعدههاي رئيس
جمهور كنوني رژيم در مورد معجزات توافق اتمي.
يك راه و فقط يك راه براي برقراري آزادي و
دموكراسي در ايران و نجات كشور از فقر و فلاكت و عقبماندگي وجود دارد و آن سرنگوني
رژيم ولايت فقيه در تماميت آن است. درست به همين دليل خامنهاي زنان و مردان قهرماني
را موشكباران ميكند كه پرچم سرنگوني اين رژيم و پرچم آزادي ملت ايران را هرچه محكمتر
در دست ميفشارند.
و راستي كه به قول مسعود، بدون مجاهدين «مردم
ايران به چه مينازيدند و خلق در زنجير و جوانان اشرفنشان، به كجا چشم اميد ميدوختند؟
از كجا ايده و آرمان ميگرفتند و به كجا پشتگرم و دلگرم بودند؟».
زمينه سازي براي حمله موشكي به ليبرتي
در ماههاي اخير ديديد كه چطور زمينهسازي
براي اين حمله را شروع كردند. ابتدا اكيپهاي وزرات اطلاعات را تحت عنوان خانواده به
ورودي ليبرتي فرستادند. همزمان مزدوراني را به سراسر اروپا اعزام كردند تا اغتشاش كنند
و فضا را غبار آلود كنند.
در عين حال جبهة ولايت فقيه با سايتها و تلويزيونهاي
تحت تكفل وزارت اطلاعات، ناسزاگويي عليه مقاومت را گسترش دادند تا آتش تهيه براي كشتار
را فراهم كنند.
اما در مقابل، در روزهاي اخير با موجي از
عواطف بيدريغ ايرانيان در داخل و خارج كشور، و هم چنين، زندانهاي سياسي نسبت به مجاهدان
ليبرتي مواجه بوديم. از صميم قلب از همه آنها سپاسگزاري ميكنم. بيانيهها و موضعگيريها
و پيامهاي آنها، صداي رساي مردم ايران، رودرروي قاتلان مجاهدين است.
اين درست رودرروي ريزهخواران ولايت فقيه
است كه با تقليد از اطلاعات بدنام آخوندها، از دل سوزاندن براي شهيدان هم استفاده ميكنند
تا خود مجاهدين و رهبر اين مقاومت را مقصر كشتار معرفي كنند.
آشكارا يك تقسيم كار شناعتبار در كار است.
رژيم ولايت فقيه بخش نظامي حمله را برعهده دارد و موشكها را شليك ميكند. و سرانگشتانش
در خارج ايران، بخش سياسي حمله را برعهده دارند و هموزن همان حمله موشكي, افترا و
هتاكي را به بالاترين حد ميرسانند.
زماني بر اساس رهنمود وزارت بدنام اطلاعات،
قاعدة 20 ـ 80 شيوة كار مزدوران بود. 80 درصد به خود رژيم ميزدند تا حملة 20 درصديشان
به مجاهدين عادي جلوه كند. اما حالا پردهها را كنار زده همان 80 درصد را نثار خود
مجاهدين ميكنند. اما اينها هيچ كدام چيز جديدي نيست. بلكه هميشه بخش مكمل سركوب و
شكنجه و اعدام مجاهدين و همه رزمندگان آزادي
در طول تاريخ بوده و خواهد بود.
راستي مگر چنين نسلي و چنين مقاومتي بدون
يك راهبري ذيصلاح امكان پذير بود؟ هرگز
و راستي اگر اين نبردها و اين فديهها نبود
و اگر پايداري در مقابل دضمن ضدبشري به چنين قلههاي رفيعي نرسيده بود، در فرداي
آزادي، چه بهاي سنگيني براي تشخيص دوستان و دشمنان مردم ايران به ملت ما تحميل ميشد.
سلام بر شهيدان و سلام بر قهرمانان آزادي.
دولت آمريكا و ملل متحد بايد به رويكرد غيرمسئولانه
در مورد حفاظت ليبرتي خاتمه دهند
اجازه بدهيد در اين فرصت همچنين به طرفهاي
بينالمللي و مسئوليتها و تعهدات اخصي كه در مورد حفاظت ليبرتي دارند، اشاره كنم.
چنان كه در همان ساعت اول پس از حمله گفتم،
بهطور رسمي و حقوقي، دولت عراق و سازمان ملل بايد پاسخگو باشند زيرا آنها با امضاي
يك ياداشت تفاهم از دي ماه 1390 ليبرتي را تحت عنوان «محل موقت براي انتقال» اعلام
كردهاند. اما به نظر ما، مانند 6حمام خون قبلي در اشرف و ليبرتي، عوامل رژيم ايران
در حكومت عراق مسئوليت حمله را برعهده دارند و ايالات متحده و سازمان ملل هم از اين
واقعيت كاملاً مطلعند.
دولت آمريكا و ملل متحد كه تاكنون به قولهاي
رسمي خود نسبت به حفاظت مجاهدين از جمله تعهدات مكرر خود هنگام انتقال اشرفيها
به اين كمپ عمل نكردهاند، بايد به اين رويكرد غيرمسئولانه و فاجعهبار خاتمه دهند.
به خصوص كه بهرغم هشدارهاي بيشمار، كمپ ليبرتي كماكان تحت كنترل قاتلان اشرفيها
و عوامل وابسته به رژيم است و در عين حال جريان انتقال آنها به كشورهاي خارج كه
وعدة خيانتشدة ملل متحد و آمريكا بود با مخالفت و كارشكني روبهروست.
نيازهاي مبرم ليبرتي
بنابراين، در شرايط اضطراري كنوني در ليبرتي،
بر اين اقدامها تأكيد ميكنم:
اول، رسيدگي فوري به وضعيت مجروحان و مستقر
شدن يك تيم تخصصي پزشكي در ليبرتي
دوم، تأمين ابزارها و وسائل و مصالح مورد
نياز براي ترميم مناطق ويران شده
سوم، تأمين الزامهاي امنيتي و حفاظتي از جمله
برگرداندن تيوالها، كلاهها و جليقههاي حفاظتي و تجهيزات پزشكي و تأمين وسايل
مورد نياز افراد كه آسيب ديده است.
چهارم، انجام تحقيقات توسط ملل متحد دربارة
اين حمله وحشيانه و محاكمة عاملان آن
مجاهد خلق يعني ايستادگي مردم ايران در مقابل
ستم
هر چند كه تا به حال، مجاهدين در ليبرتي،
رنجهاي بسيار كشيده و قيمتهاي كلان پرداختهاند، اما تا وقتي كه ستم و استبداد هست
و مردم ايران در عطش آزادي ميسوزند، مجاهدين هستند و ميرزمند.
راستي مگر مجاهد خلق به چه معناست؟
مجاهد خلق يعني اشتياق مردم به آزادي
يعني ايستادگي مردم ايران در مقابل ستم.
يعني شعلههاي اميد را فروزان نگهداشتن.
يعني دوستي و همبستگي را در بين مردم ايران
زنده كردن.
بله اين كيمياي آزادي است؛ نه خميني توانست
با قتل عام سي هزار زنداني سياسي، اين جنبش را خاموش كند نه خامنهاي ميتواند با موشكباران
و ريختن آتش بر سر و روي مجاهدين آنها را از ميان بردارد.
از كهكشان فرمانده كاظم در هفت آبان، تا كهكشان
زهره و شهيدان 6و 7مرداد و 19فروردين تا شهيدان فروغ جاويدان و 120 هزار شهيد قهرمان،
كه همه سمبل ارادة خلق ايران و مجاهدين خلق ايران و اين مقاومت و مردم ايرانند كه ميگويند
رژيم ولايت فقيه بايد سرنگون شود و ما ميگوييم:
مريم رجوي حمله موشكي سنگين به ليبرتي را به شدت محكوم كرد و گفت: بهطور رسمي و حقوقي، دولت عراق و سازمان ملل كه با امضاي يك ياداشت تفاهم از پايان سال 2011 تا كنون چيزي تحت عنوان تي تي ال ساختهاند، بايد پاسخگو باشند. اما به نظر ما، مانند 6 حمام خون قبلي در اشرف و ليبرتي، عوامل رژيم ايران در حكومت عراق مسئوليت حمله را برعهده دارند و ايالات متحده و سازمان ملل هم بهخوبي بر اين حقيقت آگاهي و اشراف دارند. مريم رجوي افزود: ما از قبل پيوسته در اين باره هشدار داده بوديم و اخيرا هم 26نماينده كنگره آمريكا و 32شخصيت برجسته سياسي و نظامي آمريكايي و هم چنين 70 نماينده پارلمان فرانسه در اين زمينه به دولت آمريكا ، ملل متحد و اتحاديه اروپا نسبت به مسئوليتشان دراين زمينه هشدار داده بودند. دبيرخانه شوراي ملي مقاومت ايران 7 آبان 1394(29اكتبر2015)
سخنراني در يك كنفرانس در مجلس
ملي فرانسه-5آبان1394(27اكتبر2015)
اهميت كليدي حقوق بشر و آزادي
مردم ايران در سياست در قبال ايران در خاورمیانهحیات سیاسی رژيم ايران، روی دو پایه بنا شده است، نقض حقوق بشر در داخل
و صدور تروریسم و جنگ در منطقه
رئيس كميتة پارلماني براي ايران دموكراتيك، آقاي دومنيك لوفور
نمايندگان محترم
خانمها و آقايان
از تلاشهاي كميتة پارلماني براي ايران دموكراتيك كه برگزاركنندة اين
جلسه است، سپاسگزاري ميكنم. تحولات يك سال اخير چه در ايران چه در منطقه، اثبات كرد
كه توجه اين كميته به مسأله ايران، ابتكار ارزندهيي بوده است.
موضوع سخنان من در اين كنفرانس، اهميت كليدي حقوق بشر و آزادي مردم
ايران در سياست در قبال ايران در خاورمیانه است.
در واقع حیات سیاسی رژيم ايران، روی
دو پایه بنا شده است، نقض حقوق بشر در داخل و صدور تروریسم و جنگ در منطقه.
ماشين شوم برنامهريزي شده دولتي
در شرايط كنوني، سركوب و اختناق، جنگ وحشيانة ملاها عليه جامعة ايران
است. اين واقعيت به خصوص در اعدامهاي جمعي و خودسرانه ديده ميشود كه به قول عفو بينالملل
«يك ماشين شوم برنامهريزي شدة دولتي براي قتلهاي بدون محاكمه در مقياس انبوه» است.
ميانگين اعدامها در دوره روحاني به حدود 1000 اعدام در سال رسيده. اين بالاترین ركورد رژیم در ربع قرن اخير بوده است.
به علاوه چند هزار نفر در زندانهاي مختلف ايران زير حكم اعدام قرار دارند. اين اعدامها،
بيثباتي رژيم را بيان ميكند. رژيمي كه از كنسرت و تئاتر احساس تهديد ميكند، متزلزل
است. رژيمي كه جوانان وبلاگر، شاعر، كاريكاتوريست، خبرنگار، و فيلمساز را زنداني ميكند،
لرزان است.
سه خطاي اساسي غرب
با وجود اين امروز در بسياري كشورهاي غربي بر اثر عوامل مختلف بهخصوص
منافع اقتصادي تبليغات و شانتاژ رژيم ملاها، بعضيها يك ديدگاه اشتباه درباره اين رژيم
دارند اين ديدگاه از سه خطاي اساسي تشكيل شده:
نخست اين كه تروريسم و نسلكشي و جنگافروزي ملاها در منطقه را قدرتمندي
اين رژيم تلقي ميكند. ديگر اين كه تصور ميكند رژيمي كه مهمترين عامل بيثباتي و
ناامني منطقه است در عين حال ميتواند همكاري براي امنيت منطقه باشد و سوم اين كه بر
عوامل تغيير در ايران چشم ميپوشد
تشديد ستيزهجويي پس از توافق اتمي
اجازه بدهد به اختصار چند نكته را مورد بحث قرار دهم:
توافق توافق اتمي 23تيرماه، بيشك، يك نقطه عطف است. اما اگر رژيم در موقعيت قدرتمندي بود، هرگز به توافق
اتمي تن نميداد. زيرا برنامة توليد بمب اتمي
همواره يك مؤلفه قدرت ولايتفقيه بوده است.
رفسنجاني كه از روز اول نفر شماره 2 اين رژيم بوده، به گزارش خبرگزاري
رسمي حكومتي ديروز اذعان كرد كه رژيم آخوندي پروژة اتمي را از اول با هدف بمبسازي
راه اندازي كرده و هيچگاه اين ايده را رها نكرده و خودش و خامنهاي رهبر رژيم شخصا
اين موضوع را دنبال ميكردهاند.
بنابراين توافق مزبور را رژيم تحت اجبار پذيرفت. اين توافق باعث تضعيف
تماميت رژيم شده و آن را دچار يك تناقض شديد كرده. به همين دليل هفته گذشته خامنهاي
به ناگزير توافق را تأييد كرد. همزمان، راههاي دور زدن آن را نيز براي خود باز گذاشت.
پس از اين توافق رژيم توان رو آوردن به رفرم ندارد. به عكس، براي جبران
عقب نشيني نسبي از برنامه اتمي به سمت ستيزهجويي و جنگ طلبي بيشتر حركت ميكند. هنگامي
كه آخوند خاتمي رئيس جمهور شد، برخيها به اين توهم دامن ميزدند كه فاشيسم ديني اصلاح
ميشود. اما آن تجربه شكست خورد. حالا همان شكست در مورد آخوند روحاني تكرار شده است.
اين يك فناتيسم تغييرناپذير است و به قول ولتر، فناتيسم، هيولايي است كه جرأت دارد
خود را فرزند دين نام بدهد.
در ماههاي اخير، ملاها در داخل ايران نقض حقوق بشر را شدت بخشيدهاند.
در يك بحرانسازي آشكار يك موشك بالستيك داراي قابليت حمل كلاهك اتمي را آزمايش كردند.
در سوريه، جنگافروزي و كشتار را گسترش دادند. و وقتي كه دچار شكستهاي
سخت شدند، با طراحی با روسیه پاي مسکو را هم به این بحران باز كردند. دخالت رژيم ايران
در سوريه تاكنون سه اثر فاجعهبار داشته است:
باعث رشد و گسترش گروه داعش
شده، حملات تروريستي در اروپا را تحريك كرده و بالاخره، يك بحران عظيم اجتماعي با دو
ميليون پناهنده براي اروپا به ارمغان آورده كه يك بحران بیسابقه انساني است.
حال آن كه راهحل، از يك طرف اخراج سپاه پاسداران از سوريه و حمايت
مادي از اپوزيسيون ميانهرو است و همچنان كه فرانسوا اولاند در مجمع عمومی ملل متحد
نيز گفته است، راه حل، يك سوريه بدون بشار اسد است.
پيامدهاي مشاركت با رژيم ايران
كساني كه ميگويند بايد با اين رژيم همكاري كرد، نه تجربه سوريه را
در نظر ميگيرند نه تجربه عراق و يمن.
اگر حمايت مستقيم رژيم ايران از بشار اسد نبود، نه بحران پناهندگی وجود
داشت و نه 300 هزار نفر مردم اين كشور قرباني ميشدند. اگر حمايت ملاها از مالكي نخستوزير
قبلي عراق و سياستهاي جنايتبار او نبود، گروه داعش فرصت رشد و گسترش پيدا نميكرد.
در 16 ماه گذشته، رژيم ايران به دخالتهاي پرجنايت در عراق تحت عنوان
دروغين مقابله با داعش ادامه داد. متأسفانه دولت آمریکا در عمل آن را همراهی کرد. اما ملاها به جاي جنگ با داعش مردم عراق و به خصوص
سنيها را سركوب و پاكسازي كردهاند.
سودرساني به شركتهاي ولايت فقيه
اين چالش در مورد همكاري اقتصادي با رژيم ايران نيز وجود دارد. مردم و تاجران ايراني به مراوده علمي، فرهنگي، اقتصادي و تكنولوژيك با فرانسه علاقمندند. اما مشكل،
سلطه ولايت فقيه و سپاه پاسداران بر اقتصاد ايران است. آنها بين نصف تا دوسوم توليد
ناخالص داخلي را در دست دارند. در نتيجه طرفهاي عمدة قراردادها، شركتهاي متعلق به خامنهاي و سپاه
پاسدارانند. چنين معاملاتي سوخت ماشين سركوب و جنگ را تأمين ميكند.
اما كليد اين بحران نزد مردم ايران است. منطقة خاورميانه به صلح و ثبات
و دموكراسي نيازمند است و اين با تغيير رژيم در ايران، امكانپذير است.
آخوندهاي حاكم از هيچ عاملي به
اندازه نارضايتي داخلي و مقاومت سازمانيافتة مردم ايران نميترسند. آنها به
چشم ديدند كه چگونه قيامهاي سال 88، حكومت را تا يك قدمي سرنگوني پيش برد.
پس از توافق اتمي، محاصرة ضد انساني اعضاي سازمان مجاهدين خلق ايران
در كمپ ليبرتي در در عراق، ادامه يافته است. آنها هم چنان، به انتقال عوامل وزارت اطلاعات
و نيروي قدس به كمپ ليبرتي براي شكنجة رواني مجاهدان ليبرتي ادامه ميدهند، محاصرة
پزشكي وجود دارد و به غارت اموال آنها و سلب مالكيت از مجاهدان ادامه ميدهند.
پيام زندانيان سياسي ايران
متأسفانه روابط دولتهاي غرب
با اين رژيم و بهخصوص بياعتنايي آنها نسبت به حقوق بشر و آزادي مردم ايران و نقض
تعهداتشان در قبال مجاهدان اشرفي، عليه تغيير در ايران توسط مردم و مقاومت ايران عمل
كرده است.
دو هفته پيش، زندانيان سياسي ايران، در يك نامة علني به دولتهاي اروپايي
نوشتند: در ايران جان و امنيت انسانها ارزش ندارد. حال، رژيمي که به مردم خود رحم نميکند
چگونه ميتواند مشکلگشاي مردم ديگر کشورها باشد.
آنها شجاعانه نوشتند: مشارکتدادن رژيم ايران در امنيت منطقه، موجب
شگفتي است. زيرا اين رژيم تهران خود از معضلات منطقه و از بنيانگذاران تروريسم است.
همچنين بايد به تظاهرات بيوقفة معلمان و كارگران و ساير اقشار اشاره
كنم كه خواست و آمادگي جامعة ايران براي تغيير را بيان ميكند.
لزوم تغيير سياست در قبال رژيم آخوندها
در چنين شرايطي، مراوده با فاشيسم ديني حاكم بر ايران و رييس جمهور
آن، هم عليه دموكراسي و حقوق بشر در ايران و مشوق اعدامهاي بيشتر است و هم به ضرر صلح
و آرامش در منطقه است و به تروريسم و افراطيگري چه در لباس شيعه و چه در لباس سني سوخت
ميرساند. بگذريم كه سرمايهگذاري دراز مدت اقتصادي بر روي اين رژيم پوسيده و رو به
سقوط هم سرابي بيش نيست.
از اين رو، ما از جامعة جهاني و بهويژه اتحاديه اروپا انتظار داريم
كه روابط با اين رژيم را به توقف اعدامها مشروط كنند و رژيم آخوندها را براي آزادي
زندانيان سياسي تحت فشار بگذارند. همچنين آمريكا و اتحادية اروپا به تعهدات و قولهاي
خود در مورد حفاظت ليبرتي عمل كنند. زمان آن است كه به ناامني اين كمپ و محاصرة آن
به خصوص محاصرة پزشكي آن پايان داده شود.
و سرانجام اين كه لازم است مقاومت مردم ايران براي آزادي را محترم بشمارند.
تمام مسأله، آزادي مردم ايران است. به قول سرود مارسيز: آزادي، آزادي عزيز؛ اين كليد
بحران ايران و راه مقابله با بيثباتي منطقه است.